
جیمی دتمر در نشریه پولیتیکو نوشت: آیا فروپاشی شگفتانگیز رژیم بشار اسد منحصرا نتیجه فساد آن بود، یا عناصر داخلی حکومت او با شورشیان هماهنگ بودند؟
به گزارش گروه بین الملل انتخاب، در ادامه این مطلب آمده: شاید مهمترین عاملی که منطقه ناآرام را دچار دگرگونی کرده، در ده روز گذشته اتفاق افتاد، با یک حمله شگفتانگیز از سوی شورشیان در سوریه که حکومت نیمقرنۀ خانواده اسد را به پایان رساند.
حمله سریع ائتلافی از گروههای مسلح مخالف به رهبری هیئت تحریر شام، گروهی که از القاعده جدا شده و توسط ایالات متحده به عنوان یک گروه تروریستی شناخته میشود، با حمله شورشیان از یک منطقه کوچک در شمالغرب سوریه در تاریخ ۲۷ نوامبر آغاز شد. سپس، به سرعت حلب، دومین شهر بزرگ سوریه، حماه و سپس حمص، که در سال ۲۰۱۲ شاهد یک نبرد بزرگ بین شورشیان و نیروهای دولتی بود، تصرف شدند.
تا روز شنبه، شورشیان وارد دمشق شدند و بشار اسد فرار کرد، که پایان ده روزی بود که خاورمیانه را تکان داد.
آنچه این رویداد را شگفتانگیزتر میکند — و برخی ممکن است بگویند مشکوک — این است که حمله بهراحتی و بدون مقاومت جدی از سوی دولت پیش رفت. این یک کارزار کاملا بدون خونریزی نبود و تیراندازیهایی هم صورت گرفت — گروههای نظارتی میگویند که از آغاز حمله به رهبری تحریر الشام، ۸۲۰ نفر کشته شدهاند —، اما سرعت برقآسا و آسانی این حمله و عقبنشینی نیروهای دولتی سوالات زیادی را برانگیخته است، همانطور که عدم توانایی متحدان بشار اسد، یعنی روسیه و ایران، در مداخله جدی برای مختل کردن پیشروی شورشیان و نجات او نیز سوالاتی ایجاد کرده است.
سوالات شامل این میشود که آیا هماهنگیهایی بین شورشیان و عناصر داخل رژیم اسد وجود داشته است یا خیر.
با وجود ادعاهای محمد خالد الرحمون، وزیر کشور سوریه که گفته بود رژیم اسد "یک حصار امنیتی و نظامی بسیار قوی ساخته است"، شورشیان روز شنبه به دمشق رسیدند و با مقاومتی جزئی یا حتی عدم مقاومت روبهرو شدند؛ و در حالی که هزاران نفر در میدانهای پایتخت جمع شده و پایان حکومت اسد را جشن میگرفتند، تبادل اعلامیهها تقریباً بهطور منظم انجام میشد. محمد غازی الجلالی نخستوزیر کشور، در پیامی ویدیویی که به صورت آنلاین منتشر شد، گفت که او در خانهاش مانده و آماده است که با انتقال قدرت به "هر رهبری که توسط مردم سوریه انتخاب شود" همکاری کند. ابو محمد الجولانی، رهبر ۴۲ ساله تحریرالشام نیز اعلام کرد که نهادهای رسمی سوریه تحت کنترل نخستوزیر باقی خواهند ماند تا زمانی که به موقع به رهبران جدید تحویل داده شوند.
آیا انفجار شگفتانگیز رژیم سوریه منحصرا نتیجه فساد آن بود و یک درک ناگهانی از سوی حامیان اسد که هیچ چیز نمیتواند حکومت فاسد و پوسیده او را نجات دهد، حکومتی که اصلیترین منبع درآمد آن از فروش داروی کاپتاگون بود؟
الجولانی خود به فساد رژیم اشاره کرد تا توضیح دهد که چگونه اسد به سرعت برکنار شد.
یک روز قبل از سقوط دمشق، او با CNN صحبت کرد و اظهار داشت: «بذرهای شکست رژیم همیشه در درون خود آن وجود داشته است.» او افزود: «ایرانیها تلاش کردند رژیم را احیا کنند و وقت خریدند، و بعدها روسها نیز تلاش کردند آن را تقویت کنند. اما حقیقت همچنان باقی است: این رژیم مرده است.»
با پیشروی حمله، دیگران نیز با الجولانی یعنی کسی که ظاهراً اکنون نام مستعار خود را کنار گذاشته و از نام اصلی اش احمد الشرع استفاده میکند موافقت کردند. آنها به نحوه شکنندگی رژیم اسد اشاره کردند.
آلبرتو ام. فرناندز، دیپلمات سابق آمریکایی در این باره گفت: «ارتش عربی سوریه پوستهای توخالی است که بسیار ضعیفتر از آن چیزی است که تعداد و تسلیحات ظاهری آن نشان میدهند... سوریه درگیر یک بحران اقتصادی است. افسران برای تکمیل حقوق اندک خود رشوه میگیرند تا سربازان بتوانند مرخصیهای طولانیتری بگیرند و در مشاغل دیگر در خانه کار کنند. به نظر میرسد که برخی واحدها پس از اینکه افسران خود را از دست داده اند، شکست خورده و فرار کردهاند.»
