
واشنگتنپست نوشت: آورهام بیننفلد چنان از سیاستهای اسرائیل ناراضی شده بود که پیش از حمله وحشیانه حماس به جنوب اسرائیل در اکتبر ۲۰۲۳، در حال برنامهریزی برای مهاجرت بود. اما آن حمله اسرائیل را زیر و رو کرد — و برنامههای او را هم. او فوراً به خدمت ذخیره ارتش فراخوانده شد و شبهای بیخوابی را در نگرانی درباره دو برادرش که در یگانهای رزمی بودند سپری کرد و طرحهای مهاجرتش را متوقف کرد.
به گزارش سرویس بین الملل «انتخاب»، در ادامه این مطلب آمده است: اما اکنون، چند هفته پس از آنکه اسرائیل و حماس به آتشبس در جنگ غزه دست یافتند، بیننفلد دوباره در حال جمع کردن وسایلش است.
او گفت: «اینکه همیشه فقط چند ساعت با صدای آژیر، یک حمله تروریستی، یک جنگ منطقهای یا یک موشک از ایران فاصله داری، یا اینکه برادرانمان در غزه و لبنان هستند — همهاش خیلی زیاد است.»
او افزود که میتوانست همه اینها را تحمل کند اگر باور داشت دولت — برخلاف مسیر فعلیاش — اسرائیل را در جهت درست هدایت میکند. «باید بدانم که تمام این رنج، برای هدف خوبی است.»
طی دو سال گذشته دهها هزار اسرائیلی اسرائیل را ترک کردهاند و تعداد مهاجران در تابستان ۲۰۲۳، پیش از حمله حماس و جنگ غزه، در اوج اعتراضات علیه سیاستهای دولت راستگرای بنیامین نتانیاهو افزایش یافت. طبق آمار اداره مرکزی آمار اسرائیل، بیش از ۸۰ هزار نفر از ۱۰ میلیون شهروند اسرائیلی در سال ۲۰۲۴ به خارج نقل مکان کردهاند و انتظار میرود امسال نیز تعداد مشابهی باشد.
دو سال پیش، بیننفلد در تظاهرات خیابانی عظیم فعال بود، با پرچم اسرائیل در دست، همراه دیگر معترضان که هشدار میدادند نتانیاهو و دولتش امنیت، نهادهای دموکراتیک و هویت اسرائیل را قربانی میکنند. سال آینده، او و شریک زندگیاش به سوئیس خواهند رفت تا دوره پسادکترای اخترفیزیک را در لوزان آغاز کنند. مثل بسیاری دیگر از مهاجران، او نیز نمیداند چه مدت آنجا خواهد ماند.
جامعهشناسان و جمعیتشناسان اسرائیلی میگویند که بیشتر مهاجران جدید، تحصیلکرده، پردرآمد، سکولار، متمایل به چپ و بهشدت منتقد جهتگیری دولت هستند. جمع زیادی از آنان کارکنان شرکتهای استارتاپی، پزشکان و دانشجویان دورههای پیشرفتهاند. زوجهای جوان و خانوادههای کمسنوسال حضوری پررنگ دارند.
این خروجها میتواند پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و سیاسی عمیقی برای دههها داشته باشد.
ایتای آتر، استاد اقتصاد دانشگاه تلآویو، گفت: «در جهان پدیده فرار مغزها وجود دارد، اما وضعیت اسرائیل در زمینه جمعیتی منحصربهفرد است.»
او توضیح داد که کارمندان بخش فناوری پیشرفته اسرائیل — که تنها ۱۱ درصد نیروی کار را تشکیل میدهند اما یکسوم مالیات را میپردازند — به شکلی قابلتوجه در میان مهاجران حضور دارند.
دفنا پاتیشی-پرایلوک، بنیانگذار مؤسسه Settled.In که در جابهجایی اسرائیلیها به خارج کمک میکند، گفت که با حجم بیسابقهای از درخواستها مواجه است، اغلب با فوریتی بیشتر از گذشته.
او گفت: «پیش از جنگ غزه، بیشتر اسرائیلیها به دلیل فرصتهای شغلی مهاجرت میکردند، اما اخیراً مشتریانم به دنبال فاصله گرفتن از جنگهای فرسایشی و آشفتگیهای سیاسیاند.»
تماسها بعد از جنگ ۱۲ روزه با ایران در ژوئن گذشته — زمانی که تلآویو هدف موشکهای ایرانی قرار گرفت — افزایش یافت. بسیاری از مشتریانش گفتهاند که زمان بازگشتشان به نتیجه انتخابات ملی سال آینده بستگی دارد.
او گفت: «میگویند: ‘کمی استراحت میکنیم، نتایج انتخابات را میبینیم و دو سال دیگر تصمیم میگیریم.«در این مدت، پولشان میتواند برایشان آموزش خوب، آرامش، روال عادی زندگی و سیستمهای شهری کارآمد فراهم کند.»
عدم قطعیت و انگ اجتماعی
برآورد میشود ۲۰۰ هزار اسرائیلی اکنون در اروپا زندگی کنند. در سالهای اخیر، بسیاری از اسرائیلیها با استفاده از قوانین تابعیت در کشورهای اروپایی — از جمله آلمان و لهستان برای نوادگان بازماندگان هولوکاست و اسپانیا و پرتغال برای نوادگان یهودیان اخراجشده در قرن پانزدهم — پاسپورت دوم گرفتهاند.
