کد خبر: ۸۸۸۴۷۵
تاریخ انتشار: ۱۲ : ۱۶ - ۱۴ مهر ۱۴۰۴

آینده‌ تیره تالاب‌های شمال/ هشدار جدی برای اکوسیستم‌های هیرکانی؛ از ‌پرندگان مهاجر خبری نیست!

پاییز امسال، آسمان گلستان از پرواز نیم‌میلیون پرنده مهاجر خالی شد؛ زنگ خطری که از تبدیل تالاب‌های بین‌المللی این استان به کانون گردوغبار و تهدید معیشت هزاران خانوار حکایت دارد.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :

تسنیم: پاییز امسال، آسمان گلستان از پرواز نیم‌میلیون پرنده مهاجر خالی شد؛ زنگ خطری که از تبدیل تالاب‌های بین‌المللی این استان به کانون گردوغبار و تهدید معیشت هزاران خانوار حکایت دارد.

بی تردید یکی از تراژیک‌ترین صحنه‌های بحران زیست‌محیطی در ایران معاصر، در شمال شرقی کشور و در استان بهشت‌آسای گلستان در حال وقوع است؛ جایی که نامش با جنگل‌های دیرپای هیرکانی و طبیعت بکرش عجین شده، اما امروز صحنه نبرد نابرابری میان حیات و مرگ است.

اینجا، تالاب‌های بین‌المللی، آن ریه‌های آبی منطقه که روزگاری نه چندان دور، میزبان نیم میلیون پرنده مهاجر بودند، امروز به نفس‌نفس افتاده‌اند. پاییز امسال، گلستان با صحنه‌ای غیرمنتظره و هشداردهنده روبروست: سکوتی مرگبار بر پهنه‌های آبی که پیش از این، غریو پرندگان مهاجر در آنها طنین‌انداز بود.

این سکوت، تنها یک فقدان زیبایی‌شناختی نیست؛ این فریاد خاموش طبیعت، پیام آور پیامدی به مراتب شوم‌تر است: تبدیل شدن این اکوسیستم‌های حیاتی به کانون‌های تولید ریزگرد و نابودی زیرساخت طبیعی زندگی و معیشت صد‌ها هزار انسان.

این بحران، ریشه در یک "سه‌گانه مرگبار" دارد: تغییرات اقلیمی، مدیریت ناکارآمد منابع آبی و بی‌توجهی سیستماتیک به حقابه طبیعی تالاب‌ها. داده‌های علمی مراجع معتبر، از جمله اداره کل هواشناسی گلستان، گواهی می‌دهند که استان درگیر یک "خشکسالی انباشتی و ساختاری" شده است. کاهش ۳۸ درصدی بارش نسبت به دوره بلندمدت و افزایش ۱.۲ درجه‌ای دما، تنها نمود‌های کمّی یک بیماری عمیق‌تر هستند. این تغییرات، چرخه هیدرولوژیکی منطقه را بر هم زده و فشار بر منابع آبی را به حداکثر رسانده است.

اما این تمام ماجرا نیست. فاجعه زمانی تکمیل می‌شود که "عامل انسانی" به عنوان تهدیدی تشدیدکننده وارد عمل شود. سدسازی‌های بی‌رویه در بالادست حوضه آبریز اترک، الگوی کشت ناپایدار و پرآب‌بر، انحراف مسیر رودخانه‌هاو برداشت‌های غیراصولی از منابع آب زیرزمینی، همانند تیغی بر گلوی تالاب‌ها فرود آمده است. اینجاست که مفهوم "حقابه زیست‌محیطی" به عنوان یک حلقه مفقوده، خودنمایی می‌کند. تالاب‌ها نه یک مصرف‌کننده، که یک جزء حیاتی از سیستم هستند که بقای آنها تضمین‌کننده سلامت کل نظام هیدرولوژیک، اقتصادی و اجتماعی است.

پیامد این بی‌توجهی، فراتر از ناپدید شدن مرغابی‌ها و فلامینگوهاست. پدیده "گرد و غبار‌های نمکی" که از بستر خشکیده تالاب‌هایی مانند گمیشان برمی‌خیزد، تهدیدی مستقیم برای سلامت عمومی، کیفیت محصولات کشاورزی و امنیت غذایی منطقه است.

ارزش اکولوژیکی تالاب‌ها که به گفته کارشناسان تا ۲۰۰ برابر زمین‌های زراعی برآورد می‌شود، در حال محو شدن است و به جای آن، ما شاهد ظهور کانون‌های جدید بیابان‌زایی در قلب یکی از حاصلخیزترین مناطق کشور هستیم. بنابراین، ناله تالاب‌های گلستان تنها یک هشدار زیست محیطی نیست، بلکه زنگ خطری برای یک فاجعه انسانی-اقتصادی است که طنین آن به دیگر استان‌هانیز خواهد رسید.

