کد خبر: ۸۴۱۹۳۵
تاریخ انتشار: ۲۲ : ۲۳ - ۱۰ دی ۱۴۰۳

یادداشت‌های علم، چهارشنبه ۲۴ تیر تا شنبه ۲۷ تیر ۱۳۴۹: شاه گفت با سلامتی خودت شوخی نکن

یادداشت‌های اسدالله علم: در رامسر یک شب سر شام به من فرمودند: پس تو چرا برای معالجه نمی روی؟ عرض کردم: خواهم رفت، فرمودند: با سلامتی خودت شوخی نکن، زودتر برو. عرض کردم: روز سه شنبه از تهران به پاریس خواهم رفت که در بیمارستان آمریکایی، یک چک آپ اساسی بکنم.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهم‌ترین چهره‌های سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخست‌وزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود. 
 
«انتخاب» هر شب یادداشت های روزنوشت علم را منتشر می کند.
 
چهارشنبه ۲۴ تیر تا شنبه ۲۷ تیر ۱۳۴۹: صبح شرفیاب شدم. اجازه گرفتم عصر با اتومبیل به رامسر بروم. شاهنشاه فردا برای کنفرانس انقلاب آموزشی [به آن جا] تشریف فرما می‌شوند... کنفرانس رامسر به خوبی برگزار شد. پنجشنبه و جمعه هم کنفرانس بود تا عصر جمعه اعلامیه ای صادر شد. 
 
شاهنشاه دو روز اول بسیار خوب و خوش بودند، من هم خوشحال بودم که به وجود نازنینشان خوش می‌گذرد. متأسفانه عصر پنجشنبه تب کردند، من بسیار ناراحت شدم. عرض کردم: از بس ناراحت شدم، کمر من هم درد گرفت. ولی شاهنشاه ماشاء الله در همه کار زیاده روی می‌فرمایند، فکر نمی‌فرمایند که پنجاه سال از عمر مبارک شما می‌گذرد و جوان نیستید. مثل این که این دفعه عرایض مرا قبول کردند.
 
در رامسر یک شب سر شام به من فرمودند: پس تو چرا برای معالجه نمی روی؟ عرض کردم: خواهم رفت، فرمودند: با سلامتی خودت شوخی نکن، زودتر برو. عرض کردم: روز سه شنبه از تهران به پاریس خواهم رفت که در بیمارستان آمریکایی، یک چک آپ اساسی بکنم.
 
صبح شنبه ۴۹/۴/۲۷، شاهنشاه به نوشهر تشریف بردند، حالشان بهتر بود، الحمد الله تب بریده بود ولی ضعف زیاد داشتند، هم به واسطۀ تب و هم ماشاء الله به واسطه زیاده روی های بی‌مورد. باز هم شاه قوی است. اگر من این طور بی احتیاطی بکنم، استخوانم خورد می‌شود. من هم دست شاه را بوسیدم و با هواپیما به تهران آمدم.
نظرات بینندگان