پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : *چند سال با شوهرت زندگی کردی؟
*بچه هم دارید؟
بله ما دو بچه داریم، یک دختر و یک پسر. پسرم دو ساله است.
*زندگی با همسرت چطور بود؟
تا زمانی که به من دروغ نگفته بود همه چیز خوب بود.
*به خاطر یک دروغ، دیگر حاضر نیستی زندگی مشترک را ادامه دهی؟
دروغی که به من گفت دروغ کوچکی نبود. همسرم به دور از چشم من برای خودش خانه و زمین خریده است. من در تمام سالهایی که با او زندگی کردم، خودم را فدا کردم که بتوانیم زندگی خوبی داشته باشیم. حتی شغلم را کنار گذاشتم؛ اما به جای هر چیزی دروغ شنیدم.
*چرا شغلت را کنار گذاشتی؟
من سوپروایزر آزمایشگاه بودم. تحصیلات بالایی دارم. باردار شدم و پسرم به دنیا آمد، شوهرم گفت در خانه بمان بچه از آب و گل در بیاید و بعد برو سرکار. من قبول کردم. پسرم 5 ساله بود که دخترم به دنیا آمد و باز نشد سرکار بروم برای همین برای خودم کار خانگی راه انداختم. غذا و ترشی درست میکردم و میفروختم چون فکر میکردم شوهرم سختی میکشد و من باید کمک خرج باشم، اما یک روز متوجه شدم او خانه و زمین خریده و به من نگفته است. او حتی به من نگفته بود چقدر حقوق میگیرد.
*چرا از تو پنهان کرده بود؟
چون من حتما به او معترض میشدم که حق ندارد پولی که من با زحمت پختوپز درمیآورم خرج خانه کند و پول خودش را پسانداز کند.
*اگر طلاق بگیری تکلیف بچهها چه میشود؟
در تمام این سالها بچهها را با پول خودم بزرگ میکردم. شوهرم کارت بانکیام را گرفته بود و خرجی خانه را از من میگرفت و مدعی بود اجاره خانه را خودش میدهد. حالا اگر جدا شوم باز هم با پول خودم بچهها را بزرگ میکنم.
*شوهرت به طلاق راضی است؟
نه رضایت ندارد. میگوید طلاق نمیدهد و از من عذرخواهی کرده است.
*شوهرت چه کار بکند به زندگی با او برمیگردی؟
نیمی از خانه و زمینی که خریده به نام من بکند تا باور کنم راست میگوید که برای خوشبختی ما این کار را کرده است.