با این حال، نقش الجولانی در این حمله ده روزه نباید نادیده گرفته شود.
جمعآوری بیش از دوازده گروه شورشی که معمولاً با یکدیگر اختلاف داشتند، تأمین حمایت ترکیه از شورشیان و اجرای مؤثر عملیات، همه اینها نشانهای از مهارتهای برجسته او بهعنوان فرمانده نظامی و رهبر سیاسیای است که در سال ۲۰۱۶ زمانی که توانست بدون پیامدهای خشونتآمیز از القاعده جدا شود، به نمایش گذاشته شد. در آن زمان، او گفته بود که این جدایی باید انجام شود، چون نمیخواست به ایالات متحده و روسیه بهانهای برای انجام حملات هوایی علیه جنبش شورشی بدهد.
بیتردید این موفقیت و همینطور پیشرفت شورشیان عوامل زیادی دارد. نقش ترکیه باید بهعنوان عامل حیاتی دیده شود. با پیشرفت حمله، رجب طیب اردوغان و مشاورانش هر گونه دخالت خود را رد کردند و رهبر ترکیه با کمال احتیاط خود را بهعنوان یک تماشاچی معرفی کرد.
اما تا روز جمعه که شورشیان به سوی پایتخت سوریه حرکت کردند، لحن وی تغییر کرد و اردوغان ضمن تایید علنی حمله شورشیان گفت که میخواهد این حمله بدون حادثه ادامه یابد. «ادلب، حما، حمص و هدف، البته، دمشق... حرکت مخالفان ادامه دارد»، او به خبرنگاران گفت: «ما با اسد تماس گرفتیم. گفتیم: بیا تا آینده سوریه را با هم تعیین کنیم.» متأسفانه، پاسخی مثبت از طرف وی دریافت نکردیم.
معدودی از ناظران بر این باورند که این حمله بدون اطلاع و تأیید آنکارا امکانپذیر بوده است. به گفته هادی البحره، رئیس یک گروه شورشی مخالف سوری که توسط جامعه بینالمللی به رسمیت شناخته شده است، آمادگیها برای این حمله از سال گذشته آغاز شده بود — آمادگیهایی که شامل تحریرالشام و همچنین بیش از دوازده گروه میلیشیا در درون ارتش ملی سوریه تحت حمایت ترکیه میشد، که عمدتاً به مبارزه با کردهای سوریه مشغول اند و همراه با دهها هزار نیروی ترکیهای در شمال سوریه مستقر هستند.
به گفته یک گزارش اطلاعاتی که توسط مرکز سوفان، گروه تحقیقاتی تأسیسشده توسط افسران و دیپلماتهای سابق اطلاعاتی ایالات متحده و بریتانیا منتشر شده است، «زمانی که ترکیه مداخله کرد و زمانبندی را تغییر داد، حمله به حلب … به تعویق افتاد.»
رئیسجمهور ترکیه و اسد روزگاری متحد هم بودند، اما اردوغان از آغاز شورش از مخالفان رژیم خودکامه سوریه در سال ۲۰۱۱ حمایت کرد. از آن زمان، او نوار مرزی با سوریه را تصرف کرده و حتی گاهی در فکر الحاق بخشی از شمال سوریه بوده است.
آخرین میخها در تابوت سیاسی اسد نه توسط دشمنانش بلکه توسط متحدانش یعنی روسیه کوبیده شد. به گفته رهبران کرد سوریه بیعملی آنها پیشروی شورشیان را تسهیل کرد. ایدریس نصان فعال کرد سوریه گفت، زمانی که حمله سرعت گرفت «اندازه پاسخ روسها، مسیر تحولات را تعیین خواهد کرد»
مقامات آمریکایی اتفاق نظر داشتند که سقوط خطوط جبهه اسد ارتباط زیادی با عدم اقدام جدی ایران یا روسیه دارد — اینکه این عدم اقدام به دلیل ناتوانی یا بیمیلی به خاطر اوکراین و لبنان بوده هنوز مشخص نیست. آموس هوچستین، فرستاده ایالات متحده در امور خاورمیانه، در یک کنفرانس منطقهای در قطر اشاره کرد که به نظر میرسد ایران «تا حدی از سوریه عقبنشینی کرده است.»
و در طول تعطیلات آخر هفته، با انتشار گزارشهایی مبنی بر اینکه روسیه در حال جابجایی کشتیهای جنگی از پایگاه دریایی خود در طرطوس است به نظر میرسید که این کشور نیز در حال انجام همان کار است.
دمشق بهعنوان یک پایگاه سیاسی داستانی پیچیده و چندلایه دارد که در طول قرون مختلف، اهمیت آن در خاورمیانه شکل گرفته است. اهمیت این شهر به دوران امویان برمیگردد، زمانی که دمشق به پایتخت خلافت اموی تبدیل شد و مرکز سیاسی و فرهنگی جهان اسلام شد. در اینجا داستان دمشق بهعنوان پایگاه سیاسی، از دوران خلافت امویان با محوریت معاویه و مسجد اموی روایت میشود.