محمد
سعیدیکیا، وزیر مسکن احمدی نژاد در دولت نهم است. نام سعیدیکیا اما پیش
از آنکه بعنوان وزیر دولت نهمی احمدی نژاد بر سر زبانها بیافتد نیز شناخته
شده بود.
بم و بازسازی این شهر زلزلهزده بیش از هر چیزی با نام
"سعیدیکیا" آمیخته است. مردی با ریش سفید که رئیس ستاد بازسازی بم بود و
هنگامیکه بمیها خانههایشان را ساخته بودند به آنها در اثاثکشی هم کمک
میکرد.
مهندس 66 سالهای که در عموم دولتهای 34 سال گذشته سمت
وزارت داشته و جالب آنکه خودش معتقد است در دولتهای دوم رؤسای جمهور، تحمل
نشده است.
گفتوگو و مصاحبه با سعیدیکیا خستهکننده نیست. مدیری که سادگیها و صمیمیتهای خاص خودش را دارد و از موضع بالا با ما صحبت نکرد.
سعیدیکیا
هماکنون عضو هیئت امنای بنیاد مستضعفان و بنیاد مسکن است و مسئولیت بخش
ساختمان ستاد اجرایی فرمان حضرت امام را نیز بر عهده دارد.
آنچه که
در ادامه میخوانید ماحصل گفتوگوی ما با این چهره اجرایی و نه سیاسی است.
که البته به بهانه خوانش برخی اخبار مبنی بر عزم وی برای کاندیداتوری در
انتخابات دولت یازدهم، صورت گرفته است.
سعیدیکیا با وجود ظاهر آرام
و خوددارش اما در این گفتوگو به بیان ناگفتههایی از ماهیت دولت احمدی
نژاد نیز پرداخت و تأکید کرد که به دلیل حواشی موجود، تمایلی برای کار در
دولت دهم احمدی نژاد نداشته است.
متن کامل مصاحبه مشرق با سعیدیکیا را در ادامه میخوانید:
***
مشرق: آقای سعیدی کیا شما تصمیم گرفته اید در انتخابات ریاست جمهوری به عنوان کاندیدا شرکت کنید؟
- به امید خدا. بله می خواهم به عنوان کاندیدا در انتخابات شرکت کنم.
مشرق: این خیلی خوب است که صریح پاسخ میدهید.
-
به هر حال هر کسی از دوستان و مسئولین از بنده سوال کردند گفتم بله. چون
تصمیم گرفتم بیایم. اینطور هم پاسخ نمی دهم که مدام بگویم حالا ببینم چه می
شود، حالا شرایط چگونه می شود و غیره. این طور نیست. من صریح و روشن می
گویم. حالا که تصمیم گرفتم هر کسی سوال کرد گفتم به امید خدا می آیم.
مشرق: در ده دوره قبلی دول جمهوری اسلامی ایران هم هیچ گاه به کاندیداتوری ریاست جمهوری فکر کرده بودید؟
- بله فکر کرده بودم.
مشرق: کدام دوره ها؟
- نهم و دهم.
مشرق: چطور شد که نیامدید؟
- صلاح ندانستم.
مشرق: شما چه نیازی را در عرصه فعلی احساس می کنید که می خواهید به عنوان کاندیدا بیایید؟
-
با توجه به وضعیت فعلی ملی و جهانی، در داخل نیاز به تعادل، کار و تلاش
فوق العاده جمعی، آرامش، جلوگیری از تقابل و درگیری و کمک به رشد و شکوفایی
است و در صحنه جهانی با حفظ عزت، با تدبیر و حکمت، ارتباط مؤثر با جهان.
مشرق:
شما علاوه بر اینکه در تمام دولت ها از زمان مهندس موسوی تا دکتر احمدی
نژاد، سمت وزارت داشته اید در نهاد های دیگری هم حضور داشته اید. درست است؟
- بله در سال 72 به بنیاد مستضعفان رفتم و قائم مقام بخش اقتصادی شدم.
مشرق: زمانی بود که آقای رفیقدوست آنجا بودند؟
-
بله. من قائم مقام ایشان در بخش اقتصادی بودم. در سال 79 هم پس از ادغام
وزارت جهاد سازندگی و کشاورزی، به بنیاد مسکن رفتم و تا 84 در بنیاد مسکن
بودم. پس از سال 88 در پایان دولت نهم که از دولت آقای احمدی نژاد نیز رفتم
تا کنون در ستاد اجرایی فرمان حضرت امام (ره) در بخش ساختمانی هستم.
