پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : احمد مسجدجامعی: وقتی فرزندم را برای عمل جراحی در بیمارستان نزدیک منزل (بیمارستان سینا) بستری کردم، عکسالعمل دوستان همراه با شماتت و سرزنش بود که مثلا شما که خود وزیر هستید و دسترسی به امکانات گوناگون دارید، چرا فرزندتان را به بیمارستان دولتی بردید، اما وقتی این موضوع را با آقای مسعود پزشکیان، وزیر وقت، در میان گذاشتم، با قاطعیت و بدون اینکه تحتتاثیر فضاهای مرسوم قرار بگیرد، از این کار استقبال کرد و درباره بیمارستانهای دولتی آن روز گفت اگر وضعی بهتر از مراکز پرهزینه درمانی بخش خصوصی نداشته باشند، کمتر هم نیستند.
پزشکیان حاضر نبود که واقعیتها را جابهجا و برای بزرگنمایی و متاثر از فضاهای موجود نظری خلاف اعتقاد خود و واقعیتها بیان کند و مثلا از نارساییهای بیمارستان دولتی چشم بپوشد یا به بزرگنمایی درمان در بخش خصوصی بپردازد. از یادم نمیرود که در همان ایام در یک گفتوگوی ویژه تلویزیونی شرکت کرد و با انبوه مطالب و سوالات جهتدار، یکسویه و سیاستزده مواجه شد و به درستی به پرسشها با اطلاعات دقیق پاسخ داد.
نحوه پاسخگویی پزشکیان مبتنی بر صداقت، شفافیت و احترام به مخاطب بود. اگرچه در بین بعضی همکاران دولت این موضوع مطرح شد که پزشکیان میتوانست محکمتر و قاطعتر پاسخ بگوید چون وضعیت بهداشت و سلامت به هیچوجه به آن وضعی که مجری وظیفه داشت القا کند، نبود و شرایط بهتر از آن بود که از سوی رسانه بیان میشد.
بااینحال، پزشکیان نمیخواست با حدسوگمان و آمارهای خلقالساعه به دفاع از خود بپردازد. به قول بعضی همکاران دولت وقت، این محاکمه بود نه مصاحبه و در هر محاکمه، از قبل هر موارد اتهامی را در اختیار میگذارند و سپس پرس و جو انجام میشود. اما در اینجا اینگونه نبود. پزشکیان نیز حاضر نشده بود خلاف صداقت و راستی عمل کند. شیوهای که بعدها دستاویز مدیران دولتی شد و اگرچه در ابتدای کار این مساله را القا میکرد که این مدیران از پس سوال برآمدهاند، اما به سرعت ناکارآمدی و غیراخلاقیبودن این شیوه برملا شد و عدم اعتماد عمومی به مدیران و رسانه و مجری به همراه داشت.
پزشکیان با وجود مراتب علمی بالا به عنوان فوقتخصص در جراحی قلب و شأن اجتماعی و سیاسی برجسته، بسیار ساده و صمیمی و در همان حال، مدیر و مدبر و جدی بود.
بیآنکه نشانی از ریا و نفاق در کارش مشاهده شود و این همه حکایت از انس و الفت و تربیت او در کنار متون و استادان اخلاق و معرفت بود. بعدها و در زمان دولتهای نهم و دهم که به حوزه دیگری از فعالیت روی آورد و فرزند مهاباد مقاوم به عنوان نماینده مردم غیور تبریز در مجلس انتخاب شد، از سخنرانیهایی که ارائه میکرد به وضوح میشد به آشنایی او با قرآن و اهل بیت و بهویژه گنجینه غنی و ارجمند نهجالبلاغه پی برد و راز و رمز خویشتنداری و صداقت و شجاعت در حقجویی و حقگویی را یافت. او در بیان واقعیتها در همان حدی که هست و به دور از فضاسازی و بزرگنماییها هی مرسوم عمل میکند و حاضر به پردهپوشی هم نیست. هرچند اعتراض دیگران را برانگیزد و منافع و موقعیت او را به خطر اندازد. روزی که سخنرانیاش را در مجلس و در دفاع از وزیر کابینه دیدم، او را همانی یافتم که پیش از این بود. با قاطعیت و براساس دریافتی اخلاقی به مسئولیتی که از خود میشناخت عمل کرد، هرچند سخن اعتراض دیگران بلند شود. رفتار پزشکیان بر همان پایهها اصول اخلاقی و انسانی بود.