
دیجیتال ترند نوشت: ده سال پیش در همین هفته، فیلم حماسی علمی-تخیلی کریستوفر نولان به نام «میانستارهای» در سینماها اکران شد.
به گزارش انتخاب، این فیلم ماجراجویانه، داستان فضانوردی به نام جوزف کوپر (با بازی متیو مککانهی) و تیمش را دنبال میکند که به یک کرمچاله سفر میکنند تا سیارهای جدید برای سکونت بشر پیدا کنند، در حالی که زمین با تهدید نابودی به دلیل آفت فزاینده دست و پنجه نرم میکند.
اگرچه این فیلم به اندازه «شوالیه تاریکی»، «تلقین» یا «اوپنهایمر» مورد ستایش واقع نشده است، اما «میان ستارهای» همچنان به عنوان یکی از بهترین فیلمهایی که نولان کارگردانی کرده است شناخته میشود.
این فیلم که نامزد پنج جایزه اسکار شده بود، به عنوان بهترین فیلم فضانوردانه پس از اثر «اودیسه:۲۰۰۱» فضایی ساخته استنلی کوبریک شناخته میشود. شاهکار نولان قبلاً دنبالکنندگان وفاداری داشته است، اما مهم است که به تماشاگران یادآوری کنیم چرا میانستارهای یک فیلم علمی-تخیلی محبوب و پیشرو است.
موسیقی متنی هانس زیمر کاملاً منطبق با فضای حماسی فیلم است
در یکی از همکاریهای متعدد خود با نولان، آهنگساز افسانهای هانس زیمر موسیقی متن دیگری برای بینستارهای خلق کرد. با استفاده از ارگ کلیسایی در موسیقی فیلم، زیمر موفق میشود شدت و عظمت مذهبی داستان را افزایش دهد. موسیقی به خوبی نشان میدهد چگونه کوپر و تیمش با جدا شدن از زمین، شگفتیهای آسمانها را کشف میکنند.
به عقیده برخی، موسیقی متن این فیلم یکی از بهترین آثار این آهنگساز است که شایسته بیشتر از یک نامزدی جایزه اسکار بود. با این وجود، این موسیقی به تثبیت جایگاه فیلم در تاریخ سینما کمک شایانی کرد.
بازیگران برجسته
در فیلم بینستارهای، مککانهی رهبری یک گروه بازیگری شگفت انگیز را بر عهده دارد. همچنین، این فیلم بازیهای اولیه ستارههای جوان کنونی مانند تیموتی شالامه و مکنزی فوی را به نمایش میگذارد.
در جایگاه خود، هر بازیگر عملکردی گیرا در این فیلم ارائه میدهد. اما مککاناهه با اجرای نقش جوزف کوپر، بیننده را تحت تأثیر قرار میدهد چرا که شخصیت او مجبور است شاهد بزرگ شدن دخترش مورف بدون او باشد. چستین نیز با بازی در نقش مورف، باری عاطفی را در فیلم به دوش میکشد.
جلوههای بصری پیشگامانهی بینستارهای بی نهایت چشمگیر هستند
به سبک کلاسیک فیلمسازی خود، کریستوفر نولان استفاده از تصاویر ایجاد شده توسط کامپیوتر را به حداقل رسانده و از جلوههای واقعی تا حد امکان بهره برده است. مانند کلاسیکهای علمی-تخیلی همچون جنگهای ستارهای و اودیسه فضایی۲۰۰۱، بینستارهای با استفاده از ماکتها سفینههای فضایی را به نمایش میگذارد. اما مدلها کوچکمقیاس نیستند؛ حتی جالب است بدانید که تسرکت بزرگ که کوپر در اوج عجیب فیلم به آن وارد میشود، کاملاً واقعی است.
با توجه به گستردگی پرتحرک این فیلم کیهانی، نولان مجبور به استفاده از مقداری CGI شد. با این حال، او با جلوههای بصری فراتر از حد استاندارد پیش رفت و با راهنمایی علمی فیزیکدان «کیپ تورن»، یک کرمچاله و یک سیاهچاله خارقالعاده به تصویر کشید.
چنین تصاویر فوقالعادهای مخاطبان را در این ماجرای فضایی غرق میکند و بهطور مؤثری زیبایی و وحشت ناشناختهها را به نمایش میگذارد. جای تعجب نیست که بینستارهای جایزه اسکار برای بهترین جلوههای بصری را برد و همچنان به عنوان یک معیار عالی برای نحوهی استفاده از CGI در فیلمهای علمی-تخیلی باقی مانده است.
فیلم داستانی هوشمندانه و دلگرمکننده روایت میکند
جلوههای بصری به تنهایی نمیتوانند همه مخاطبان را جذب کنند. مانند بسیاری از فیلمهای دیگر نولان، بینستارهای داستانی بلندپروازانه ارائه میدهد که با درک مخاطبان از واقعیت بازی میکند. در حالی که «ممنتو» و «تلقین» به ترتیب حافظه و رویاها را مورد کاوش قرار دادند، بینستارهای به بررسی درک انسان از زمان در یک داستان شگفتانگیز میپردازد که قهرمانان آن را در سراسر فضا و تاریخ میبرد.
در همان زمان، بینستارهای تصویری تیره از آیندهی زمین به نمایش میگذارد، جایی که بشر منابع لازم برای بقا را از دست میدهد. با ادامه یافتن تغییرات آب و هوایی و بلایای زیستمحیطی در شرایط کنونی زمین، این فیلم علمی-تخیلی آخرالزمانی به نظر واقعیتر میشود. اما با پیام امید به بشر در مواجهه با فاجعههای بزرگ، این فیلم موضوعات سنگین خود را با نوعی خوشبینی متوازن میکند که مخاطبان امروز به آن نیاز دارند.
با این حال، یکی از جنبههای قوی این فیلم، روایت انسانی آن است. بینستارهای فقط یک فیلم پرفروش دیگر درباره نجات بشریت از نابودی توسط یک فرد معمولی نیست. این داستانی دلانگیز از والدین است که در مقیاسی کیهانی و تغییر دهنده جهان ارائه میشود، زیرا قهرمان داستان با ترک فرزندش برای انجام وظیفه مواجه میشود، و این موضوع بینستارهای را به داستانی قابل لمس برای تمام مردم تبدیل میکند.