مشرق: آقای سعیدی کیا چه اتفاقی افتاد که آقای احمدی نژاد از شما به عنوان وزیر دعوت به همکاری کرد؟
- بنده هیچ گاه خودم برای مسئولیت جایی نرفتم.
مشرق: یعنی اعلام آمادگی هم نکردید؟
- همواره دیگران مرا انتخاب کردند.
مشرق: برای هیچ پستی؟
- بله.
مشرق: آقای احمدی نژاد خودشان از شما خواستند؟
- پیغام دادند.
مشرق: چه کسی جواب شما را به ایشان رساند؟
- خودم.
مشرق: آیا از شما برنامه هم خواستند؟
- بله مفصل.
مشرق: شما تنها کاندیدای وزارت مسکن و شهرسازی در دولت نهم بودید؟
- خیر.
مشرق: اما باز هم رویکرد آن صحبت ها سیاسی نبوده بلکه انشایی بوده است.- خیر. ببینید من خودم چون یک مشی خاصی در سیاست دارم ...
مشرق: و همین مشی خاص سیاسی برای ما مهم است ...-
در سیاست ممکن است بنده جایی که می روم چیزهایی را ببینم و نپسندم، آن
موقع زیر آن چتر قرار نمی گیرم. زمانی که آدم به آن جا می رود حداقل یک
تعهد نسبی ایجاد می شود. مثلا در یک مکان که می رود توقع از او هست که دفعه
بعد هم برود و جای دیگری هم برود. این گونه کمی کار متفرق می شود.
همین
هایی که شما اسم بردید... اگر در فلان جبهه رفتید توقع ایجاد می شود و دور
و بر شما را می گیرند و می گویند جلسه بعد هم این کار را بکن و من هم ممکن
است این ها را نپسندم.
من یک روش خاصی دارم. الان از شما یک
سوال می کنم آیا فکر کردهاید چرا من در دولت دوم هیچ کدام از رؤسای جمهور
نبودم؟ - غیر از مقام معظم رهبری که در دولت دوم ایشان با نخست وزیری آقای
موسوی وزیر شدم - همیشه در دولت اول بودم و در دولت دوم نبودم. چرا؟
*در دولتهای دوم نبودم چون مشی خاص خودم را داشتممشرق: این یکی از سوال های ما بود بفرمایید.- زیرا بنده مشی خاص خود را دارم.
مشرق: از نظر سیاسی هم مشی خاصی داشتید؟- از هر نظر. از نظر اخلاقی، سیاسی، کاری، اجرایی.
مشرق: در واقع می خواهید، بگویید در دولت دوم تحمل نشدید؟- عبارت خوبی به کار بردید. البته من در دولت دوم آقای احمدی نژاد خودم هم اصلا مایل نبودم که بروم.
مشرق: چرا؟- چون نمی خواستم همراه این روش و رفتار باشم.
مشرق: روش و رفتار دولت آقای احمدی نژاد؟- دولت که می گویید یعنی چه؟
مشرق: مثلا مجموعه وزرا و مجمعی از دولتمردان که شکل گرفته بود.- خیر. ببینید همیشه رئیس جمهور است که تعیین کننده است.
مشرق: عرض بنده این است که شما در حال بیان این مطلب هستید که با آقای احمدی نژاد هم به اختلاف رسیدید.- بله. اما چون بنده اهل تقابل و درگیری نبودم مسالمت آمیز از هم جدا شدیم.
مشرق:
بله. قاعدتا تاریخ در رابطه با شما این طور قضاوت می کند. برای من جالب
است چرا در دولت دوم آقای هاشمی هم نبودید؟ آقای هاشمی خیلی معتقد است که
من اهل وحدت ملی هستم، ائتلاف بین نیروهای ملی ایجاد می کنم، شعارهای
تکنوکراتیزه می دهند و می گویند ما به عمل گرایی خیلی اهمیت می دهیم. آیا
مایل هستید به این سوال جواب دهید؟- واقعا باید بیشتر از خودشان پرسید. اما من باز هم همان مشی خود را داشتم.
مشرق: یعنی شما مایل بودید که در دولت دوم آقای هاشمی باشید؟- نمی توانم بگویم بله و نمی توانم بگویم خیر.
مشرق: می توانیم بگوییم شما دوست داشتید راه خود را ادامه دهید؟- آفرین.
مشرق: آقای سعیدی کیا اگر شما کل اموال خود را گرد کنید چقدر دارایی دارید؟- یک آپارتمان و ماشین و لوازم خانه.
