ماهان نصراللهی / سرویس سیاست «انتخاب»: جو بایدن، رئیسجمهور ایالات متحده، در تاریخ ۲۱ ژوئیه اعلام کرد که از رقابتهای انتخاباتی ۲۰۲۴ کنارهگیری میکند. این تصمیم به دلیل نگرانیهای مربوط بهسلامت جسمی او و فشارهای سیاسی از سوی همحزبیها و مخالفان گرفته شد. بایدن در این اعلامیه از کامالا هریس، معاون رئیسجمهور، بهعنوان نامزد دموکراتها حمایت کرد. این تصمیم بایدن در حالی گرفته شد که او در نخستین مناظره انتخابات ۲۰۲۴ با دونالد ترامپ، عملکرد ضعیفی داشت و برخی از نظرسنجیها نشان میداد که ترامپ در این مناظره پیروز شده است. این عملکرد باعث شد تا بسیاری از دموکراتها و حتی برخی از حامیان بایدن، خواستار کنارهگیری او از رقابتها شوند که در نهایت این اتفاق رخ داد.
هم اکنون بررسی سیاست خارجی بایدن در صدر محافل رسانهای قرار گرفته است. دولت بایدن در سیاست خارجی در بسیاری موارد توانست موفقیتهایی کسب کند و در بسیاری دیگر ناموفق عملکرد. دولت او در ابتدای روی کار آمدن سیاست «اول آمریکا» ترامپ را به نفع بازسازی روابط با متحدان ایالات متحده و تقویت نهادهای بینالمللی مانند ناتو و سازمان بهداشت جهانی که ترامپ علیه آنها شده بود تغییر داد.
بهطورکلی میتوان مهمترین دستاوردهای سیاست خارجی تاکنون عبارتاند از:
تقویت اتحادها: بایدن بر تقویت روابط با متحدان سنتی ایالات متحده، بهویژه در ناتو، تأکید کرد و روابط ترنس آتلانتیک را بهبود بخشید. او همچنین تلاش کرد تا روابط با کشورهای اروپایی را که در دوران ترامپ تضعیف شده بود، بازسازی کندو بایدن نهتنها ناتو را تقویت کرد، بلکه آن را گسترش هم داد و وابستگی متحدان اروپایی به آمریکا را به سطح کمسابقهای افزایش داد.
حمایت از اوکراین: بایدن حمایت گستردهای از اوکراین در برابر تجاوزات روسیه به عمل آورد. این حمایت شامل کمکهای نظامی و اقتصادی و همچنین تحریمهای سخت علیه روسیه بود. اگرچه جنگ اوکراین همچنان یک پرونده باز و مهم در سیاست بینالملل است؛ ولی بایدن توانست با حمایت از اوکراین و تحریم روسیه و گسترش اوکراین مسکو را در وضعیت بسیار دشواری قرار دهد. بهطوریکه کارشناسان معتقدند ممکن است اقتصاد روسیه هرگز به دروان قبل از حمله اوکراین برنگردد.
مقابله با چین: بایدن سیاستهایی برای مقابله بانفوذ اقتصادی و نظامی چین در پیش گرفت. او تعرفههای تجاری علیه چین را حفظ کرد و همکاریهای نظامی با کشورهای همسایه چین را تقویت کرد. اگرچه انتقاداتی در مورد نحوه مواجهه بایدن با چین وجود دارد؛ اما تقویت اتحاد منطقهای در شرق آسیا علیه چین و نیز محاصره دیجیتال این کشور که با وضع قوانین مهم مانند قانون تراشه و علم سال ۲۰۲۲ رخ داد فشار بسیار زیادی بر چین وارد کرد.
احیای پیمانهای بینالمللی: بایدن ایالات متحده را به پیمانهای بینالمللی مانند توافقنامه پاریس بازگرداند و تلاش کرد تا نقش ایالات متحده را در نهادهای بینالمللی بازسازی کند.
تقویت همکاریهای منطقهای: بایدن بر تقویت همکاریهای منطقهای در آسیا و اقیانوسیه تأکید کرد و تلاشهایش برای ایجاد تا ائتلافهای جدید برای مقابله بانفوذ چین در این منطقه موفق بود. نمونه بارز آن ائتلاف AUKUS و نیز احیا و تقویت گروه چهارجانبه کواد برای مقابله با نفوذ چین در منطقه آسیا- پاسیفیک است.
این اقدامات نشاندهنده تمرکز بایدن بر دیپلماسی و همکاریهای بینالمللی برای مقابله با چالشهای جهانی بود. او معتقد بود که همکاری با متحدان و نهادهای بینالمللی میتواند به حل مشکلات جهانی کمک کند و نقش ایالات متحده را در صحنه بینالمللی تقویت کند. بایدن همچنین برای بازگشت ایالات متحده به توافقنامه آبوهوایی پاریس، تمرکز بر ترمیم آسیبهای وارده به توافق هستهای ایران و تلاش برای مهار نفوذ گسترده بینالمللی چین برنامهریزی کرد. البته ناموفقترین تلاش او در موضوع تلاش برای احیای توافق هستهای با ایران رقم خورد که یکی از مهمترین متغیرهای اثرگذار بر آن جنگ اوکراین و تحولات ناشی از آن بود.
