arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۸۵۹۴
تاریخ انتشار: ۵۳ : ۱۸ - ۱۲ مهر ۱۳۹۱

گاردین:چشم انداز نامعلوم تحریم‌های ایران

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
یک روزنامه انگلیسی با انتشار مقاله‌ای به بررسی دلایل افزایش قیمت دلار در ایران پرداخت و نوشت که با وجود دشواری‌هایی که تحریم‌ها ایجاد می‌کند، دستیابی به اهداف تعیین شده برای آن‌ها، نامعلوم است.

به گزارش فارس، روزنامه انگلیسی «گاردین» با انتشار گزارشی به موضوع افزایش قیمت دلار در ایران پرداخته و در اینکه تحریم‌ها بتواند آمریکا و غرب را به هدف دلخواه برساند، ابراز تردید کرده است.

نویسنده این روزنامه در ابتدا به افزایش قیمت دلار در بازارهای ایران اشاره کرده و عنوان می‌کند که احساسات و جنگ روانی دو عامل مهمی است که نقش انکارناپذیری در بازار ایران داشته است.

وی در ادامه اشاره می‌کند که با توجه به قیمت نفت ایران در سال 2011، ایران حداقل روی کاغذ باید از وضعیت ذخیره ارزی خوبی برخوردار باشد، اما آنچه وضعیت کنونی را به وجود آورده، این است که این واهمه وجود دارد که دولت ایران در فروش نفت با مشکل مواجه باشد.

به نوشته گاردین، اکنون مشکلات ساختاری نظیر وابستگی اقتصاد به فروش نفت و همچنین واردات محور بودن اقتصاد با سیاست‌های ضعیف و سوءمدیریت در داخل همراه شده و جای تعجب نیست که هم احزاب رقیب و هم عموم جامعه بیش از همه مسائل کنونی اقتصاد کشور را متوجه دولت رئیس‌جمهور محمود احمدی‌نژاد می‌دانند.

نویسنده گاردین متذکر می‌شود که ضعف‌های ساختاری و مدیریت ضعیف در داخل این امکان را به مقامات خارجی داده است که به سرعت تحریم‌ها را عامل این موضوع معرفی کنند. «ویکتوریا نولاند» سخنگوی وزارت خارجه آمریکا، «یوال استینیتز» وزیر اقتصاد رژیم‌صهیونیستی و پیش‌تر «هیلاری کلینتون» وزیرخارجه آمریکا، از جمله کسانی هستند که در این رابطه صحبت کرده و مدعی شده‌اند که تحریم‌ها در حال اثر گذاشتن بر اقتصاد ایران است.

منطق اصلی این برآوردها نیز این است که «اگر تحریم‌ها ضربه‌ای زدند، پس باید نتیجه دهند». اما در این منطق چندین موضوع مهم نادیده گرفته شده است.

اولین موردی که نویسنده گاردین به آن اشاره می‌کند، این است که با وجود آنکه تحریم‌های شدیدی علیه ایران وضع شده، اما پیش از این هم کشورهایی بوده‌اند که در برابر این تحریم‌ها ایستاده و در موضع خود تغییری ایجاد نکرده‌اند، کشورهایی نظیر کره شمالی، کوبا و زیمبابوه.

دومین عاملی که به آن اشاره می‌شود، این است که بار اصلی این تحریم‌ها روی مردم بوده و پیش از این هم مردم کشوری چون عراق آن را متحمل شده‌اند.

اما سومین عامل این است که خواسته و منظور از این تحریم‌ها به درستی مشخص نیست. به نظر می‌رسد دو مورد بیش از همه مد نظر باشد. اول آنکه این تحریم‌ها بتواند همزمان حلقه‌های سیاسی و اقتصادی را همسو کند (یعنی مشکلات اقتصادی منجر به ناآرامی داخلی شود)؛ و دوم اینکه آن‌ها به تغییر معادله هزینه و بازده یک سیاست (که در مورد ایران موضوع برنامه هسته‌ای است) کمک کنند.

اما مشکل اینجاست که اولین مورد از این سازوکارها با توجه به شواهد موجود، بی‌اعتبار می‌شود؛ هم بهار عربی و هم انقلاب ایران در سال1979 پس از دوره‌هایی از موفقیت رخ داد، و نه پس از محرومیت و سختی.

وی سپس به دومین سازوکار که همانا بالا بردن هزینه با هدف تغییر در معادله هزینه و بازده است، اشاره می‌کند و می‌نویسد که واقعیت است که نظام‌های ایدئولوژیکی چون ایران، آستانه تحمل بالایی دارند و ممکن است با وجود ضربه‌های سنگینی که به آن‌ها وارد می‌شود، تغییری در موضع بین‌المللی آن‌ها ایجاد نشود. با وجود فشار فزاینده‌ اقتصادی، هیچ مدرکی وجود ندارد که نشان دهد نظام ایران از موضع بین‌المللی خود عقب نشسته باشد.

نویسنده گاردین در پایان اشاره می‌کند که تحریم‌های اقتصادی چه در ایران و چه در دیگر نقاط، با نقص مواجه است، و آن هم به دلیل نوع کارکردی است که دارد. چراکه به عقیده وی حکومت‌ها می‌توانند از تهدیدات خارجی برای آرام کردن نارضایتی داخلی استفاده کنند.

نویسنده این روزنامه انگلیسی مقاله خود را اینطور پایان می‌برد: «نظیر تحریم‌های بسیار در تاریخ، تحریم‌ها علیه ایران مشخصا قادر به بی‌ثبات کردن اقتصاد و تحمیل سختی به مردم عادی هستند، اما چشم‌انداز دستیابی آن‌ها به اهداف تعیین شده، همچنان مبهم باقی می‌ماند».
نظرات بینندگان