واقعیت اینستدر یک دهه گذشته تغییرات اقلیمی محسوسی در استان گلستان اتفاق افتاده است و چند سالیست که دیگر خبری از آب و هوای مطبوع و دلنشیندر این خطه نیست. کاهش نزولات آسمانی، افزایش دما و رشد روزافزون میزان تبخیر در گلستان بر همگان هویدا شدهو تاثیر آن بر اکوسیستم‌های طبیعی مشهودتر از هر زمان دیگر است.

روزگاری نه چندان دور و در نیمه دوم سال رقمی در حدود نیم میلیون پرنده مهاجر آبزی و کنارآبزی زمستان گذران از عرض‌های شمالی‌ترکره زمین برای گذراندن فصل سرما به گلستان سفر می‌کردند و غریو آنها در زیستگاه‌های آبی گلستان گوش فلک را کر می‌کرد؛ فلامینگو، باکلان، پلیکان، مرغابی و قو از جمله پرندگانی بودند که در نیمه دوم سال زینت بخش تالاب‌های گلستان بودند. حدود دو هفته از مهر ما می‌گذرد و هنوز خبری از این مهمانان پاییزی در گلستان نیست و یا جمعیت آنها چندان قابل توجه نیست.

مدتی است که مهاجرت پرندگان آبزی و کنار آبزی از عرض‌های شمالی‌تر آغاز شده است، اما این زیستمندان ارزشمند، محلی برای فرود زمستان گذرانی در گلستان نمی‌بینند که بخواهند در آن اتراق کنند؛ شاید تعدادی از این پرندگان وفق غریزه در برخی اکوسیستم‌های گلستان حاضر شوند، اما نبود آب و به تبع آن غذا سبب برخواستن مجدد آنها از تالاب‌های گلستان و ترک دیار هیرکان می‌شود.

کم توجهی به حقابه تالاب‌ها، دست‌اندازی و تغییر کاربری عرصه‌های تالابی و شاید از همه مهمتر تغییرات اقلیمی سبب شده تا دیگر پهنه آبی در تالاب گلستان وجود نداشته باشد که بخواهند میزبان پرندگان مهاجر باشد. البته اقدامات مبهم و ناکارآمد مدیریت محیط زیست گلستان در سال‌های گذشته و کم توجهی به وضعیت تالاب‌ها نیز مزید علت شد تا اینکه شرایط امروز این اکوسیستم‌های آبی بغرنج‌تر از هر زمان دیگری باشد.

ناتوانی در تحقق حق آبه تالاب‌های بین‌المللی آلماگل، آجی‌گل و آلاگل در کنار بی‌توجهی به موضوع احیای تالاب گمیشان در سال‌های گذشته امری مشهود است که انتظار می‌رود دستگاه‌های نظارتی در این زمینه ورود کنند. به طور حتم عدم حضور یا کاهش جمعیت پرندگان مهاجر در تالاب‌های گلستان برای دوستداران حیات وحش و حتی جوامع پیرامون تالاب‌ها امری ناگوار و نگران کننده است که در مرحله اول موجب حذف برخی کارکرد‌های طبیعی آنها مانند میزبانی از پرندگان شده است.

استمرار این رویه و عدم توجه به این چالش می‌تواند زندگی صد‌ها هزارنفر از جوامع پیرامون این تالاب‌ها را به مخاطره بیندازد. تبدیل تالاب‌ها به اراضی لم یزرع و مولد گرد و غبار یکی از پیامد‌های محتمل است که باید برای آن تدبیری عاجل اندیشیده شود.

وی همچنین در خصوص شرایط اقلیمی فصل تابستان هم گفت: دمای هوا ۱/۲ درجه سانتیگراد نسبت به دوره بلند مدت افزایش یافته و بارش‌ها حدود ۵۴ درصد کاهش داشته‌است.

کمالی در خصوص پیش بینی بارش‌ها در نیمه دوم سال هم اظهار کرد: میزان بارش در سه ماهه پاییز در حد نرمال تا متمایل به نرمال خواهد بود ولی از آذر ماه تا پایان سال شرایط بارشی نرمال و مطلوب خواهد بود.

وی با اشاره به تشدید تغییرات اقلیمی، بر ضرورت ترسیم برنامه‌های مدون برای بهره‌بندی حداکثری از بارش‌های موضعی و حادی تاکید کرد و گفت: طی ۱۰ روز نخست مهر ماه بیشترین بارش‌های کشور در گلستان ثبت شده است؛ بر همه نهاد‌ها تکلیف است که راهکار‌هایی برای ذخیره یا استفاده بهینه از این بارش‌ها و روان‌آب‌های حاصله تدوین کنند.

کمالی افزود: هم اکنون استان گلستان در محاصره کانون‌های ریزگرد متعددی مانند کویر مرکزی ایران، صحرای قره قوم صحرای بالکان قرار دارد و متاسفانه برخی از تالاب‌ها نیز به مراکز ایجاد ریزگرد‌ها تبدیل شده است که برای آنها باید چاره‌اندیشی کرد.