مشرق: آیا می توانید وثیقه 10 میلیاردی جور کنید؟- خیر.
*شماره حساب اعلام میکنممشرق: اما شما قاعدتا برای انتخابات نیاز به یک سری منابع مالی دارید. این ها را می خواهید از کجا تأمین کنید؟-
من با حقوق خودم زندگی می کنم. افرادی که من را می شناسند زمانی که پیش آن
ها می روم، می گویند تو که پول نداری می خواهی چه کار کنی. من یک شماره
حساب اعلام می کنم و هر چقدر مردم ریختند از آن حساب خرج می کنم. از خدا هم
می خواهم خیلی نباشد که خدای نکرده ریخت و پاش نشود. هرچقدر که خدا خواست
به دل مردم می اندازد و آنها در آن حساب می ریزند. بالاخره بنده دوست، آشنا
و همکارانی در تمام کشور دارم.
مشرق: این دوست، آشنا و همکاران این قدر شما را قبول دارند که بخواهند برای تبلیغات شما پول خرج کنند.- بله. حتما یک مقداری قبول دارند. بالاخره یک آدم می فهمد که افرادی که کنار او هستند چقدر با او صمیمی هستند.
مشرق: این مسئله که شما می گویید یک فرمول جدید در تأمین منابع مالی برای انتخابات ریاست جمهوری است.- بنده جز این هیچ راهی ندارم. بعضی ها هم می گویند تو حواست نیست. این حرف ها چیست که می زنی.
مشرق: باید آن فرمول ثابت شود ببینیم چطور است.- یکی از انگیزه های بنده همین است.
مشرق: فعالیت سالم.-
بله. یک فعالیت سالم. اگر خدا خواست و مردم رای دادند انتخاب می شوم و اگر
اینطور نشد انتخاب نمی شوم. می خواهم صاف و صادق به مردم بگویم این طوری
است. من می خواهم این گونه بیایم و می خواهم این کارها را انجام دهم و قول
بیخودی هم به شما نمی دهم.
مشرق: آقای سعیدی کیا تیم خود را انتخاب کرده اید؟-
یک کارهایی انجام دادهام اما این که فکر کنید الان می شود یک تیم کامل
انتخاب کرد این طور نیست. طی جریان هایی باید جلو رفت تا آخر سر و در نهایت
مشخص شود.
مشرق: چه تضمینی هست که مثلا آقای سعیدی کیا رئیس جمهور شود و مثلا کنار آقای سعیدی کیا ناگهان یک آقای مشایی ظاهر نشود؟-
هر کسی را با سابقه خودش بررسی کنید. اگر خدایی نکرده - البته بنده کاری
با این شخصیت که اسم بردید، ندارم- هر کس که مورد نظر شماست اگر در سابقه
بنده وجود دارد، می توان این سوال را کرد. اما الحمدالله نبوده. خدا را شکر
این طور نبوده.
مشرق: تحلیل شما
از پروژه مسکن مهر چیست؟ خیلی ها معتقد بودند این پروژه یک جور چربیآوری
برای شهرهاست و یک عده ای گفتند یک اقدام جهادی خوب برای این است که همه
ایرانی ها مسکندار بشوند. تحلیل کلی شما چیست؟ آیا دولت در مسکن مهر
کارنامه مثبتی دارد؟ - قبل از من آقای عبدالعلی زاده طرح
جامع مسکن را با چند مشاور شروع کرده بود. من هم که وارد شدم سعی کردم آن
را زودتر به نتیجه برسانم.
مشرق: یعنی این طرح، طرح شما بود نه آقای احمدی نژاد؟-
در دل طرح جامع مسکن یکی از روش های کار این بود که ما برای کسانی که
درآمد کافی برای خانهدار شدن، ندارند باید قیمت زمین را صفر کنیم. آقای
احمدی نژاد هم انصافاً نسبت به مسئله مسکن مهر عنایت خاص داشت. ایشان هم
همین نتیجه را خودش گرفته بود. بنابراین دو نظر با هم یکی شد.
مشرق: همین نتیجه صفر کردن قیمت زمین؟-
بله. سپس طراحی شد و مدت ها مدام بحث شد تا از دل آن "مسکن مهر" درآمد. ما
به دولت می بردیم و ایشان نظر می داد و طراحی های مفصلی شد. همان طور که
می دانید مسکن مهر از اواخر سال 86 مسکن مهر شد یعنی مدام بحث شد و پخته
شد تا مسکن مهر شد.
