arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۷۹۳۱۲۲
تاریخ انتشار: ۱۴ : ۱۱ - ۲۹ خرداد ۱۴۰۳

توصیه عباس عبدی به کسانی که برای شرکت در انتخابات تردید دارند: بر اساس درایت تصمیم بگیرید نه کینه و نفرت

 عباس عبدی نوشت: طی این ۱۰ روز متوجه شده‌ام که بخش مهمی از کسانی که در سه انتخابات گذشته رأی ندادند، اکنون دچار تردید شده‌اند. این تردید مقدس است؛ اگر قرار باشد که در لحظه و اندک زمان تغییر عقیده بدهیم، امری مذموم است و هیچ ارزشی ندارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

عباس عبدی در یادداشتی با عنوان «تردید مقدس شرم نامقدس» در روزنامه اعتماد نوشت: این روزها کوششی نمی‌کنم تا به دیگری بگویم که، به چه کسی رأی بدهد؛ چون مخاطبان من اغلب کسانی هستند که در سه انتخابات گذشته رأی نداده‌اند و طبیعی است که این بار را هم براساس همان شیوه رفتار کنند. کوشش اصلی من معطوف به این است که بگویم چرا این بار و برخلاف سه دوره گذشته، امکانی برای به فعلیت بخشیدن اراده ما و مردم به وجود آمده است؟ اگر تصمیم کسی به مشارکت منجر شد، در این صورت برای تحقق این اراده به‌ طور طبیعی فرد دیگری در میان نامزدهای حاضر جز دکتر پزشکیان نخواهد بود. بنابراین اگر گمان می‌کنیم که پزشکیان در حد متعارف و معقول می‌تواند این نمایندگی را عهده‌دار شود، پس ذره‌ای در فعلیت بخشیدن به این اراده تردید نکنیم.

بدیهی است که خودم معتقدم آقای پزشکیان این شرایط را دارد، ولی اگر کسی معتقد است که اصولا شرایط برای بروز این اراده فراهم نیست، او را در رأی ندادن و عدم مشارکت سرزنش نمی‌کنم، ولی توقع دارم که به عنوان یک شهروند از او بپرسم که چه فردی یا الگویی می‌تواند این شرط تو را تأمین کند؟ و آیا هیچ چشم‌اندازی داری که در این ساختار به آن مرحله برسی؟ و اگر نه، دیگر بحثی نمی‌ماند، چون فرض من بر این است که اگر افقی گشوده شد - که تفاوت معناداری با وضع موجود داشت - حتما آن را به عنوان یک فرصت شناخته و از دست ندهیم.

پیش‌تر هم گفته‌ام هیچ نوع تضمینی ندارم آنچه می‌گویم یا تحلیل می‌کنم درست و قطعی باشد. معروف است که هر کس در پزشکی و سیاست وعده‌های قطعی دهد، شارلاتان است. این را در حوزه سیاست مکرر تجربه کرده‌اید، چه وعده‌های فریبنده ای دادند و هیچ کدام عملی نشد؛ سهل است که عقبگرد هم بود. خوشبختانه کمتر کسی در پزشکی - به جز بخش جراحی زیبایی یا طرفداران طب سنتی - وعده‌های فریبنده می‌دهند، بنابراین هیچ وعده‌ای سیاسی وجود ندارد.

طی این 10 روز متوجه شده‌ام که بخش مهمی از کسانی که در سه انتخابات گذشته رأی ندادند، اکنون دچار تردید شده‌اند. این تردید مقدس است؛ اگر قرار باشد که در لحظه و اندک زمان تغییر عقیده بدهیم، امری مذموم است و هیچ ارزشی ندارد. افرادی که ثبات عقیدتی ندارند، فاقد ارزش سیاسی هستند. بنابراین عبور از رفتار و کنش تحریمی به رای دادن در لحظه رخ نمی‌دهد، شاید اگر زمان بیشتری داشتیم و گفت‌وگوی کافی می‌کردیم، این تحول و تغییر به نحو مناسبی شکل می‌گرفت. بنابراین اگر لحظه تردید را از همان آغاز اعلام لیست نهایی انتخابات بدانیم، برای رفع تردید و رسیدن به تصمیم و رای دادن حدود ۲۰ روز وقت است.‌ اگر چه کم است ولی تا حدی کافی است.

به نظرم کسانی که در تردید هستند، می‌توانند در این فاصله زمانی که نصف آن گذشته است، به تصمیم برسند و اگر تصمیم را براساس عقل و درایت سیاسی و نه لزوما کینه و نفرت بگیرند، هر تصمیمی گرفتند باید به آن احترام گذاشت. این شرطی که در مورد کینه و نفرت نوشتم را توضیح می‌دهم.

همه می‌دانیم که حوادثی که در سال‌های اخیر به ویژه پس از ۱۳۹۶ تا کنون رخ داده، بسیاری را رنجانده است، هنگامی که این رنج‌ها متراکم شده و بیشتر می‌شود و پاسخ مناسبی هم از طرف ساختار دریافت نمی‌کند، کم‌کم تبدیل به کینه و نفرت می‌شود. اینها پدیده‌های طبیعی و عادی در وجود همه ماست. این کینه و نفرت به نوبه خود افکار و ارزیابی‌های جدیدی را سازمان می‌دهد و کم‌کم در همه ما رسوب می‌کند و عملکردهای بعدی ما را تحت‌تاثیر خود قرار می‌دهد. به نظرم این فرآیندها طبیعی و مورد انتظار است. ولی اگر قرار باشد که امر سیاست را نیز تابع این فرآیندها کنیم، راه به جایی نخواهیم برد، چون پس از مدتی خودمان نیز اسیر این حب و بغض‌ها و کینه و نفرت‌ها می‌شویم.‌

اگر چه سیاست نیز آکنده از دوستی و دشمنی، عشق و نفرت است، ولی به هر حال جایی را هم باید برای غلبه بر آنها گذاشت. من نیز با همه این کینه‌ها و نفرت‌ها همدلی و همراهی می‌کنم حتی اگر فراتر از انتظار هم باشد، آن را می‌فهمم؛ ولی به گمانم، همیشه باید راهی را باز بگذاریم تا بر آنها غلبه کنیم و شرمی از این عبور نداشته باشیم. این شرم برخلاف آن تردید، مقدس نیست. تردید رمز ماندگاری و رسیدن به تصمیم صحیح است، ولی اسیر کینه و نفرت شدن نتیجه معکوس دارد و در بند آن ماندن مقدس نیست. به گمانم بخش مهمی از مرددین بر اثر شرم ناشی از تصمیم قبلی و حوادث قبلی حاضر به مشارکت نیستند، در واقع یک سد اخلاقی و شرم عبور از نفرت نسبت به گذشته مانع از رسیدن به یقین است؛ در حالی که محاسبات سیاسی و عقلانیت چنین تردیدی را نمی‌پذیرد.

نظرات بینندگان