کد خبر: ۸۸۲۵۸۰
تاریخ انتشار: ۵۱ : ۱۳ - ۰۹ شهريور ۱۴۰۴

کجا سخنران برانیم؟

بعد از تصرف ساختمان خانه اندیشمندان علوم انسانی توسط شهرداری هیچ یک از مدیران خانه ‌و استادانی که در آن سخن می راندند دچار ضرر مالی نشدند. حتی از نظر مالی به نفعشان شد. پول سفر به تهران یا سفرهای داخلی در تهران، روزها مطالعه کردن و آماده شدن برای سخنرانی در جیبشان ماند. زیان واقعی طوری دیگر رقم خورد. تعطیلی سخن گفتن علمی و رایگان برای مخاطب عمومی و گسترش علم در جامعه بدون مقررات عجیب و غریب دانشگاهی بزرگترین زیان است.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

جواد رنجبر درخشیلر، شاهنامه‌پژوه: بعد از تصرف ساختمان خانه اندیشمندان علوم انسانی توسط شهرداری هیچ یک از مدیران خانه ‌و استادانی که در آن سخن می راندند دچار ضرر مالی نشدند. حتی از نظر مالی به نفعشان شد. پول سفر به تهران یا سفرهای داخلی در تهران، روزها مطالعه کردن و آماده شدن برای سخنرانی در جیبشان ماند. زیان واقعی طوری دیگر رقم خورد. تعطیلی سخن گفتن علمی و رایگان برای مخاطب عمومی و گسترش علم در جامعه بدون مقررات عجیب و غریب دانشگاهی بزرگترین زیان است.

علم رسمی معطوف به مدرک و درآمد همواره در کنار خود علمی غیررسمی و معطوف به حقیقت داشته است. بحث های علمی پرشور در ایران باستان تا مجالس بحث های کلامی و فلسفی در دوره اسلامی و انجمن های پرشمار پس از مشروطه، همه، در راه فربه کردن اندیشه ای جامعه بوده و گام های اساسی تر از محفل های رسمی علمی برای تحول دانش و فرهنگ بوده اند.

امروز در شرایط فعلی ایران که می توان به جرات گفت دوران «مهم» است بحث های آزاد و رها از قید و بندهای مدرک و ارتقای اداری ضرورتی حیاتی است؛ حیاتی است چون نظام رسمی علمی در روزگار ما چنان دچار افول و انحطاط است که نه تنها وظیفه ذاتی خود را به انجام نمی رساند، بلکه در روند تحول طبیعی جامعه نیز کارشکن‌ و گمراه کننده است. در این حال میلیون ها متر زمین و میلیاردها تومان پول در اختیار دارد. 

جامعه ایرانی در روزگار ما که روزگار نفوذ شبکه های اجتماعی است به بحث هایی جدی نیاز دارد تا کاستی های دانشگاه و مدرسه و اختلال‌های فرهنگی و علمی ناشی از رسانه های داخلی و خارجی را جبران کند. بحث های علمی آزاد نوعی «تفنن علمی» است که آثارش از کارهای به اصطلاح حرفه ای علمی و فرهنگی بهتر است. در کشورهای معروف به توسعه یافته غروب هر روز صدها جلسه علمی و فرهنگی برگزار می شود تا فرهنگ و اندیشه جامعه زنده و پویا بماند.

در ایران ده ها انجمن علمی فعال بار اصلی این کار را بر دوش می کشند، بی مزد و منت. بنابراین نقصی در صورت بندی نیازهای علمی و فرهنگی جامعه و ارایه علمی مطالب از سوی انجمن‌ها وجود ندارد، مشکل در مکانی است که این بحث ها را میزبانی کند. دانشگاه ها و پژوهشکده ها چنان اسیر مقررات هستند که اساسا گفتگوهای علمی آزاد را بر نمی تابند. علم در دانشگاه های ما «شی» شده است. نور نهادهای دولتی فرهنگی نیز معمولا جز بر حلقه نزدیکان نمی تابد. مظروف پخته و سخته و فربه در انجمن ها موجود است، اما ظرف موجود نیست. مظروف یعنی هزاران ایده و فرضیه، هزاران نقطه و نظریه، در خلا کم کم تحلیل می رود و چیزی از آن باقی نمی ماند. این به زیان همگان است، حتی مدیران حکومتی که گاه از محدود شدن سخنگویان آزاد ناراحت نمی شوند از آن زیان خواهد دید.

پایداری ایران در کنار فر شاهان و تدبیر وزیران و شجاعت سپاهیان به سخنگویان آزاد نیز وابسته بوده است. فردوسی تمام زندگیش را صرف سرایش شاهنامه کرد. سخنگویان آزاد امروزی نیز تمام زندگیشان را صرف سخن گفتن با جامعه می کنند. اگر پایداری ایران و وحدت ملی اهمیتی دارد باید ظرف سخن گفتن برای استادان فراهم شود. آنها فارغ از مباحث تخصصی دانشکده ای که در روزگار ما گاه حکم بازی با علم را پیدا می کند، علم را به امری اجتماعی تبدیل کرده اند. این آموزش های رسمی آدم هایی بهتر و جامعه ای بسامان تر می سازد. 

دومین اهمیت سخنگویی آزاد در شرایط فعلی حفظ امنیت ملی است. در کنار هم نشستن نخبگان و علاقه مندان، سخن گفتن از ایران و یادآوری ارزش های ایرانی بودن درجه امنیت ملی را بالاتر می برد. همدلی و همفکری ملت از راه گفتگوهای آزاد و محترمانه و سنجیده می گذرد. بستن در ظرف گفتگوهای آزاد به انزوا بردن بخشی مهم از جامعه است. بعید است استادان و نخبگان از این بی احترامی کینه به دل بگیرند، اما جامعه و مخاطبان فراوان آنها سردرگم می شوند و شاید در نقطه های عطف امنیتی رفتارهایی نسنجیده بکنند. 

اگر مدیران جامعه خردی و همتی دارند ظرف گفتگوهای علمی و فرهنگی را در تهران و همه شهرهای ایران فراهم آورند. آنچه به گذر از بحران های موجود یاری می رساند سخن گفتن آزاد و سنجیده از فرهنگ و اندیشه است. هر چه سخنان فرهنگی و علمی بیشتر گفته شود سم سیاست بازی و دعواهای جناحی و پریشان گویی های سیاستمداران تصادفی هم کم رنگ می شود و در نهایت می توان امیدوار بود که جامعه از نظر فرهنگی و اندیشه ای ثباتی بیابد.

نظرات بینندگان