پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
میخاین لوپز در 41 سالگی پنجمین طلای المپیکی خود را گرفت تا نامش برای همیشه در تاریخ ورزش جاودان بماند. این مقالهای تمجیدآمیز درباره او به قلم یک نویسنده کوبایی است:
درباره میخاین میتوان تا بینهایت از تواناییهای فیزیکی خارقالعادهاش، بزرگی ورزشیاش، تواضع ذاتی، ارزشهای انسانیاش و تعلق خاطر به سرزمینی که نمیدانم او را به عنوان نوزادی دیده یا به عنوان یک غول به دنیا آورده، نوشت.
به همین دلیل، خلاصه کردن ابعاد شخصیت او از هر زاویهای اگر نگوییم غیرممکن، بسیار دشوار است. تنها چیزی که میتوان به آن استناد کرد، درخشش مدالهایش در طول دوران حرفهایاش است. درخششی که در مقایسه با آنچه پس از خداحافظی از ورزش فعال در درون او خواهد درخشید، تنها جرقهای کوچک است. افتخاری که هیچکس دیگری در رشته کشتی فرنگی به آن دست نیافته است: پنج عنوان قهرمانی پیاپی در المپیک.
حضور میخاین در کشتی فرنگی یک "دگرگونی" واقعی بوده است. برخی آن را به نیروی فیزیکی مرتبط میدانند، اما این قدرت بدون تواناییهای فنی، هوش، مهارت و تواضع او بینتیجه میماند. بله، "دگرگونی" اما بدون کوچکترین خشونت، بدون سرزنش حریف یا داور. برعکس، همیشه با مهارت و رفتار جوانمردانه.
به همین دلیل است که او رقیب هموطنش یاسمانی آکوستا (که اکنون نماینده شیلی است) را در آغوش میکشد، مربیاش رائول تروخیلو را مثل بچهای در آغوش میگیرد، با تواضع همیشگی به تشویقهای بیانتهای تماشاگران پاسخ میدهد، آرام سر تعظیم فرود میآورد و کفشهایش را درمیآورد. نمیدانم این حرکت بیشتر خداحافظی بود یا ابراز عشق بیپایان به کشتی فرنگی.
میبینم که او دو دستش را بالا میبرد و حس میکنم به دنبال پیکر جاودانه پدر فقیدش است تا با هم یکی شوند، همانطور که همیشه بودند و خواهند بود.
شاید در آن لحظه متوجه نباشد، اما در زیر پاهای او، نوستالژی از چشمان اشکآلود دو کفش جاری میشود، سکوها در یک لحظه منفجر میشوند، کوبا بدون میله بلندترین پرش شادی را انجام میدهد و سیاره آهی میکشد.