شهرستان «شوط» واقع در استان آذربایجانغربی است و عبور جاده ابریشم از کنار آن باعث شده که این منطقه به عنوان یک جاده بینالمللی و با اهمیت تاریخی و سیاسی شناخته شود
یکی از پایگاههای پرحادثه در این ایام جمعیت هلالاحمر در استان آذربایجانغربی، واقع در منطقه «مرگنلر» شوط است. امدادگران این پایگاه به دلیل قرار داشتن در منطقهای پربرف و پرتردد، زمستانهای سخت و پرچالشی را میگذرانند. گزارش «شهروند» از خدمترسانی پایگاه مرگنلر شوط را در گفتوگو با «رسول قلیزاده»، رئیس جمعیت هلالاحمر شوط میخوانید.
حوادث در شهرستان شوط، بیشتر در حوزه سوانح و حوادث جادهای قرار میگیرد، بهخصوص در این ایام که بارش برف و لغزندهبودن جاده، بسیاری را در این محور پرتردد زمینگیر میکند؛ از خودروهای عبوری و مسافری گرفته تا اتوبوسهای مسافربری بینشهری و حتی خودروهای سنگین ترانزیتی. هفته گذشته بود که دو توریست دوچرخهسوار که در حال عبور از جاده شوط بودند، در این مسیر با برف و کولاک روبهرو شدند و بعد از کمکرسانی توسط امدادگران پایگاه جادهای مرگنلر، شب را در این پایگاه اسکان داده شدند.
«رسول قلیزاده»، رئیس شعبه هلالاحمر شهرستان شوط، میگوید: «این دو توریست پس از گذر از کشورهای سوئیس، آلمان، اتریش، اسلوونی، کرواسی، بوسنی، هرزگوین و ترکیه به ایران رسیدهاند. پس از عبور از کشورمان نیز قصد دارند به کشورهای هندوستان و پاکستان بروند. این سفر با دوچرخه به مدت یکسال طول میکشد. طبیعی است که این افراد خودشان را برای وقوع حوادث مختلفی آماده کرده باشند.
به هر حال، وقتی خبر گرفتارشدن آنها در جاده برفی به ما اعلام شد، امدادگران بهسرعت خود را به محل اعلامشده رساندند و با انتقال آنها به نقطه امن، جانشان را از خطر دور کردند.» به گفته قلیزاده، این دو جهانگرد هدفشان از این سفر را علاقه به آشنایی با فرهنگ و تمدن شرق اعلام کردهاند و معتقدند رکابزدن، راه خوبی برای ملاقات با مردم است؛ موضوعی که آشنایی با امدادگران داوطلب آذربایجانغربی را نیز برای آنها رقم زد و خاطره خوشی از خدمات بشردوستانه هلالاحمر ایران در ذهنشان به جا گذاشت. قلیزاده میگوید: «دوچرخهسواران ضمن تشکر از خدمترسانی پایگاه هلالاحمر شهرستان شوط از مهماننوازی و استقبال بینظیر مردم ایران تشکر فراوانی کردند و خاطره خوبی از همه مردم ایران در ذهنشان به جا ماند.»
تجهیزات امدادی در مناطق محروم
رئیس شعبه هلالاحمر شوط بیش از ١٠ سال است که در هلالاحمر فعالیت میکند. او نیز مثل سایر امدادگران و داوطلبان این جمعیت، کمک به مردم را افتخار بزرگی برای خود میداند. به گفته او، این امدادگران سالهاست با تمام ظرفیت و توان خود برای نجات جان انسانها از حوادث تلاش میکنند.
قلیزاده میگوید: «تجهیزات زمستانه و لباسهای مناسب برای تیمهای امدادی که در مناطق سردسیر فعالیت میکنند، از جمله نیازهای اساسی ما در پایگاههای امدادی است. ما به دلیل قرار داشتن در منطقهای مرزی و نسبتا محروم، با حوادث زیادی روبهرو میشویم و برای آمادگی در پاسخگویی به حوادث، داشتن ابزار و تجهیزات بهروز بسیار به ما کمک میکند.»
رسول قلیزاده میگوید: «بیشتر حوادث ما سوانح جادهای است، بهخصوص در زمستان و مواقع بارش برف در گردنهها. اگر مسافران و کسانی که در جادهها تردد دارند، نکات ایمنی را رعایت نکنند، منجر به حادثه و تصادف سنگین میشوند. همچنین از مردم تقاضا داریم در فصول سرد مخصوصا در صورت بارش نکات لازم را رعایت و در صورت امکان از سفر و رفتوآمد غیرضروری پرهیز کنند تا دچار حوادث نشوند.»
حوادث تلخ
یکی از تلخترین حوادث رخداده در شوط، ماجرای واژگونی یک اتوبوس مسافربری بود؛ حادثهای سنگین که رسول قلیزاده در شرح آن میگوید: «پس از انجام عملیات امدادونجات توسط نیروهای هلالاحمر، صدای گریههای یک نوزاد توجه ما را جلب کرد که زیر اتوبوس واژگون شده قرار داشت. نوزاد در بغل مادرش هنوز زنده بود.
به هر مشقتی بود خودمان را به محلی که این دو نفر در آن قرار داشتند، رساندیم. نوزاد را از بغل مادرش که جان داده بود، به سختی جدا کردیم و این اتفاق برای همه ما دردناک بود.» رسول قلیزاده از رشادت و شجاعت نیروهای امداد هلالاحمر میگوید: «زمانی که حادثهای رخ میهد، نیروهای ما با انگیزه و شجاعت کامل به دنبال اقدام و راهحلی برای نجات هستند. در یکی از این موارد در یک حادثه جادهای بر اثر آتشگرفتن ماشین، سرنشینان داخل خودرو بهشدت سوخته بودند و زمانی که با هزاران زحمت پیکر سوخته افراد را نیروهای ما از داخل ماشین درآوردند تا ٤٨ ساعت بوی سوختگی از مشام آنها بیرون نمیرفت.»
دعای خیر چوپان
مبنی بر یک گزارش تلفنی با پایگاه هلالاحمر مرگنلر شوط چوپانی در یک روستا مورد حمله گراز قرار گرفته بود. پای چپ چوپان شکسته و دست چپ او نیز خراش دیده بود و نمیتوانست از بالای کوه، خود را به پایین برساند. رسول قلیزاده میگوید: «در پایین کوه به علت صعبالعبور بودن مسیر، آمبولانس را متوقف کردیم و با کمک اهالی روستا باقی مسیر را پیاده طی کردیم.
بعد از کنترل و ارزیابیهای اولیه و ثانویه، کنترل خونریزی، شستوشوی زخم، کنترل فشار خون، آتلبندی پای چپ از ناحیه ران، فیکسکردن سر و گردن، کنترل فشار خون، رگگیری و سایر اقدامات لازم، مصدوم را به پایین کوه انتقال دادیم. هنوز صدای دعای خیر این چوپان و تشکر و قدردانی او از امدادگران در گوشم است.»
روزنامه شهروند