هم اکنون بعد از کنارهگیری بایدن از انتخابات ریاستجمهوری بسیاری از محافل آمریکایی انتظار دارند که بایدن فرصت بهتر و بیشتری برای تمرکز بر سیاست خارجی بهخصوص در خاورمیانه داشته باشد. خاورمیانه همیشه یکی از مناطق پرچالش در سیاست خارجی ایالات متحده بوده است. در دوران ریاستجمهوری بایدن، این منطقه شاهد تحولات مهمی بود که بایدن نتوانست موفقیتی در آنها کسب کند. برای مثال دولت بایدن نتوانست دامنه بحران غزه را کنترل کند و اوضاع همچنان پر تنش است و بیم آن میرود جنگ به مناطق دیگر هم گسترش یابد. همچنین چین بهعنوان یک قدرت چالشگر با میانجیگری و احیای روابط ایران و عربستان و نیز موفقیت در میانجیگری بین گروههای فلسطینی برای رسیدن به یک دولت وحدت ملی بعد از پایان جنگ در غزه قدرت و اثرگذاری دیپلماتیک خود را به رخ آمریکا کشیده است. بااینحال انتظار میرود بایدن بتواند از فرصت پیشآمده که ناشی از کنارهگیری او از انتخابات است برای ایجاد تغییرات مثبت در خاورمیانه برجایگذاشتن یک میراث ماندگار از خود استفاده کند.
باتوجهبه اینکه در ایران هم یک دولت میانهرو بر روی کار آمده است بخش مهمی از میراث سیاست خارجی بایدن میتواند احیای برجام و پایاندادن به یک بحران طولانی و پر دردسر باشد. احیای برجام میتواند به کاهش تنشها در خاورمیانه کمک کند و نقش ایالات متحده را بهعنوان بازیگر اصلی در دیپلماسی منطقه که در حال واگذاری آن به چین است تقویت کند. بایدن با احیای این توافق نشان خواهد داد که دیپلماسی و مذاکره میتواند به حل مشکلات پیچیده بینالمللی کمک کند و بدین ترتیب اثر ماندگار از خود به یادگار بگذارد.
بااینحال باید این نکته را هم در نظر گرفت که به نظر میرسد بایدن در شش ماه باقیمانده بیشتر از برجام بر دو موضوع جنگ غزه و بحران اوکراین تمرکز خواهد کرد. هم اکنون دو دیدگاه وجود دارد عدهای باتوجهبه نزدیکشدن به اتمام کار بایدن ترجیح میدهند با جانشین او کار کردند و عدهای هم ممکن است سعی کنند از فرصت باقیمانده به نفع حل مسائل استفاده کنند. در واقع یکی از مهمترین گامهای اولیه در راه احیای برجام به این موضوع بر میگردد که دولت پزشکیان و نظام تصمیمگیری ایران با چه رویکردی به دولت بایدن و جانشین او نگاه میکنند. باتوجهبه اینکه ترامپ یکبار از برجام خارج شده است ممکن است تصمیم گرفته شود که تا مشخصشدن نتیجه انتخابات صبر کنند. بااینحال فرصت حضور بایدن برای احیای توافق هم میتواند بسیار مهم باشد و تلاش شود تا از فرصت حضور او استفاده شود؛ زیرا در تجربهای معکوس از فرصت اواخر دولت روحانی برای احیای توافق استفاده نشد و کشور بیش از سه سال است که زیر فشار تحریمها مانده، درصورتیکه با رفع تحریم وضعیت کلی کشور میتوانست بسیار متفاوت از امروز باشد.
در نهایت میتوان گفت فرصت ششماهه بایدن میتواند یک فرصت مناسب برای احیای برجام باشد، زیرا بایدن در پی دستاوردسازی است و ایران میتواند از این فرصت استفاده کند و از زیر فشار تحریمها خارج شود، مخصوصاً اینکه با کنار کشیدن بایدن دیگر پیروزی ترامپ یک امر قطعی نیست و حتی نظرسنجی رویترز - ایپسوس که اولین نظرسنجی بعد از کنار رفتن بایدن بود نشان میدادکه کامالا هریس دو درصد از ترامپ جلو افتاده است. بااینحال برای موفقیت در مذاکرات چه در فرصت باقیمانده دولت بایدن و چه در آینده نیازمند یک اراده سیاسی قوی دوطرفه و اجماع ملی در ایران است؛ زیرا مخالفان داخلی، منطقهای و بینالمللی این توافق میتوانند که از احیای آن بیمناک هستند همچنان نقش منفی خود را انجام خواهند داد.