
تأثیر رابرت ردفورد بر سینما از طریق جشنواره فیلم ساندنس تقویت شد. فعالیتهای او پشت دوربین اغلب خارقالعاده بود و جایزه اسکار برای اولین فیلم کارگردانیاش، «افراد عادی» (Ordinary People) را به دست آورد.
به گزارش انتخاب ؛ ردفورد بهعنوان بازیگر نیز استثنایی بود؛ او یک نماد کاریزماتیک بود که در دهههای ۱۹۷۰ و ۱۹۸۰ در برخی از بهترین فیلمها بازی کرد و آثارش همچنان در حافظه جمعی ما باقی ماندهاند. زمان هم تأثیری بر درخشش او نداشت؛ شاید بهترین بازیگریاش را در سن ۷۷ سالگی در «همه چیز از دست رفته» (All Is Lost) ارائه داد.
فهرست کردن همه آثار برجسته ردفورد چه جلوی دوربین و چه پشت آن غیرممکن است. حتی یک سال وقت هم بگذارید، باز هم تمام آثارش تمام نمیشوند. در ادامه ۱۰ فیلم شاخص او آمده است؛ اینها را ببینید و سپس به کاوش بیشتر در فیلمشناسی او بپردازید.
۱. «همه چیز از دست رفته» (۲۰۱۳)
در این فیلم، ردفورد نقش یک دریانورد مسن را بازی میکند که در ۷۷ سالگی با عناصر طبیعت و بقا مبارزه میکند، پس از آنکه قایقش در اقیانوس هند با یک کانتینر برخورد میکند. شخصیت او در تیتراژ تنها با نام «مرد ما» معرفی شده و فقط ۵۱ کلمه سخن میگوید؛ بنابراین ردفورد باید تمام تجربیات بیش از نیم قرن خود را برای درونی کردن شخصیت و انتقال پیچیدگی او به بیننده به کار میگرفت. این نمایش تکنفره بدون اغراق، بهترین کار بازیگری اوست و حیف است که کمتر دیده شده است.
۲. «همه مردان رئیسجمهور» (۱۹۷۶)
در درام سیاسی آلن جی. پاکولا درباره واترگیت، ردفورد نقش رابرت وودوارد را بازی میکند؛ روزنامهنگاری مصمم و کمی دست و پا چلفتی که وقتی مسیر تحقیق باز میشود، غیرقابل توقف است. در کنار داستین هافمن، ترکیب شخصیتها تنش و ریتم گزارشهای تحقیقی را به خوبی منتقل میکند. این نقش نشان داد که پشتکار، نه نمایش و جذابیت، میتواند یک فیلم را پیش ببرد و ردفورد به یک نیروی فرهنگی تبدیل شد که داستانهای جدی را به سینما میآورد.
۳. «باچ کسیدی و پسر ساندنس» (۱۹۶۹)
در این وسترن پسامدرن، ردفورد در کنار پل نیومن بازی میکند. او هنوز ستاره سینما نبود، اما حضورش در کنار نیومن و اجرای نقش خلافکاری فراری، او را به یک ستاره تبدیل کرد. هماهنگی بین دو شخصیت، طنز و تضاد آنها، فیلم را جاودانه کرده است.
۴. «طبیعی» (۱۹۸۴)
ردفورد در نقش روی هابز، بازیکن بیسبال، بازی میکند. او با بهکارگیری خطوط صورت و شخصیت محتاط خود، داستان بازگشت قهرمانانهای را روایت میکند که با ضربهای نهایی به خانه، پایان فیلم را به یادماندنی میکند.
۵. «افراد عادی» (۱۹۸۰)
اولین تجربه کارگردانی ردفورد یک درام خانوادگی است که پس از یک تراژدی، زندگی یک خانواده را به تصویر میکشد. ردفورد با سبک آرام و بدون خودنمایی، بازی بازیگران را به بهترین شکل هدایت میکند. نتیجه، یک تصویر واقعی و صادقانه از غم و اندوه بود که جایزه اسکار بهترین فیلم و کارگردانی را برای او به ارمغان آورد.
۶. «نمایش پرسش» (۱۹۹۴)
در این فیلم، ردفورد دوباره به کارگردانی بازمیگردد و داستان رسواییهای برنامههای تلویزیونی دهه ۱۹۵۰ را روایت میکند. فیلم بر یافتن حقیقت تمرکز دارد و نشان میدهد که حتی موضوعات پیچیده و غیرجذاب، میتوانند به شکلی درگیرکننده ارائه شوند.
۷. «اسنیکرز» (۱۹۹۲)
یک فیلم کمدی-هیجانی درباره هک و جاسوسی که ردفورد نقش رهبر تیم امنیتی را بازی میکند. حضور او، با تعادل بین بدبینی، ایدهآلیسم و اعتماد به نفس، قلب فیلم را تشکیل میدهد.
۸. «کلاهبرداری» (۱۹۷۳)
ردفورد و نیومن دوباره در کنار هم، در فیلمی درباره دو کلاهبردار که یک تبهکار قدرتمند را فریب میدهند، ظاهر میشوند. ردفورد با بازی شورانگیز و انرژی عصبی خود، فیلم را زنده میکند و اثبات میکند که حضور او در کنار نیومن همزمان جذاب و مؤثر است.
۹. «سه روز کوندور» (۱۹۷۵)
فیلمی جاسوسی و توطئهای دهه ۷۰ که ردفورد نقش یک تحلیلگر CIA را بازی میکند. او شخصیتی آرام، هوشمند و محتاط است که در طول داستان با خطرات و قتلها روبهرو میشود، و فیلم را با ظرافت و هیجان خاصی پیش میبرد.
۱۰. «راهی که بودیم» (۱۹۷۳)
ردفورد در این فیلم عاشقانه، در کنار باربرا استرایسند، بازی میکند. شخصیت او جذاب و کمی دستنیافتنی است و تعامل او با استرایسند، فیلم را به یک اثر ماندگار در حافظه مخاطب تبدیل میکند. ردفورد همواره به زنان نقش اصلی احترام میگذاشت و هنر خود را در «سخت به دست آمدن» بازیگری به نمایش میگذاشت.
رابرت ردفورد نه تنها بازیگری کاریزماتیک و تأثیرگذار بود، بلکه بهعنوان کارگردان و بنیانگذار جشنواره ساندنس، میراثی جاودانه در سینما بهجا گذاشت.