در لیسبون و برلین، مهاجران تازهوارد با جوامع پرجنبوجوش اسرائیلی روبهرو میشوند؛ جایی که قراردادهای اجاره و فرصتهای شغلی از مدتها پیش در گروههای فیسبوکی مانند «اسرائیلیها در پرتغال» با بیش از ۵۰ هزار عضو و «اسرائیلیها در برلین» با ۳۸ هزار عضو ردوبدل میشود.
برای برخی اسرائیلیها، تصمیم به ترک، با عدم قطعیت در مورد مدت دوریشان همراه بوده است — و اگر برای همیشه، آیا این انتخاب برای خانوادهشان درست است یا نه. آنها همچنین با انگ فرهنگی مواجه بودهاند: مهاجران به اسرائیل «اولیم» — یعنی «کسانی که بالا میروند» — نامیده میشوند. اما کسانی که اسرائیل را ترک میکنند «یوردیم» — یعنی «کسانی که پایین میروند» — خوانده میشوند.
همچنین، خروج این گروه عمدتاً چپگرا میتواند بر انتخابات بسیار نزدیک اسرائیل اثر بگذارد، زیرا اغلب اسرائیلیهای خارجنشین حق رأی از خارج ندارند.
اسرائیلیها مدتهاست نگران فرار مغزها هستند، اما پس از حمله ۷ اکتبر حماس، اوضاع تغییر کرد. بسیاری از اسرائیلیها مستقیم تحت تأثیر قرار گرفتند؛ ترس شدیدی در اسرائیل پیچید. والدین در شبکههای اجتماعی خانوادگی و محلی درباره نگرانیهای جدیدی بحث میکردند: کودکانی که چاقو زیر بالش میگذارند، یا بچههایی که در تلفنهای خود ویدئوهای حماس از گروگانها را میبینند.
ماندن دیگر گزینه نبود
دکل شالو، از کیبوتص بئری نزدیک مرز غزه، گفت که بلافاصله فهمید ماندن در اسرائیل «دیگر گزینهای نخواهد بود».
او و سه فرزند خردسالش ۱۵ ساعت در پناهگاه پنهان شدند، زمانی که صدها مهاجم وابسته به حماس در جامعهشان حمله کردند — بیش از ۱۰۰ نفر از همسایگانش را کشتند و ۳۲ نفر را به گروگان بردند.
پس از آن، شالو بارداریاش را خاتمه داد؛ چون احساس میکرد قادر نیست از چهار فرزند — بهجای سه — در صورت حملهای دیگر محافظت کند.
یک ماه بعد، او، همسرش و سه فرزندشان به دنور پرواز کردند و از آن زمان مشغول بازسازی زندگی خود هستند.
او گفت: «حداقل اینجا فضا هست. آرامش هست. میتوانم به بچههایم نگاه کنم و بدانم در اماناند.»
او گفت بسیاری از اسرائیلیها طی دو سال گذشته به همان منطقه در کلرادو نقل مکان کردهاند.
او دلتنگ خانواده و کیبوتص خود است — جایی که میزبان بازگشت گروگانهای زنده بوده و همچنین مراسم خاکسپاری کسانی که اجسادشان در غزه نگه داشته میشد.
خانهاش ویران شده است؛ جسد همسایهاش در بئری، درور اور، که در ۷ اکتبر کشته شد، هنوز در غزه نگه داشته میشود. «این جنگ برای ما تمام نشده است. و ما جایی برای بازگشت نداریم.»
احساس گریز از خانه
میخال بار-اور، هنرمند و معلم، پنج ماه پیش از تلآویو به هامبورگ نقل مکان کرد؛ به گفته او، انگیزه اصلیاش مخالفت با جنگ ویرانگر در غزه بوده است.
او و پسر سهسالهاش پاسپورت آلمانی دارند. شریک زندگیاش، که برای یک شرکت فناوری اسرائیلی کار میکند و اجازه کار از راه دور دارد، پاسپورت لهستانی دارد.
او گفت جنگ فضای محله لیبرال سابقش در جنوب تلآویو را تغییر داد. در پارک، والدین درباره اینکه آیا یک معلم عرب تهدید امنیتی است یا نه سؤال میکردند. یک نیروی ذخیره ارتش، فرزندانش را با لباس نظامی و اسلحه روی شانه به مهدکودک میآورد.
بار-اور گفت احساس ناراحتی میکرد وقتی دانشآموزان از او کمک میخواستند که پروژه هنری با عکسهایی از شریک یا برادرانشان — که در غزه میجنگیدند — درست کنند. یکی از دانشآموزان از او خواست در ساخت پروژهای با «یادگاریها»یی کمک کند که برادرش از میدان نبرد «برای او آورده بود»: تسبیح، کارتهای شناسایی و وسایل شخصی که از خانههای غزه غارت شده بود.
بار-اور میگوید در آلمان احساس سردی و تنهایی میکند. پسرش در مهدکودک آلمانی مشکل دارد و خانواده هنوز نمیدانند در هامبورگ بمانند، یا به برلین یا پرتغال بروند — یا شاید به اسرائیل بازگردند.
او گفت: «طبیعتاً برای من مهمترین چیز این است که فرزندم را در جایی بزرگ کنم که احساس کنم خانه است.»
اما هیچجا چنین احساسی ندارد. «هر روز، احساس میکنم کمتر و کمتر در خانهام.»