پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : نام سریال: روزی روزگاری
کارگردان: امرالله احمدجو
سال انتشار: ۱۳۷۰–۱۳۷۱
ژانر: اجتماعی، درام
تعداد قسمت ها: ۱۷
بازیگران:
خسرو شکیبایی محمود پاکنیت ژاله علو جمشید لایق محمد فیلی حسین پناهی شهره سلطانی محمود جعفری گوهر خیراندیش پرویز پورحسینی جمشید اسماعیلخانی بهروز مسروری منوچهر حامدی صدرالدین حجازی |
خلاصه سریال
روزی روزگاری مجموعهای تلویزیونی به کارگردانی و نویسندگی امرالله احمدجو است که در ۱۳۷۰–۱۳۷۱ از شبکه یک تلویزیون ایران پخش شد.
داستان راهزنی معروف به نام مرادبیگ است که طی نزاعی با گروه راهزن دیگری مجروح شده و توسط خانواده روستایی از مرگ نجات پیدا کرده و طی زندگی با این روستاییان تحولاتی عمیق در زندگی او رخ میدهد. رفته رفته در طول داستان متحول و به فردی صالح تبدیل میشود. روزی روزگاری در واقع داستان کمال یافتن انسانی است. امرالله احمدجو که خود این شیوه زیست را تجربه کرده، صحنه ها و اکشن ها را بسیار طبیعی طراحی کرده است.
درباره سریال
روزی روزگاری در زمان پخش خود با موفقیت روبرو شد و پربینندهترین اثر آن زمان تلویزیون بود و تحسین منتقدان را هم برانگیخت روزی روزگاری تبدیل به یک اثر ماندگار و نوستالژیک برای بینندگان تلویزیون شده و از آن به عنوان یکی از بهترین سریالهای تاریخ تلویزیون یاد میکنند، موفقیت این سریال باعث شد امرالله احمدجو ده سال بعد سریال تاریخی دیگر به نام تفنگ سرپر را بسازد و در سال ۹۱ هم پشت کوه های بلند که به نوعی تداعیکننده روزی روزگاری بود را برای آنتن شبکه سه ساخت که البته این دو اثر نتوانستند به موفقیت روزی روزگاری دست پیدا کنند.
راز ماندگاری سریال از زبان حسام بیگ
محمود پاکنیت اعتقاد دارد وقتی یک سریال خوب از کار درمیآید که دستاندرکاران آن، از کار لذت ببرند و این را به تماشاگران هم انتقال دهند؛ این بازیگر، رمز موفقیت «روزی روزگاری» را در همین ویژگی میداند.
او درباره لهجه خود در این فیلم گفت: «لهجهای که من برای این کار انتخاب کردم بنا به خواسته کارگردان بود که گفت چون این شخصیت راهزن است، نمیخواهم که به هیچ قوم، شهر و طایفهای بر بخورد. بنابراین ما به خواست کارگردان، چهار لهجه را ترکیب کردیم. شیرازی، لری اطراف فارس، کازرونی و میمه اصفهان که خودمان در آن شهر بازی میکردیم. من از امرالله احمدجو که اهل میمه بود، خیلی چیزها یاد گرفتم. برای مثال قاچانک که در سریال استفاده میشد، به معنی پدرسوخته است. در نهایت، این لهجهها را با هم ترکیب کردیم و معجونی درست شد به نام لهجه سریال «روزی روزگاری» که حسام بیگ از آن استفاده میکرد.»
سخن نهایی
امرالله احمدجو هم برای «نگارش» و «کارگردانی» سریال «روزی روزگاری» به تجربیات زیستهی خود بهخصوص در کودکی بازگشته است. او بیابان لوکیشن سریال را بهخوبی میشناخته و در آن خاطراتی داشته که با خودش عهد کرده بوده سرانجام روزی قصهی این بیابان را به تصویر بکشد.
مردم ما روایت از تاریخ را دوست دارند و سریالسازها این را خوب میدانند! حال اگر این روایت تاریخی دست روی نقطهای از تاریخ بگذارد که تقریباً اطلاعاتی از آن در کتابها نیست اهمیتش دوچندان میشود. «روزی روزگاری» دقیقاً روی همین نقطه ایستاده است. نقطهای که از آن متنی در دسترس نیست اما امرالله احمدجو با تصویر که تاثیرش بیشتر است به کمک روایت قصهی آن دوره آمدهاست.