پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : مرد افغان که به اتهام تعرض به ۹ زن و دختر به اعدام محکوم شده بود، با نقض حکم اعدام یک بار دیگر در دادگاه کیفری استان تهران پای میز محاکمه میرود.
این مرد متهم است به بهانه پرسیدن ساعت، زنان را در مکانی خلوت مورد تعرض قرار میداد و حتی قصد کشتن چند نفر از آنها را داشت.
شکایت از این مرد افغانستانی سال ۹۹ به جریان افتاد و چند زن و دختر در شکایتهایی مدعی شدند حوالی پارک مهرگان در شرق تهران مورد تجاوز قرار گرفتند.
این زنان گفتند: مرد متجاوز به بهانه پرسیدن ساعت به سمت ما آمد و بعد ما را کشانکشان به داخل فضای سبز برد و با فشار دادن گلو بیحالمان کرد و مورد تجاوز قرار داد.
بعد از این شکایات بود که ماموران دوربینهای مداربسته را مورد بررسی قرار دادند و مرد افغانستانی را شناسایی و دستگیر کردند. او در بازجوییها مدعی شد زنان دروغ گفتهاند اما نمونهبرداری از لباس این زنان و بدن مرد متهم ثابت کرد دیانای بر جای مانده متعلق به مرد افغانستانی است. به این ترتیب پرونده به شعبه ۱۱ دادگاه کیفری استان تهران رفت. در جلسه رسیدگی متهم گفت هیچ اتهامی را قبول ندارد.
این ادعا مورد اعتراض شکات قرار گرفت. آنها یک به یک در جایگاه قرار گرفتند و شکایت خود را مطرح کردند.
یکی از شکات گفت: درحال رفتن به خانه بودم که مردی با کلاه و ماسک سد راهم شد. قیافهاش را ندیدم اما جثهاش با متهم یکی بود. او از من ساعت پرسید و بعد خواست به او شماره بدهم. از او خواستم برود که ناگهان گلویم را گرفت و به سمت فضای سبز کنار پل برد و در آنجا بدون توجه به التماسهایم آزارم داد. روسری را دور گردنم گره زد و گفت اگر سروصدا کنی تو را میکشم.
سپس شاکی دیگر در جایگاه قرار گرفت. او گفت: این مرد به بهانه پرسیدن ساعت جلو آمد و بعد یکدفعه به سمتم حمله کرد و دست روی گلویم گذاشت. مقاومت کردم، اما او به من تجاوز کرد و دوباره گلویم را فشار داد. من هم طوری وانمود کردم که انگار مردهام. اینطوری بود که مرد رهایم کرد.
سپس دختر دانشآموزی که به دام مرد متجاوز افتاده بود، در جایگاه قرار گرفت. او گفت: درحال ورزش در پارک بودم که این مرد از پشت سر به من حمله کرد و آنقدر گلویم را فشار داد که بیهوش شدم. وقتی بههوش آمدم متوجه شدم مرا آزار داده است.
سپس دیگر شکات در جایگاه قرار گرفتند و شکایت خود را مطرح کردند.
وقتی نوبت به متهم رسید او ادعا کرد عاشق همسرش است و زن دیگری را نمیبیند. متهم گفت: من سالهاست که زن و بچه دارم و زن و بچهام در هرات زندگی میکنند. آنقدر عاشق همسرم هستم که چشمم هیچ زنی را نمیبیند و فقط به زن خودم فکر میکنم. هیچکدام از این ادعاها را هم قبول نمیکنم.
این در حالیست که دوربینهای مداربسته و آزمایش دیانای ادعای زنان قربانی را تایید کرده است.
هیات قضات بعد از پایان سه جلسه دادگاه وارد شور شدند و متهم را به اعدام محکوم کردند.
متهم به رأی صادره اعتراض کرد و گفتههای قربانیان را زیر سوال برد. او گفت: من چنین کاری نکردم. این زنان کسی دیگری را با من اشتباه گرفتهاند.
دیوان عالی کشور بعد از بررسی دقیق پرونده اعلام کرد گفتههای دو نفر از شکات با محتویات پرونده همخوانی ندارد. بنابراین رأی صادره نقض و پرونده برای رسیدگی مجدد به دادگاه ارجاع شد.