کد خبر: ۸۴۵۹۴۱
تاریخ انتشار: ۰۰ : ۱۵ - ۰۱ بهمن ۱۴۰۳
خاطرات رئیس کل بانک مرکزی قبل از انقلاب؛ قسمت چهاردهم؛

آموزگار از طریق یک سناتور با آیات عظام تماس داشت/شاه تمام اطلاعات کشور را به صورت کامل دریافت می کرد/هویدا به دهات ها و پایین شهر می رفت و در جریان شرایط بود

آقای آموزگار به وسیله یکی از سناتور‌هایی که بودند به اسم موسوی با آیات عظام تماس گرفتند تا از نظرات آن‌ها اطلاع داشته باشند و بعد یک نزدیکی بین دولت و این آیات به وجود بیاید. در این باره، وقتی که شاه از جریان اطلاع پیدا کرده بود، گفته بود به آقای آموزگار که "این کار را ما از طریق دربار انجام می‌دهیم. " و ایشان پرسیده بودند "به وسیله کی؟ " شاه فرموده بودند "به وسیله آقای هویدا. " آن وقت مسأله‌ای پیش آمده بود که آیا آیات عظام این آمادگی را دارند یا این‌چنین کاری را با آقای امیرعباس هویدا در تماس باشند؟
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

سرویس تاریخ «انتخاب»:محمد یگانه،یکی از چهره‌های مطرح اقتصادی قبل از انقلاب بود.حضور او در زمان افزایش درآمد‌های نفتی و توسعه نامتوازن کشور در کنار تضاد با سازمان برنامه،باعث شکل گیری تجربه و خاطرات جالبی شده است . «انتخاب» در چند قسمت، بخش هفتم و هشتم مصاحبه‌ی محمد یگانه با تاریخ شفاهی هاروارد در گفتگو با ضیا صدیقی را منتشر می‌کند:

(لازم به ذکر است که درهم ریختگی برخی از جملات ناشی از گفتگوی شفاهی یگانه با مصاحبه کننده است. تا حد عدم مداخله‌ی مستقیم در متن، برخی از مشکلات متنی اصلاح شده است.)

آقای آموزگار به وسیله یکی از سناتور‌هایی که بودند به اسم موسوی با آیات عظام تماس گرفتند تا از نظرات آن‌ها اطلاع داشته باشند و بعد یک نزدیکی بین دولت و این آیات به وجود بیاید. در این باره، وقتی که شاه از جریان اطلاع پیدا کرده بود، گفته بود به آقای آموزگار که "این کار را ما از طریق دربار انجام می‌دهیم. " و ایشان پرسیده بودند "به وسیله کی؟ " شاه فرموده بودند "به وسیله آقای هویدا. " آن وقت مسأله‌ای پیش آمده بود که آیا آیات عظام این آمادگی را دارند یا این‌چنین کاری را با آقای امیرعباس هویدا در تماس باشند؟

شاه فرموده بودند که "در این صورت آقای بهبهانیان را مأمور این کار می‌کنیم" که این کار هم انجام نشد. بنابراین، اقدامات متعددی که آقای جمشید آموزگار کرده بودند برای اینکه گرفتاری‌های اجتماعی و سیاسی را قدری از بین ببرند، ایشان ناموفق بودند و چنین اختیاراتی در زمینه‌های بخصوص سیاسی و امنیتی به ایشان داده نشد. ایشان بیشتر فعالیت خودشان را روی مسائل اقتصادی مجبور شدند بگذارند و وقتی که مسأله سینما رکس به میان آمد، باز معلوم بود که جریان تشدید خواهد شد و پشت سر آن، بلافاصله همان موقع ایشان تصمیم گرفتند که کنار بروند و استعفای خودشان را به شاه دادند. شاه هم در باره این موضوع اشاره می‌کنند که این یکی از اشتباهاتی بوده که شاهنشاه استعفای آموزگار را پذیرفتند. س - شما در کابینه‌های آقایان هویدا، آموزگار و شریف‌امامی شرکت داشتید، ممکن است این سه آقایان را چه به عنوان اشخاص و چه به عنوان نخست‌وزیر با هم مقایسه بفرمایید؟

