arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۸۱۴۹۵
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۰ - ۰۶ آبان ۱۳۹۱

سخنرانی جالب آیت الله خامنه ای درحضور دکتر شریعتی و استاد مطهری درباره طبقه خود برتر بین

پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
آیت الله خامنه ای در یک سخنرانی در حضور دکتر شریعتی و استاد مطهری، به بیان ویژگی های جامعه جاهلی و طبقه مستکبر و خود برتر بین و طبقه مستضعف در این جامعه پرداخته است.

به گزارش بازتاب ؛ در ابتدای این نوار، ابتدا دکتر شریعتی توضیحاتی می دهد و سپس از آیت الله خامنه ای می خواهد تا سخنان خود را ایراد کند و در میانه سخنرانی نیز استاد مطهری وارد می شود.

آیت الله خامنه ای نیز سخنان خود را با ابراز احترام به مرحوم شریعتی که از او با عنوان "آقای دکتر" نام می برد، آغاز می کند و سخنان خود را پی می گیرد.

ایشان نیز همانند شریعتی و مطهری خراسانی است و برخی شواهد حاکی از آن است که احتمالا این سخنرانی در مشهد یا در جمع خراسانی ها ایراد شده است.

 

 

نکته جالب در این سخنرانی، تعبیر آیت الله خامنه ای از طبقه صدرگزین جامعه است که در تشریح آن می گویند: اون کسی که وفتی خودش رو نگاه می کنه و دیگر افراد جامعه رو نگاه می کنه، بین خود و اونها یک دره عمیقی، یک فاصله زیادی می بینه. به همین دلیل هم هست که به خود حق می ده، که سرنوشت بقیه مردم را که اکثریت هستند، در دست بگیره. به همین دلیل هست که با اینکه احساسات انسانی در او بالکل نمرده و گاهی اظهار ترحمی هم می کنه، اما در عین حال بارزترین نمونه وحشیگری و لجن خویی و ستیزه خویی انسانی که در وجود خودش هست، این رو نمی بینه و اون چیه؟ اون ستم کردن به هر که و هر واحدی و هر موجودی از انسانها، غیر طبقه خودشه. این رو هیچ اشکالی درش نمی بینه. این به خاطر همون تحلیلی است که اون پیش خودش کرده و درکی که او داره و احساسی که می کنه که خودش رو بالاتر می بینه، صدر نشین، صدر گزین، خود را برتر بین، مستکبر.

در بیانات ایت الله خامنه ای آمده است:

اجتماع جاهلی یک  ویژگی ها و خصوصیاتی داره.  در همه این دوره های گوناگون تاریخی که مفسرین تاریخ با اختلاف نظرهای گوناگون اونها رو تفسیر کرده اند، این ویژگی ها در جامعه جاهلی و محیط جاهلی است. از جمله ویژگی های محیط جاهلی، یکی نبودن برابری از لحاظ ارزشهای انسانی و حقوق انسانی میان افراد انسان است. این نابرابری که وجود دارد و نبودن برابری،  مستلزم ظلم ها، استثمارها، اختلافات طبقاتی، ظلم کشی ها، فسادها و ذلتها از یکطرف و از طرف دیگر اشرافی گریها، ترفها، اسرافها و زیاده روی هایی در امور مالی است. چه در دوران فئودالیسم و چه دردورانهای قبلی و بعدی. در همه دورانها، اجتماعی رو که نبی در اون اجتماع با اون پیام ظهور می کنه، این ویژگی وجود داره. یعنی انسانها به دو گروه و به دو دسته، با تعبیر رایج به دو طبقه تقسیم می شن که یکی طبقه مستکبرین اند و دیگری طبقه مستضعفین. که اینها تعبیرات قرآنی است....