مشرق: قبل از آن از طرح جامع اسم می بردند.-
خیر. قبل از آن مسکن اجاره ای بود و قبل از آن هم مسکن روستایی راه افتاد.
از اول دولت آقای احمدی نژاد مسکن روستایی راه افتاد. آقای احمدی نژاد به
مسکن عنایت داشت. مسکن روستایی هم همین طور بود. اما در مسکن مهر آن چه که
ما دنبال می کردیم این بود که مردم خودشان کار خود را انجام دهند و آنجایی
که نمی توانند ما کمک کنیم. زیرا همان طور که می دانید وظیفه دولت ها
برنامه ریزی و استاندارد سازی و سیاست گذاری، هدایت، حمایت و نظارت است.
یعنی این کارها بستر سازی است. دولت باید بسترسازی کند تا مردم کار کنند.
این وظیفه دولت است نه این که خودش کار کند.
مشرق: اما در عمل مشاهده کردیم که خود دولت آمد و وارد شد. -
زمان ما این طور نبود. ما در شورای معاونین عهد کردیم که مسکن مهر را دولت
نسازد بلکه کمک کنیم مردم بسازند. ما همین کار هم کردیم. زیرا ساخت و ساز
کشور ما بومی است و یکی از بومی ترین کارهاست.
مشرق: البته شما تجربه بم را هم داشتید.*احمدی نژاد در مسکن مهر عقاید خاصی داشت- بله. مسکن مهر با جریان نزدیک به دو سال که مدام بحث و بررسی شد و مسکن مهر شد، در حقیقت الگوی توسعه یافته بم است. ببینید
به این نکته توجه کنید ما از بم به الگوی مسکن مهر نرسیدیم اما زمانی که
مسکن مهر الگوسازی شد به آن دست یافتیم. حالا چرا می گویند توسعه یافته آن
است؟ زیرا خانه های بم همه تک واحدی است و یک مالک دارد. اما این جا یک
تعاونی ممکن بود 50 نفر و ممکن بود 3000 نفر باشد. البته آقای دکتر احمدی
نژاد در این روش ها هم به لحاظ ساخت و ساز و هم به لحاظ طراحی و هم به لحاظ
کیفیت عقاید خاصی داشتند.
مشرق: در واقع به لحاظ مدیریت.- بله. ایشان یک نقطه نظراتی داشتند که با نظرات ما تطبیق نداشت. من اصلا نمی خواهم بیان کنم که کدام خوب یا کدام بد بوده است.
مشرق: این نقطه نظرات با چه مسئله ای تطبیق نداشت؟-
نقطه نظراتی که ما در وزارت خانه طراحی کرده بودیم با نقطه نظراتی که آقای
دکتر طراحی کرده بودند بعضاً تطبیق نداشت. خب این جا کمی اختلاف نظر پیش
می آمد.
اصل مسکن مهر کار خوبی است ضمن این که بدانیم مسکن مهر همه مسکن
کشور نیست. به این نکات توجه کنید که اولاً مسکن مهر همه مسکن کشور نیست و
ثانیاً مسکن مهر باید سنبل کیفی سازی بشود یا می شد. واقعا این استعداد در
این کار وجود داشت.
مشرق: آیا در عمل این اتفاق افتاد؟- من از هر جایی که می روم دیگر کنجکاوی نمی کنم که چه شده است. ولی بطور کلی آمارها را رصد می کنم.
مشرق: مثلاً زمانی که از کنار پرند رد می شوید کنجکاوی نمی کنید؟- خیر.
مشرق:
این تضادهایی که بین وزارت مسکن و آقای احمدی نژاد سر مسکن مهر رخ داد؛
فکر می کنید آینده مسکن مهر را به کدام سمت خواهد چرخاند؟ به هر حال این
مسائل تأثیر دارد. یعنی در آینده، زمانی که ما به پروژه مسکن مهر نگاه می
کنیم لبخند خواهیم زد یا اینکه به یاد یک سری مشکلات خواهیم افتاد؟-
اگر ما بخواهیم لبخند بزنیم باید دولت بستر سازی کند زیرا توانایی در کشور
برای ساخت و ساز بدون دخالت دولت وجود دارد. مگر بقیه مسکن کشور را چه کسی
می سازد؟ آیا دولت در آن کار دخالت می کند؟ دولت دخالت نمی کند و مردم هم
دارند، می سازند. چرا ما می خواهیم در این جا دخالت کنیم؟ ضمن این که بنده
همان موقع هم معتقد بودم توانایی کشور تقریبا سالی 300 الی 350 هزار واحد
است.