ج – البته خیلی سخت است این‌ها را با هم مقایسه کردن. ولی حقیقت غیر از این‌ها حتی در دوره آقای علم هم من معاون وزارت اقتصاد بودم ایشان هم از نزدیک با ایشــــــــان آشنا بودم، ولی راجع به سه فردی که جنابعالی فرمودید. بطور کلی آقای هویدا فردی بود بسیار خوش مشرب، مردم دار، سعی می‌کرد روابط خوبی با همه داشته باشد. برای ایشان آن اندازه اصول مطرح نبود تا اینکه گرفتاری‌ها که گرفتاری‌ها را به چه ترتیبی می‌شود از بین برد سرو صدا در نیاید ولو اینکه این ممکن بود فردا گرفتاری هم ایجاد یکند. ایشان بنظر من آن مسئولیتی که بموجب قانون اساسی به عهده نخست وزیر بود حتی در روز‌های آخر موقعی که محاکمه می‌شدند به این مسأله خودشان هم اشاره می‌کنند مقتضیات زمان چنان بود که ایشان مسئولیتی نداشته باشند.

حتی در چندین مواردی که من گرفتاری هایی با همکاران خودم در کابینه داشتم به ایشان مراجعه کردم، ایشان گفتند که  من در اینجا هستم یعنی رئیس دفتر و بنابراین اگر مطلبی دارید با شاه مطرح کنید. در صورتیکه شاه هم در موقعیتی نبود که مسائل مملکتی را آن اندازه‌ای که هویدا از آن اطلاع دارد در جریان بوده باشد، با مردم در تماس نبود. یک عده محدود درباری ایشان را احاطه کرده بودند اطلاعاتی که به ایشان می‌رسید این اطلاعات محدود بود چنان اطلاعاتی بود که ک فقط برای خوشحالی ایشان بود که اوضاع و احوال مملکت از هر لحاظ خوبست. مواردی وجود داشت که به یکیش می‌توانم اشاره بکنم. معمولاً وقتی که به شورای عالی اقتصاد هفته‌ای یک بار به حضور شاه می‌رفتیم، قبل از آن یک جلسه مقدماتی وجود داشت مردم یا آن وزیران و افرادی که شرکت می‌کنند در آن شورا حرف‌های خودشان که در آنجا را بزنند و عین همان حرف‌ها در پیش شاه تکرار بشود. آن وقت اختلافات قبل بینشان رفع شده باشد. بنابراین نظر بر این بود اگر مطلب جدیدی مطرح بشود در حضور شاه این‌ها در آنجا حرفی نزنند و بعداً بروند مطالعه بیشتری بکنند.

موردی وجود داشت که این جریان را شاه مطرح کرد و ولیان هم پاسخش را داد که خوشایند نخست وزیر نبود. آقای هویدا همان از جلسه که بیرون آمدیم ایشان بلافاصله بازخواست کردنـــــــــد از آقای ولیان که بنا نبود شما این حرف‌ها را بزنید در شورای مقدماتی ما این حرف‌ها را نزده بودیم، بنابراین حتی به این ترتیب کنترل می‌شد حرف‌ها ولو اینکه وزرا پشت پرده با شاه تماس داشتند حرف‌های خودشان را از دید خودشان می‌گفتند تا اینکه نظرات خودشان را پیش ببرند. پس بنابراین شاه به صورت بی نظر و بیغرض کل اطلاعات را از وضع کشور دریافت می‌کرد در حالیکه هویدا با تماس زیادی که با مـــــــــــردم، با هوش زیادی که داشت، با مطالعاتی که نه تنها از اوضاع کشور بلکــــــــه از کشور‌های دیگر از اوضاعی که در خارج می‌گذرد از این‌ها می‌کرد بیشتر در جریان اوضاع و احوال بود و می‌توانست شاه را کمک بیشتری بکند.

 در فورمه کردن نظراتش و توجه به اولویت‌ها یا گرفتاری‌ها یا غیره. مملکت ایران از نظر شاه یک مملکت، در زمان هویدا، پیشرفته‌ای شده بود. در صورتیکه هویدا می‌دانست بدبختی‌ها کجاست به دهات می‌رفت به پائین شهر می‌رفت به هر جا می‌رفت. بنابراین یـــک همچین contradiction ی درباره هویدا وجود دارد.

نظرات بینندگان