 

 

اتفاقا این  واژه های اصیل اسلامی خیلی رساتره، مثلا در زمینه طبقات و تحلیل طبقاتی، همین واژه مستکبر و مستضعف، خیلی گویاتر و رساتر است از همه معادلهایی که برای این دو کلمه در مکاتبات دیگه و در ایدئولوژیهای دیگه وجود داره. جامعه به دو دسته تقسیم می شن، به دو طبقه، یک طبقه، طبقه مستکبر به تعبیر دیگری از قرآن طبقه عالین، به تعبیر دیگری در قرآن طبقه مستعلی، استعلی. مستکبر، مستعلی، عالی، یعنی اون کسی که یا اون طبقه ای که در جامعه برتری جوی و برتری گزین و بالا نشین و صدر نشینه. برتری جوی رو البته توجه داشته باشین که منظور رو توجه کنن دوستان. برتری جوی رو با بالانشین و صدر نشین کاملا می تونین منظور رو بفهمید که چی هست منظورم. و الا برتری جویی بد نیست و در حد خودش اشکالی نداره.

این یک طبقه، طبقه صدر نشین جامعه، صدر گزین جامعه، اون کسی که وفتی خودش رو نگاه می کنه و دیگر افراد جامعه رو نگاه می کنه، بین خود و اونها یک دره عمیقی، یک فاصله زیادی می بینه. به همین دلیل هم هست که به خود حق می ده، که سرنوشت بقیه مردم را که اکثریت هستند، در دست بگیره این طبقه. به همین دلیل هست که با اینکه احساسات انسانی در او بالکل نمرده، طبقه مستکبر این جور نیست که به کلی از وجدان انسانی منسلخ شده باشه، گر چه در شرایطی اون جور خواهد شد و نسبت به پاره ای افراد مستکبر اون جور هست اما به طور لزوم، اون جور نیست که حتما اونی که جزو طبقه مستکبر هست، از همه احساسات انسانی خالی باشه. داره. با وجود اینکه در او احساسات انسانی و وجدان انسانی به طور کلی هم نمرده و گاهی تظاهراتی هم در وجود او داره این احساس انسانیت، گاهی اظهار ترحمی هم می کنه اظهار عطوفتی هم می کنه، گاهی حتی به اونچه که به نظر مردم خیلی عجیب می یاد، اظهار دلبستگی هم نشون می ده و اون مسائل فرض کنید که خیلی رقیق و انسانی، در عین حال با بهترین و بارز ترین نمونه وحشیگری و لجن خویی و ستیزه خویی انسانی که در وجود خودش هست، این رو نمی بینه و اون چیه؟ اون ستم کردن به هر که و هر واحدی و هر موجودی از انسانها، غیر طبقه خودشه. این رو هیچ اشکالی درش نمی بینه. این به خاطر همون تحلیلی است که اون پیش خودش کرده و درکی که او داره و احساسی که می کنه که خودش رو بالاتر می بینه، صدر نشین، صدر گزین، خود را برتر بین، مستکبر.

یک طبقه هم در مقابل هست. طبقه مستضعف، طبقه مستضعف گاهی در بعضی از زبانها می شنویم که از روی کمال صفای نیت، اما از روی کمال خامی، از کلمه مستضعف معادل گرفته می شه با یک تعبیرات دیگری. مثلا با تعبیر پرولتاریا. این البته همونجوری که گفتیم، احتمالا جز حسن نیت چیزی در این تعبیرات نباشه. لکن نشان دهنده یک نوع خامی و کم عمقی است. مستضعف، در همه دورانهای تاریخ وجود داره و وجود داشته. مستضعف همه اون مردمی هستند که در هدایت این جریان خاص اجتماعی موجود، مستقیما هیچ نقشی ندارند. افساری و زمامی به دست اونها نیست. (من خیلی معذرت میخوام، جناب آقای مطهری که شروع کردم و ادامه می دم) بنابراین مستضعف عبارت است از اون طبقه ای که اون طبقه در گردش زندگی اجتماعی و در جهت گیری خاص این جامعه و در شکل نظامی که حاکم بر زندگی مردم هست، هیچ گونه مستقلا  ، مستقیما، از روی اراده و از روی شعور نقشی نداره. بلکه آلت فعلها و آلت دستها و ابزارها و مایه ها و زمینه ها و سرمایه ها هستند. مستضعف، ضعیف شمرده شده، ضعیف گرفته شده. این هم معنای مستضعف یا ضعیف نگه داشته شده. (دوستان خراسانی ها می فهمند این معنا رو)....

