کد خبر: ۷۸۸۶۲۳
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۸ - ۱۳ خرداد ۱۴۰۳
تاریخ شفاهی مبارزه امنیتی با مجاهدین خلق؛ قسمت ده؛

اول مهر ۶۰ طرح اشغال تهران را داشتند که به ۵ مهر موکول شد/ موسی خیابانی طرح ۵ مهر را هدایت می‌کرد/ می‌گفتند رمز ملات‌ها آنقدر سخت است که رژیم هرگز نمی‌فهمد؛ همان رمز‌ها را شکستیم/ دستگیری‌های ۵ مهر گسترده بود

-شما که شورش ۵ مهر را می‌دانستید، چرا پیشگیری نکردید؟ ما پیشگیری کردیم ما طرح و برنامه‌ی کلی ۵ مهر را می‌دانستیم، ولی آن موقع ما این آمادگی را نداشتیم که بتوانیم قوی‌تر از این برخورد کنیم. مثلاً فرض کنید شما می‌دانستید که عراق دارد از فلان منطقه می‌آید چرا جلویش را نگرفتید؟ خب، آمادگی نداشتیم دیگر! یا اگر ما آن توانی را که در ضربه ۱۲ اردیبهشت داشتیم، در ضربه‌ی ۱۹ بهمن داشتیم کل سازمان جمع شده بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»: کتاب رعد در آسمان بی ابر: تاریخ شفاهی مبارزه امنیتی با سازمان مجاهدین خلق، توسط نشر ایران در سال ۱۴۰۰ منتشر شده است. این کتاب مجموعه مصاحبه‌های محمد حسن روزی طلب و محمد محبوبی با جمعی از مسئولین امنیتی دهه شصت در رابطه با برخورد‌های امنیتی با سازمان مجاهدین خلق است. «انتخاب» روزانه بخش‌هایی از این گفتگو‌ها را برای علاقه‌مندان منتشر خواهد کرد. به دلیل ملاحضات امنیتی، نام مصاحبه شونده‌ها ذکر نشده و تنها عنوان آن‌ها در متن آمده است.

- درباره‌ی سازماندهی بخش التقاط واحد اطلاعات سپاه بعد از ۳۰ تیر هم توضیح دهید تا به ۵ مهر برسیم.

در بخش بررسی یک حرکت حساب شده صورت گرفت. در بخش بررسی کوچک‌ترین اطلاعات کنار هم قرار گرفت و می‌توانم بگویم با سرعت باد چارت تشکیلات منافقین باز شد که سازمان اصلاً چیست و در چه قسمت‌هایی دارند چه کاری می‌کنند. یعنی با سازمان بزن بزن نشد، یک برخورد اطلاعاتی و کاملاً هوشمندانه صورت گرفت. مثلاً در بخش بررسی یک قسمتی بود که به آن ثانویه می‌گفتند. دلیلش هم این بود که برخورد ثانویه می‌. کرد هر بازجویی که کار‌هایش با متهمش تمام می‌شد، کار بررسی شروع می‌شد. مثلاً فرض کنید بازجویی با این متهم یک واحد کار داشت. وقتی کارش تمام می‌شد و می‌رفت واحد بررسی پنج واحد با او کار انجام می‌داد و در می‌آورد که از لحاظ سازمانی او جایگاهش کجاست نقشش چیست چه کار می‌کند و اصل این بود که سازمان چه جور ضربه بخورد درست است که تصمیم‌گیری‌ها در جای دیگری بحث می‌شد، ولی خوراکش از همین جا بود و واقعاً به سرعت باد نتیجه داد. شما ببینید از تیر تا بهمن ۱۳۶۰ که ضربه‌ی مرکزیت است، در پنج شش ماه به سرعت تشکیلات منافقین باز شد. جمهوری اسلامی برخلاف غافلگیری‌هایی که قبلش شد به سرعت فهمید که تشکیلات منافقین کجاست چه سازمانی دارد چه کار می‌خواهد بکند و برنامه‌اش چیست. در طرح براندازی شتابان برنامه سازمان این بود که یک روزی ـ که آن روز را اول مهر قرار دادند و بعداً ۵ مهر شد - اکیپ‌های ویژه‌ی نظامی آن‌ها یک سری افراد را بزنند.

- یعنی شخصیت‌ها را؟

بله، شخصیت‌ها را بزنند بعد در محلات حزب اللهی‌های معروف محل را بزنند و بعد یک راهپیمایی سراسری در تهران صورت بدهند که در وسط نیرو‌های اجتماعی و محلات ‌می‌روند و حمایلشان اکیپ‌های ویژه‌اند این طرح اولیه بود که این‌ها می‌رفتند و هر جا سپاه یا نهاد دیگری می‌خواست جلوگیری کند. این اکیپ‌های ویژه با آن‌ها برخورد می‌کردند و می‌رفتند تا تهران را بگیرند. اول مهر طرح اشغال تهران بود که به ۵ مهر موکول شد. این طرح را موسی خیابانی هدایت می‌کرد.

-شما خبردار شدید؟

۵ مهر را؟

-بله.

 دقیقاً این که چه گروهی از کجا می‌خواهد شروع کند کی و از کجا شروع کند و ... تمام طرح و برنامه سازمان و شاید دقیق‌تر از سازمان روی میز ما بود.

