کد خبر: ۷۵۸۳۸۰
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۲۸ دی ۱۴۰۲
گشتی در سفرنامه؛

ایرانیان دو قرن پیش صبح خود را چگونه شب می‌کردند؟

ایرانیان بار‌ها از کمبود وقت گله دارند، اما آنچه بر روی هم می‌توان گفت اینست که تنبل‌ترین کس بیش از دیگران از کمبود وقت غر می‌زند.   روی هم رفته هر کارمند دیوان خانه پیش از دمیدن خورشید از خواب برخاسته پس از خواندن نماز بـه دیوان خانه رفته در این جا که قلیان و اندک میوه‌ای برای او آماده است، چشم به راه کسانی که سر و کارشان به دیوان خانه افتاده و نیز وابستگان خود می‌نشیند.  
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب» / سفرنامه اسکات وارینگ در ایران: کتاب سفرنامه اسکات وارینگ به ترجمه دکتر ابوالقاسم سری و به همت ارنست بئیر مقدمه نویسی و ویراستاری و با ترجمه آن مقدمه به خامه دکتر غلامرضا ورهرام در ایران چاپ شده است. این کتاب توسط نشر اساطیر منتشر شده است.
 
«انتخاب» بخش‌هایی از این سفرنامه را به صورت روزانه منتشر می‌کند. با ما در خوانش این سفرنامه هیجان انگیز همراه باشید.


شیوه وقت گذرانی در ایران


ایرانیان بار‌ها از کمبود وقت گله دارند، اما آنچه بر روی هم می‌توان گفت اینست که تنبل‌ترین کس بیش از دیگران از کمبود وقت غر می‌زند.  
روی هم رفته هر کارمند دیوان خانه پیش از دمیدن خورشید از خواب برخاسته پس از خواندن نماز بـه دیوان خانه رفته در این جا که قلیان و اندک میوه‌ای برای او آماده است، چشم به راه کسانی که سر و کارشان به دیوان خانه افتاده و نیز وابستگان خود می‌نشیند.  
گاه تا ساعت ۹ با آنان سرگرم است پس گزارش‌های بامدادی را گوش و رسیدگی و کار‌ها را روبه راه میکند و آنگاه به دیدار شاهزاده فرمانروا می‌رود؛ و اگر تا پس از نیمروز در پیشگاه فرمانروا باشد ناهارش نیز آماده می‌شود، او سر فرو آورده گوش به زنگ هر چه بیشتر در آنجا می‌ماند تا توجه او را به خود جلب کند. قلیانش همیشه در است در زمان‌های تنها شدن با کشیدن قلیان خوش است.  
نیمروز زمان آسودن فرمانرواست و آنان که در پیشگاه اویند باید پیکار‌های خود بروند. هنگامی که کارمند دیوان خانه به خانه بازگردد ناهار می‌آورند و او با اشتها می‌خورد نماز نیمروز را خوانده تا ساعت سه می‌خوابد. شاید باز ناگزیر باشد که بر در خانه  برود و گرنه به دیدار این و آن می‌رود اگر بلندپایه‌تر باشد در خانه‌
می‌نشیند تا دیگران به دیدارش آیند.

او ناچارست که نماز پسین را بخواند. چون هوا تاریک شود قالی‌ها را در زیر آسمان می‌گسترانند و آن مرد بلندپایه و وابستگانش شب را بگذراند. در زمان‌های خاموشی آماده می‌شود تا با دوستان قلیان آماده می‌شود و اگر پول بسنده داشته باشد گروهی از غلامان گرجی برای سرگرمی او آماده کار می‌شوند، چون زمان نماز شام فرا رسد به هماهنگی کار‌های شبانه زبانی نمی‌رسد، زیرا هرگاه یکی از انجمن به خواندن نماز ایستد دیگری کارش را به گردن می‌گیرد.
خواندن نماز کاری بایسته و خستگی آور می‌نماید، چون با شتاب بسیار انجام می‌شود، گویا در ایران خواندن نماز‌ها آئینی همگان پذیر شده. در هند شماری اندک از مردم نماز می‌خوانند برای هر نوکر نماز بهانه‌ای آماده برای گریز از کار و تن آسانی است. نزدیک ساعت ده شام (Shoom) می‌آورند و ساعت یازده مانند همیشه روزی پرگیرودار به پایان میرسد.
تا آنجا که می‌توانم داوری کنم این بازگفت در سـ شیوه وقت گذرانی بلند پایگان است آمدن روزانه نزدیک پنج یا شش تن از خانان به در خانه (Duri Khoonu) بایسته نیست اینان جدا از فرماندار زندگانی میکنند و از این رو تنها روز‌های جشن به دیدار او میروند، اما دیگران روز‌های خود را کمابیش چنان که گفته شد میگذرانند شیخ بوشهر و بخشداران یا نمایندگانشان به ناچار پیوسته بر در خانه آماده اند و باید با این شیوه یکنواخت زندگانی کنند. آقارضا داروغه بازار که با او می‌زیستم، پیوسته در پیشگاه شاهزاده یا پیشگاه فرمانروا آماده خدمت گزاری بود و، چون از شاه فرمان گماشتگی داشت بخشداران که وابستگان بی میانجی شاهزادگان و فرمانروایانند بیش از او از مهر این دو گروه برخوردار بودند.

بازرگانان به جای رفتن به دیدار فرمانروا به کاروانسرا می‌روند بیشترشان در کاروانسرا دکان‌هایی دارند که در آن‌ها کالا‌های بازرگانی خود را انباشته و همه آن‌ها را  به فروش می‌گذارند با اجاره کردن اتاقکی در کاروانسرا از همه دردسر‌های خانه کنار مانده و نیز میتوانند با گردش در کاروانسرا و سرکشی از اتاقکی به اتاقکی دیگر کالا‌های بسیار بخرند. اگر چندان تهیدست باشند که خواب روزانه نتوانند تا شب در اتاقک بیدار میمانند و روزشان پیوسته مانند روز بالادستانشان با شامی بسیار بزرگ به پایان می‌رسد. نماز دیگری می‌ماند که باید در دل شب بخوانند. به گمانم که جزگروهی اندک بیشترشان خواندن این نماز را فراموش می‌کنند

نظرات بینندگان