خبر ورزشی: بازیکن و مربی اسبق استقلال یکی از خاص‌ترین چهره‌های این تیم طی ۲۰ سال گذشته در جمع آبی‌پوشان تلقی می‌شود.
حنیف عمران‌زاده بازیکنی خوش‌قلب و البته بسیار عجیب در استقلال بود. مدافعی که بالغ بر ۵ سال پیراهن آبی را بر تن کرد و در سال ۹۹ نیز هنگام سرمربی‌گری محمود فکری برای مقطعی چند ماهه همراه با او در کادر فنی استقلال حضور داشت، روز پانزدهم اسفند سال ۱۳۹۰ مصاحبه‌ای عجیب و البته بسیار خواندنی با خبرورزشی انجام داد که بازتاب زیادی هم داشت.
عمران‌زاده که در آن روز‌ها متهم شده بود هنگام صحبت کردن پرویز مظلومی سرمربی وقت استقلال، داخل زمین شکلک درآورده است حرف‌هایش را از همان ماجرا شروع کرد و گفت: من همیشه حرمت بزرگتر‌ها را نگه می‌دارم و هرگز توهین نمی‌کنم. در آن صحنه داشتم با یکی از کودکانی که بیرون تمرین حضور داشت شوخی می‌کردم، ولی عکاس‌ها عکسم را گرفتند و کلی ماجرا شد!
حنیف در ادامه به ماجرای بردن موتورش داخل اتاق هنگام حضور در پاس همدان نیز اشاره کرد و گفت: وقتی در پاس همدان بودم، یک موتور خریدم و گاهی اوقات با آن سر تمرین می‌رفتم. یک روز قبل از اردوی شبانه‌روزی تیم با موتور به هتل رفتم، ولی هتل پارکینگ نداشت و من هم قفل و زنجیر نداشتم به همین خاطر هر طوری که بود موتور را به داخل آسانسور بردم تا آن را به اتاق خودم برسانم! البته یکی از آینه‌های آسانسور شکست و پولش را از قرارداد من کم کردند! وقتی به اتاقم در طبقه سوم رسیدم سامان صفا آن را دید و اصرار کرد که به اتاقش ببرد. یک بازیکن داشتیم به نام خوزه که خارجی بود. سامان موتور را به داخل اتاق برد و بالای سر آن بنده خدا روشن کرد! بیچاره داشت سکته می‌کرد. بعدش هم طبقه سوم هتل با موتور دور می‌زد! منصورخان پورحیدری مدیر فنی تیم بود و وقتی این صحنه را دید به‌شدت عصبانی شد و با صدای بلند به من می‌گفت «موتور را آورده‌ای داخل اتاق! تو یک تخته‌ات کم است»!
عمران‌زاده ادامه داد: یک بار هم پسر نوجوان بدنساز تیم استقال را که همراه با پدرش سر تمرین می‌آمد، داخل کمد به مدت ۲۰ دقیقه حبس کردم. این بچه سر به سر همه بازیکنان می‌گذاشت و تکه می‌انداخت، ولی بعد از کاری که من با او کردم دیگر سر تمرین استقلال نیامد!
عمران‌زاده در آن مقطع پیرامون سوال خبرورزشی مبنی بر این‌که چرا ازدواج نمی‌کند، تصریح کرد: ازدواج کنم؟ چرا دختر مردم را بدبخت کنم؟
او همچنین از افشین قطبی سرمربی اسبق پرسپولیس و تیم ملی به عنوان تلخ‌ترین آدمی که تا آن زمان در زندگی خودش دیده بود یاد کرد!