نبی وقتی ظهور می کند، این دو طبقه هستند که وجود دارن.پس جامعه جاهلی یعنی جامعه ای که در اون اختلاف طبقاتی ، یعنی وجود طبقه ای به نام طبقه مستکبر و با اون خصوصیات و وجود طبقه ای به نام طبقه مستضعف و با اون خصوصیات در اون جامعه است، این جامعه، جامعه مستکبره. از جمله خصوصیاتی که جامعه جاهلی داره، اینه: که در جامعه جاهلی چیزی به نام انسان، مفهومی به نام انسان یک ارزش محسوب نمی شه. انسان در این جامعه مطرح نیست. انسانیت، کرامت و ارزش نداره.
انسان هایی ممکنه در این جامعه باشند، ممکنه یک ارزش ها و معیارهای انسانی در این جامعه وجود داشته باشه، اما ماهیت انسان و این مفهوم کلی انسان که بر هر انسانی این مفهوم صدق می کنه،  در این جامعه یک چیز ارزشمند محسوب نمی شه. این از خصوصیات جامعه جاهلی است.


که اگر نقطه مقابلش درست تشریح بشه، این هم کاملا روشن می شه. که در جامعه توحیدی، که باز نقطه مقابل جامعه جاهلی جامعه توحیدی است، که این هم باز از واژه های خودمانی است و مال خود ماست و تعبیر قرآنی و سنتی است.

 

جامعه توحیدی از خصوصیاتش تکریم انسانه، برای انسان ارزش قائل شدن، نه برای انسان فلان نژاد، انسان فلان طبقه، انسانی که از فلان ملت هست، انسانی که دارای فرض بفرمایید فلان خصوصیت هست، نه. اصل انسان حتی انسان منحط هم، انسان سطح پایین هم، انسان منحرف هم، از این جهت که انسانه، ارزشمنده. منتهی در مقابل این چیز ارزشمند، ارزشمندی او ایجاب می کنه که این گوهر  رو بخوان حفظ کنن، این نهال رو بخوان به بالندگی و رشد برسونن.

این در جامعه توحیدی است. در جامعه جاهلی نه، روی انسانهایی تکیه می شه، نه روی انسان به طور کلی و به طور مطلق. انسان مورد ارزشمندی نیست. مورد تکریم نیست. که آیه قرآن می گه: «ولقد کرمنا بنی آدم». کرمنا یعنی این. تکریم بنی آدم لااقل یکی از ابعادش اینه.می خواد بگه انسان ارزشمنده و روی انسان بایستی کار کرد وهمه جنگهایی که در اسلام یا در سایر ملتهای ادیان گذشته، که ادیان گذشته همه جنگ داشتن، دیدم بعضی ها یه خورده پا شون می لنگه که قبل از پیغمبر ما کیا جنگ داشتن؟، همه یا بیشتر انبیا از زمان ابراهیم، به طور مسلم و مدون داریم که جنگهایی داشتن و مبارزاتی در راه خدا. به هر حال تمام جنگهایی که در اسلام و در مذاهب و در ادیان بوده برای خاطر انسانیت بوده. که دشمنان انسانیت، انحصار طلبان، مستاثرین به تعبیر نهج البلاغه و کسانی که انحصار طلب هستن، اینها برای انسانیت ارزشی قائل نبودن، لذا انسانیت رو می کوبیدن، انسانها رو می کوبیدن، اینها رو تحقیر می کردن، به اینها ذلت می دادن، و از این قبیل و جنگهایی که مذاهب کردن اصلا برای این بوده که ضد انسانها رو سرجای خودشون بنشانند و انسانیت رو تکریم کنن و تعظیم کنن و ارزش او رو به او باز گردانن. اینم یکی از خصوصیات جامعه جاهلی است.

نظرات بینندگان