وی افزود: ارزش اکولوژیکی تالاب‌ها حدود ۱۰ برابر بیشتر از جنگل‌ها و ۲۰۰ برابر بیشتر از زمین‌های زراعی است. اما نبود آشنایی مدیران نسبت به اهمیت این ذخیره‌گاه‌ها و نبود دستورالعمل‌های شفاف مدیریتی، صدمات زیادی به حیات تالاب‌ها وارد کرده است.

این استاد دانشگاه ادامه داد: تالاب‌های بین‌المللی گلستان نقش مهمی در جذب توریسم، حفظ رسوبات و جلوگیری از نفوذ آب شور دارند. اما عوامل انسانی در کنار عوامل طبیعی، زمینه تخریب روزافزون آنها را فراهم کرده است.

ملاعباسی تصریح کرد: تبدیل تالاب‌ها به زمین کشاورزی، ورود فاضلاب‌های شهری و صنعتی، ورود سموم کشاورزی و برداشت مواد توربی از مهم‌ترین عوامل تهدیدکننده هستند. همچنین استفاده اقتصادی بی‌رویه از تالاب‌ها برای استخراج نمک و پرورش آبزیان مشکل‌ساز شده است.

وی در ادامه گفت: تغییر مسیر آبراهه‌ها، کنترل آب رودخانه‌ها، زهکشی‌های کشاورزی و چرای بی‌رویه دام از دیگر عوامل انسانی هستند. این فعالیت‌ها خواص فیزیکی و شیمیایی آب تالاب‌ها را تغییر داده است.

این استاد دانشگاه هشدار داد: تغییرات آب‌وهوایی باعث کاهش وسعت زیستگاه‌ها و تغییر چرخه‌های اکولوژیکی شده است. همچنین شاهد کاهش مهاجرت پرندگان آبزی و افزایش آفات و بیماری‌ها هستیم.

ملاعباسی افزود: پدیده ریزگرد‌ها نتیجه مستقیم خشک شدن تالاب‌هاست. این پدیده بر کیفیت محصولات کشاورزی، سلامت انسان و جانوران و اکوسیستم‌های مرتعی تاثیر منفی گذاشته است.

وی در پایان گفت: طبق مطالعات انجام شده، جمعیت پرندگان مهاجر تالاب‌ها در ۱۰ سال اخیر کاهش چشمگیری داشته است. این امر نشان‌دهنده شدت تخریب این زیست‌بوم‌های باارزش است.

وی افزود: استان گلستان سه سال خشکسالی مداوم را پشت سر گذاشته و کاهش بارندگی در حوضه آبریز اترک، فشار شدیدی بر تالاب‌های استان وارد کرده است. تالاب گمیشان به دلیل پسروی آب دریای خزر و قطع ارتباط هیدرولوژیکی، به کانون گرد و غبار تبدیل شده است.

ادریسی تأکید کرد: خشکسالی تنها مقصر نیست. سدسازی در بالادست رودخانه اترک، الگو‌های کشت پرآب‌بر، انحراف مسیر رودخانه‌ها و آب‌بندان‌های پرورش ماهی، حق‌آبه تالاب‌ها را به حداقل رسانده است. این دخالت‌های انسانی همراه با تغییرات اقلیمی، تالاب‌های گلستان را به لبه پرتگاه کشانده است.

این فعال زیست‌محیطی در پایان گفت: برای نجات تالاب‌ها نیازمند عزم ملی هستیم. وزارت نیرو باید حق‌آبه تالاب‌ها را به صورت قانونی تخصیص دهد و اصلاح الگوی کشت در دستور کار قرار گیرد. مدیریت یکپارچه منابع آب و همکاری بین‌استانی نیز از دیگر ضرورت‌هاست.

به‌رغم همه کارکرد‌ها و فواید ذکر شده برای تالاب‌ها باید بپذیریم که اثربخشی این پهنه‌های آبی بر زندگی بشر در دوره‌های خاص اقلیمی مانند خشکسالی دوچندان می‌شود به همین جهت وظیفه‌مندی دستگاه‌های دخیل برای حفاظت و صیانت از این پهنه‌های آبی بیشتر از شرایط معمول خواهد بود عدم میزبانی تالاب‌های گلستان از پرندگان مهاجر آبزی و کنار آبزی دغدغه سخت و فقدان ناگوار برای دوستداران حیات وحش و علاقه‌مندان به پرنده نگری است، اما محروم شدن اهالی هیرکان از غریو دلنشین مهمانان پاییزی، سرآغاز دوره سخت در گلستان است دوره‌ای که تساهل و استمرار اقدامات جزیره‌ای برای احیای تالاب‌های گلستان می‌تواند تبعاتی جبران ناپذیر برای اهالی این خطه به ارمغان آورد.

نظرات بینندگان