arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۸۴۱۴۳
تاریخ انتشار: ۲۴ : ۱۰ - ۳۰ ارديبهشت ۱۴۰۳

دختر کیومرث پوراحمد: متاسفم که اعتماد کردم

پس از مرگ دلخراش زنده یاد کیومرث پوراحمد در فروردین ۱۴۰۲ و تا امروز حواشی بسیاری در رسانه ها و افکار عمومی ایجاد شده و چگونگی درگذشت این هنرمند و فیلمساز شناخته شده ایرانی بحث های بسیاری را دامن زده است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

 پس از مرگ دلخراش زنده یاد کیومرث پوراحمد در فروردین  ۱۴۰۲ و تا امروز حواشی بسیاری در رسانه ها و افکار عمومی ایجاد شده و چگونگی درگذشت این هنرمند و فیلمساز شناخته شده ایرانی بحث های بسیاری را دامن زده است. همه جریان‌های رسانه‌ای مرگی چنین اندوه بار را براساس تنها عکس باقی مانده از صحنه مرگ روایت کرده اند. 

حواشی قبل و بعد از سالگرد زنده یاد پوراحمد دوباره جان گرفت و هنوز آتش این حرف و حدیث گرم بود که مصاحبه ای از پگاه پوراحمد دختر زنده یاد که در دانمارک زندگی می کند در رسانه‌ای مکتوب، دوباره به ابهام قتل پوراحمد دامن زد و حواشی بسیاری را به وجود آورد. با تمام این اوصاف روز گذشته پگاه پوراحمد که ساکن دانمارک است با ارسال نامه‌ای به خبرآنلاین از تحریف حرف هایش پرده برداشت و تاکید کرد که مصاحبه او قبل از انتشار مطابق قول و قرار انجام شده با رسانه، بازخوانی نشده و آن مصاحبه بدون هماهنگی و بازخوانی متن منتشر شده و گفته هایش تحریف شده اند.

متن کامل نامه پگاه پوراحمد را بدون هیچ دخل و تصرفی بخوانید:

«متاسفم! متاسفم نه برای اینکه حرف زدم. متاسفم که صداقت و حقجویی و حقگویی آدم ها قیمت روشه. متاسفم از اینکه نفهمیدم دارم با آدمی حرف میزنم که قصد داره حرفامو بپیچونه، دراماتیکشون کنه و بکنه جزو اخبار روز. متاسفم که اعتماد کردم به یک آدم غیرقابل اعتماد، و گذاشتم یک احساس و نگرانیِ کاملا خصوصی، به سخن بیاد در حضورش.

 

متاسفم که حرفای دلی و احساسی من که بر اساس هیچ نوع سند و گواهی قانونی نیست، در عرض ۲۴ ساعت از جاهایی سر در آورد که فقط کارشون بنزین رو آتش ریختنه‌ - کانال هایی که با بزرگ کردن زشتی ها، به تاریکی دنیا افزایش میدن. متاسفم که حالا من نیز نقشی دارم، در افزایش احساسات و افکار منفیِ آگاهی عمومی…

متاسفم که وقتی از اول گفتگو تاکید کردم و گفتم به خانم ژورنالیست که من هیچ چیزی برای گفتن به ایشون ندارم، هیچ دست بردار نبود. متاسفم که با وجود قول ایشون ( “اصلا نگران نباشید خانم پوراحمد، هر چیزی نوشتم، حتماً اوّل میفرستم برای شما و آقای وکیل معرف، که اوکی بدید قبل از چاپ” )، بعد از یک تماس جداگانه از طرف من، صرفا بخاطر تاکید و خواهش کردن برای حذف این احساس ذهنی من که “پدرم انگار بش الهام شده بوده که می‌خواد بره”، نه حذف کرد، نه چیزی فرستاد برای تائید گرفتن.»

نظرات بینندگان