پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : آغاز
هفته گذشته بود که خبر سفر رئیسجمهور ایران به ترکیه برای شرکت در مراسم
سالگرد درگذشت مولوی! منتشر شد؛ خبری که یک روز پیش از سفر و با لغو سفر از
سوی رئیس جمهور ایران، پرحاشیه گشت!
به گزارش «تابناک»، رسانههای
ترکیه، لغو سفر محمود احمدینژاد را به دلیل مواضع سرلشکر فیروزآبادی در
واکنش به استقرار موشکهای پاتریوت در خاک ترکیه دانستند، حال آن که دفتر
رئیسجمهور، شلوغی برنامه کاری وی را دلیل این کار اعلام کرد.
بنا
بر این گزارش، اما ماجرا به همین جا پایان نیافت. شب گذشته، یا بهتر
بگوییم، غروب جمعه، رجب طیب اردوغان، نخست وزیر ترکیه، مصاحبه تلویزیونی با
دو شبکه ترکیهای انجام داد؛ مصاحبهای که بیشترین بخش آن به تنشهای میان
ایران و ترکیه اختصاص داشت و اردوغان هم تا جایی که میتوانست، به تمسخر
مواضع مقامات ایران پرداخت.
همچنین هنگامی که مجری برنامه از
اردوغان درباره اظهارات سرلشر فیروزآبادی و البته علی اکبر صالحی درباره
تحریکآمیز بودن استقرار موشکهای پاتریوت در ترکیه پرسید، وی پاسخ داد که
رئیس ستاد مشترک ایران از جانب چه کسی سخن میگوید؟!
او افزود: وقتی
با رئیس جمهور ایران در این باره سخن میگوییم، او میگوید که مواضع این
افراد، موضع شخصی آنان نیست؛ اما بناگاه افرادی ظاهر میشوند و سخنانی بر
زبان میرانند؛ اصولا مشخص نیست در ایران چه کسی از جانب چه کسی سخن
میگوید!
وی همچنین گفت: مشخص نیست، چه کسی در ایران موضع این کشور را اعلام میکند!
اردوغان
اما در بیانی تمسخرآمیز افزود، آنان مرتب میگویند، مواضع دیگران موضع
شخصی آنان است؛ بنابراین، پیش از این که از آنان بخواهم توضیح دهند،
میدانم چه میخواهند بگویند.
البته در این باره باید گفت، تردیدی
نیست که اردوغان مغالطه میکند، چرا که در نوبت گذشته نیز رئیس جمهور ایران
به وی گفته بود، مواضع رسمی ایران از سوی رئیس جمهور و وزیر خارجه بیان
میشود. هماینک نیز علی اکبر صالحی، وزیر خارجه به انتقاد رسمی از استقرار
موشکهای پاتریوت پرداخته بود، ولی اردوغان به جای پاسخگویی، چند صدایی در
سیاست خارجی ایران را بهانه قرار میدهد.
اما چند صدایی در سیاست خارجی ایران چگونه شکل میگیرد؟
هنگامی
که کشوری، وجههای جهانی به خود میگیرد، یعنی هم دغدغههایی فراملی و
منطقهای پیدا میکند و هم آن که دیگر امنیت و اقتصاد و سیاستش نیز
بینالمللی میشود. اکنون در آمریکا، رئیس ستاد مشترک این کشور و نیز وزیر
دفاع آن نمیتواند درباره امنیت خاورمیانه و سیاستهای این کشور در
خاورمیانه سخن نگوید. اوباما نیز هیچ گاه نگفته که سخنان وزیر دفاع یا رئیس
ستاد مشترک ارتش این کشور، موضع دولت آمریکا نیست و این هم به دلیل
یکپارچگی دولت در این کشور است.
دیپلماسی «رفع و رجوع» یا دیپلماسی «تنش و تعارض»
در
زمان ریاستجمهوری سید محمد خاتمی نیز گاه مواضع متفاوتی با مواضع دولت
وقت منتشر میشد و خاتمی سیاست رفع و رجوع را در پیش میگرفت؛ سیاستی که
گاه پاسخ میداد و گاه سودی نداشت؛ اما به هر روی، بیرون از مرزها، آبروی
کشور و مردم در میان است؛ بنابراین، دمیدن بر آتش اختلافات داخلی در عرصه
سیاست خارجی، منفعت ملی و مردم را کاهش و مواضع کشور را در محیط
بینالمللی بیاهمیت جلوه میدهد و از اعتبار میاندازد.
به این
ترتیب، نه دولت و رئیسجمهور باید گمان کنند که در عرصه سیاست خارجی، آنچه
بخواهند انجام میدهند و هر تصمیم آنان در سیاست خارجی، حکمی بدون برگشت
است و نه افراد خارجی از مجموعه دولت، پسندیده است که مواضعی پراکنده در
حوزه سیاست خارجی در پیش گیرند.
در این باره باید گفت، مواضع سیاست
خارجی یک کشور، ویترینی از کارکرد یک دولت در عرصه جهانی است و افراد و
نهادهای گوناگون نیز باید در این عرصه همدیگر را پوشش دهند، به این منظور
که مواضع در پیش گرفته، مواضعی دقیق و جامع است.
بنابراین، این که
نخست وزیر کشوری، مقامات ایرانی را مسخره کند، شاید مصرف داخلی داشته باشد،
اما از آبروی یک ملت میکاهد و اعتبارش را در میدان جهانی از آن میگیرد.
رئیس ستاد مشترک ایران از جانب چه کسی سخن میگوید؟!
وقتی با رئیس جمهور ایران در این باره سخن میگوییم، او میگوید که مواضع این افراد، موضع دولت نیست؛ اما بناگاه افرادی ظاهر میشوند و سخنانی بر زبان میرانند؛ اصولا مشخص نیست در ایران چه کسی از جانب چه کسی سخن میگوید!مشخص نیست، چه کسی در ایران موضع این کشور را اعلام میکند!