کارل گاردفری در نشریه اکونومیست نوشت: سیاست آمریکا توسط تضادی به بزرگی گرند کانیون فلج شده است. دموکراتها از این موضوع سخن میگویند که انتخاب مجدد ترامپ به ریاست جمهوری چگونه میتواند دموکراسی این کشور را به مسلخ ببرد. با این حال آنها در جستجوی کسی که بتواند در انتخابات ماه نوامبر با او رقابت کند، با خوش خیالی سراغ نامزدی ۸۱ ساله رفته اند که پایینترین میزان محبوبیت به عنوان یک رئیس جمهور را در تاریخ آمریکا به نام خود ثبت کرده است. سوال اینجاست که حزب دموکرات چگونه به این نتیجه رسیده؟
به گزارش سرویس بینالملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: میزان محبوبیت جو بایدن به منفی ۱۶ درصد رسیده است. ترامپ در ایالتهای تعیین کننده نتیجه انتخابات در نظرسنجیها پیش است. حتی اگر شما ترامپ را به عنوان یک دیکتاتور احتمالی نبینید باز هم این آمار و ارقام هشدار دهنده اند. سهم قابل توجهی از دموکراتها ترجیح میدهند بایدن در انتخابات کاندیدا نشود. اما به جای به چالش کشیدن وی یا متمرکز شدن بر حمایت جدی از وی، تصمیم گرفته اند با ژستی روشنفکرانه به نق زدن درباره وضعیت آشفته موجود بپردازند.
عدم محبوبیت بایدن بر کسی پوشیده نیست. بخشی از این عدم محبوبیت به تورم ادامه داری مربوط میشود که در دوران ریاست جمهوری او آمریکا را فرا گرفته است. عامل دیگر سن بالای اوست. اکثر شهروندان آمریکایی فردی ۸۰ سال به بالا را در زندگی شان سراغ دارد که سن واقعی اش را نشان میدهند. آنها میدانند که آن فرد هرچقدر هم از نظر شخصیتی عالی باشد، نباید به او یک شانس ۴ ساله برای تصدی دشوارترین شغل دنیا را داد.
در سال ۲۰۲۳ بایدن میتوانست و باید تصمیم میگرفت که یک رئیس جمهور تک دورهای لقب بگیرد. وی در آن صورت به عنوان نمونه کاملی از فردی در خدمت مصالحه عالیه جامعه قرار میگرفت. دموکراتها این را میدانند. در واقع قبل از عملکرد فراتر از انتظار حزب دموکرات در انتخابات میان دوره ای، بسیاری از اعضای حزب فکر میکردند که بایدن از رقابت کنار خواهد کشید. اکونومیست یک سال قبل اولین روزنامهای بود که استدلال کرد بایدن نباید به دنبال انتخاب مجدد باشد.
اما متاسفانه بایدن و حزبش دلایل مختلفی برای حضور مجدد او در رقابتهای انتخابات ریاست جمهوری داشتند که هیچ یک از آنها دلایل خوبی نبودند. احساس وظیفه وی آلوده به غرور و خودبزرگ بینی بود. وی که اولین بار در سال ۱۹۸۷ برای انتخابات ریاست جمهوری کاندیدا شده بود، فریب این توهم را خورده که کشورش به او نیاز دارد، زیرا تنها اوست که میتواند ترامپ را شکست دهد.
همینطور تمایل زیردستان بایدن برای خدمت بیشتر آلوده به جاه طلبی است. این ماهیت دولتهایی است که بسیاری از مشاوران نزدیک رئیس جمهور در آن دیگر هرگز این اندازه به قدرت نزدیک نخواهند بود. رهبران دموکرات نیز بزدلانه و از خود راضی عمل کرده اند. مانند بسیاری از جمهوری خواهان تهاجمی کنگره که مخالف ترامپ هستند و وی را خطرناک قلمداد میکنند، اما این توان را در خود نمیبینند که وی را استیضاح کنند یا حتی از وی انتقاد کنند، دموکراتهای بی باک هم تمایلی به اقدام مبتنی بر نگرانیهای خود در مورد نادانی و بی خردی بایدن ندارند. اگر این به دلیل ترس از جایگاه و موقعیت شغلی خودشان باشد، رفتار آنها بزدلانه است. اگر هم ناشی از این طرز تلقی باشد که ترامپ بدترین دشمن اوست، این نیز عافیت طلبانه است. میزان محبوبیت بایدن همچنان رو به کاهش است، در حالی که ۹۱ اتهام کیفریای که تاکنون متوجه ترامپ شده تنها او را قویتر کرده است.