-چطور به این اطلاعات دست پیدا کردید؟

از همین دستگیری‌ها اولاً خط سازمان را می‌دانستیم که می‌خواهد چه کار کند و چه کار نکند در مورد بازجویی‌ها باید خط درآورده می‌شد و خط مشخص می‌کرد که می‌خواهند چه کار کنند اکیپ‌های محلات و اکیپ‌های ویژه‌ی سازمان و ... به اندازه‌ی کافی ضربه خورده بودند که اطلاعات. بدهند از آن دستگیری‌ها و مدارک خطوط به دست می‌آمد. آن زمان قسمتی هم به اسم کشف رمز» بود. تا سال‌ها من یاد ندارم، از سازمان ملاتی - مدارک سازمان را ملات می‌گفتند - املات رمزداری آمده باشد و رمز کشف نشده باشد. دو سه تا از بچه‌ها بودند که تخصصی بو می‌کشیدند و رمز سازمان را می‌فهمیدند.

-دستگیر شده‌ها کد‌هایشان را به شما داده بودند؟

 نه بچه‌ها خودشان در می‌آوردند.

-خودشان در می‌آوردند؟ یعنی کلید نداشتند؟

 اگر کلید داشتند که کشف رمز نمی‌شد؛ بدون کلید مدارک ۵ مهر به دست آمد و قبلش هم یک سری خانه‌ی تیمی محلات ضربه خورد که کلی اطلاعات به دست آمد. سازمان حتی متوجه می‌شد که این فرد با این حجم از اطلاعات دستگیر شده، منتها هیچ یک از خانه‌ها را تخلیه نکرده بود؛ چون می‌گفتند رمز ملات‌ها این قدر پیچیده است که محال است که رژیم رمزشان را بفهمد. همان رمز شکسته می‌شد و همه‌ی آن خانه‌ها هم جمع می‌شدند. به هر حال، اکیپ‌های ویژه بزرگترین ضربه را تقریباً در مرداد ۶۰ خوردند.

-اکیپ «سعید غیور» منظورتان است؟

اسم‌هایشان را یادم نیست یادم است طرف‌های میدان ونک خانه داشتند جا‌های مختلفی بودند نیرو‌های عملیاتی یک سری در بخش اجتماعی بودند و اکیپ‌های ویژه هم در بخش نظامی یک نکته‌ای هم که هست این بخش‌های ویژه‌ای که مهران اصدقی و ... در آن‌ها بودند، ذیل بخش اجتماعی تعریف شده‌اند. ه از یک زمانی به بعد این اکیپ‌های ویژه‌ی زیر مجموعه‌ی بخش نظامی، کلاً تعطیل شدند؛ یعنی تمام بخش نظامی زیر بخش اجتماعی آمد.

-چرا؟

 چون ضربه خوردند. فرض کن این‌ها بیست سی نفر آدم آموزش دیده‌ی ویژه بودند

-همه‌شان ضربه خوردند. مثل همین محسن افیونی؟

 اسم‌هایشان را یادم نیست دو سه تایشان در همین اوین بودند. یکیشان همان قاتل شهید حسن آیت بود به هر حال این‌ها یک گروه آموزش دیده‌ای بودند و هیچ ارتباطی هم با بخش اجتماعی نداشتند؛ یعنی حمله به ستاد مرکزی سپاه که با آرپی جی زدند، ترور شهید آیت و چند تا عملیات دیگر کار این‌ها بود آن‌ها عملیات‌های زیادی را انجام دادند ولی ضربه خوردند یکی از مواردی که سازمان خیلی رویش حساب کرده بود، همین‌ها بودند. منتها سازمان همهی ضربات را توجیه می‌کرد؛ مثلاً می‌گفت این‌ها اتفاقی ضربه خورده‌اند. این را که ما درست پیش‌بینی می‌کردیم، اصلاً نمی‌پذیرفت.

-شما که شورش ۵ مهر را می‌دانستید، چرا پیشگیری نکردید؟

ما پیشگیری کردیم ما طرح و برنامه‌ی کلی ۵ مهر را می‌دانستیم، ولی آن موقع ما این آمادگی را نداشتیم که بتوانیم قوی‌تر از این برخورد کنیم. مثلاً فرض کنید شما می‌دانستید که عراق دارد از فلان منطقه می‌آید چرا جلویش را نگرفتید؟ خب، آمادگی نداشتیم دیگر! یا اگر ما آن توانی را که در ضربه ۱۲ اردیبهشت داشتیم، در ضربه‌ی ۱۹ بهمن داشتیم کل سازمان جمع شده بود.

در غائله‌ی ۵ مهر هم بضاعت ما همین بود البته سازمان هم هیچ کاری نتوانست بکند و همه‌ی نیرو‌هایش سرجای خودش سرکوب شدند. حالا این را بگویم که در سال68 یا ۶۹ منافقین می‌خواستند تجمع بگذارند و سازمان می‌خواست خودی نشان بدهد. قرارشان اول میدان امام حسین (صلوات الله علیه) و بعد فلکه‌ی دوم تهرانپارس بود. بچه‌ها آن چنان قوی بودند که نگذاشتند دو نفرشان هم پیش بروند، چه برسد به این که ده نفر بشوند که بتوانند تظاهرات بکنند؛ اما در ۵ مهر این توان را نداشتیم.  

-در ۵ مهر تعداد زیادی دستگیری داشتید؟

بله بیشتر هم دستگیری‌های هواداران و اعضای سطح پایین بود ولی به هر دستگیری خیلی گسترده‌ای بود.

 

نظرات بینندگان