با توجه به همه اینها، ممکن است تصور کنید که بهترین کار کناره گیری بایدن از رقابت است. اما تا پایان این رقابت تنها ۱۰ ماه زمان باقی مانده و یافتن گزینهای جایگزین بایدن در این مرحله اقدامی غیرعاقلانه است. اگر او امروز کناره گیری کند، حزب دموکرات باید انتخابات اولیه درون حزبی را دوباره از نو برگزار کند، مهلت ثبت نام در بسیاری از ایالتها به اتمام رسیده و تنها نامزدهای دیگر در حاضر در رقابت، یک نماینده کمتر شناخته شده کنگره به نام دین فیلیپس و فردی مستقل به نام مارین ویلیامسون است.
ممکن است وضعیت پر هرج و مرج موجود به نامزدی کامالا هریس، معاون اول رئیس جمهور فعلی منجر شود. هریس مزیت پیر نبودن را دارد و در ماه نوامبر ۶۰ ساله میشود که در بین دموکراتهای سالخورده سیاستمداری جوان به حساب میآید.
متاسفانه هریس ثابت کرده که ارتباطات اجتماعی ضعیفی دارد که یک نقطه ضعف عمده برای یک کاندیدای ریاست جمهوری تلقی میشود. خانم هریس محصول سیاست ماشینی کالیفرنیاست و هرگز توفیقی در جذب رای دهندگان خارج از این ایالت نداشته است. کمپین انتخاباتی او در سال ۲۰۲۰ یک افتضاح تمام عیار بود. سیاستهای مهاجرتی و مرزهای جنوبی – مجموعهای که او برای دولت بایدن در سر دارد – قویترین ابزار انتقاد ترامپ و پاشنه آشیل اصلی دموکراتها است. پس شانس هریس برای شکست دادن ترامپ حتی از رئیسش هم پایینتر به نظر میرسد؛ بنابراین بهتر است دموکراتها بر کاندیداتوری بایدن تمرکز کنند. اقتصاد آمریکا نوید بخش روزهایی بهتر است. کارگران شاهد رشد دستمزد واقعی و اشتغال کامل هستند. مهمترین اقدام، تقویت فعالیتهای انتخاباتی است. دموکراتها باید کمی به این رقابت هیجان تزریق کنند و حس احتمال دور دوم ریاست جمهوری بایدن را تقویت نمایند. بایدن در مبارزات انتخاباتی خوب نیست و از بد ماجرا در برابر مردی ایستاده که اجتماعات انتخاباتی اش به تجمعات مذهبیای میماند که با یک نمایش هیجان انگیز همزمان شده است. او به کسی نیاز دارد که بتواند با مردم صحبت کند و به جای او به تلویزیون برود. اما آن شخص هریس نیست.
یکی از راههایی که خانم هریس میتواند به حزب و کشورش خدمت کند و ترامپ را از کاخ سفید دور نگه دارد این است که عطای یک دور دیگر معاونت ریاست جمهوری آمریکا را به لقایش ببخشد. بایدن میتواند دور دوم ریاست جمهوری خود را به سبکی متفاوت سپری کند، دورهای که در آن وی مسئولیتهای بیشتری را با معاون رئیس جمهوری که بیشتر شبیه یک مدیرعامل عمل میکند به اشتراک بگذارد. در هر صورت، بایدن به کمک ارتشی از دموکراتهای مشتاق که میخواهند در کنار او فعالیت انتخاباتی انجام دهند نیاز دارد. در حال حاضر او و حزبش با چشمانی بسته در حال قدم برداشتن به سمت فاجعه هستند.