این توانایی کشور که می گویم یک مجموعه است. البته اگر بخواهیم یک
بعدی نگاه کنیم و هر کسی بخواهد از بعد خود نگاه کند به اشتباه می افتیم.
مثلا یک انبوه ساز می گوید توانایی ساخت و ساز بیشتر هم هست. بنده توانایی
اجرایی را نمی گویم.
*مدیریت یعنی اینکه درست تشخیص دهیمتوان
اجرایی، مالی، تأسیسات زیربنایی یعنی قسمتی که باید دولت کار کند. اگر
مجموعه این ها را کنار هم بگذارید سالی 300 الی 350 هزار واحد می شود اما
نظر آقای دکتر بیشتر بود. تجربه هم نشان داده که همین قدر الان دارد ساخته
می شود. الان در این سه، چهار سال چقدر ساخته شده است؟ گمان می کنم همان
حدود 300 الی 350 هزار بیشتر نیست.
پس در مورد هر کاری که می خواهیم
انجام دهیم مدیریت یعنی این که درست تشخیص دهیم، درست برنامه ریزی کنیم و
زمانبندی و ساختار اجرایی آن را درست تعریف کنیم. این ساختار اجرایی الزاما
دولت نیست. ما می گفتیم پروژه باید مشاور داشته باشد تا کار کیفی در
بیاید. ما در هر استان یک کمیته کیفیت از خبره ها گذاشته بودیم. خبره هم
یعنی زمانی که فرد طرح را می بیند و متوجه می شود که چیست. کیفی سازی خیلی
مهم است. ما در وزارتخانه یک شعاری داشتیم و این بود که یا نمی سازیم یا
خوب می سازیم. در رابطه با شهرسازی هم میگفتیم شهر خوب خانه خوب. این چند
روزه تهران بابت آلودگی تعطیل شد آیا خانه خوب در این وضعیت واقعا معنی
پیدا می کرد؟! یا در شهری که ترافیک آن نفسگیر است. ما می گفتیم شهر خوب
خانه خوب یعنی یک خانه خوب در یک شهر خوب معنی دارد.
مشرق: آقای سعیدی کیا شما شصت و شش سالتان است؟- بله. متولد 1325 هستم.
مشرق: فکر نمی کنید برای ریاست جمهوری سن شما زیاد است؟- خیر. از نظر فیزیکی می گویید؟
مشرق: بله.-
می آیید به کوه برویم. من میروم. بنده پریروز به اهواز رفتم. نصف شب
برگشتم. صبح زود به سمت مازندران با ماشین راه افتادم. شب برگشتم. صبح جمعه
همین جا بنده دو جلسه داشتم و عصر به شیراز رفتم و یک جلسه مفصل با تعدادی
افراد داشتم. البته جلساتی هم که گفتم همین تیپ ها بوده و همین سوال، جواب
ها بوده. الان هم آمدم و الحمدالله حالم هم خوب است.
زمانی
آقای دکتر احمدی نژاد گفت سعیدی کیا مریض است. او گفت ایشان مریض شد و قلب
او ناراحت شد و دیگر نمی تواند کار کند. زمانی که ایشان مرا کنار گذاشت
این را گفت. بنده بهمن 86 عمل کردم، در اوایل سال 88 در دولت آمار
سفر وزرا به استانها گزارش داده شد که در آنها بیشترین آمار سفر ها را بنده
داشتم. اهداف انسان با اراده آدمی و با توکل به خدا محقق میشود. شما معدل
سن رؤسای جمهور دولتهای دنیا را بررسی کنید، ضمن اینکه شما با من موافقید
که کشور امروز به آرامش و تلاش نیاز دارد.
مشرق: مهم ترین مشکل کشور در حال حاضر از نظر شما چیست؟- بنده از شما می پرسم بزرگ ترین مشکل را چه می دانید؟
مشرق: پاسخ این سوال زیاد است. باید خیلی صحبت کنم. - پس چطور انتظار دارید بنده دو جمله بگویم!
مشرق: چون قرار است شما کاندیدا شوید. - چگونه فقط دو جمله بگویم؟
مشرق: میتوانید سه یا ده جمله هم بگویید.- نمی شود. دیدید خودتان هم پاسخ ندادید.
مشرق:
چون من نمی خواهم کاندیدا شوم. اگر می خواستم کاندیدا شوم درباره اقتصاد
یا فرهنگ بحث میکردم. فکر می کنید الآن اقتصاد در اولویت است یا فرهنگ؟-
یک موقعی در کشور دعوای این بود که توسعه اقتصادی اصل است. سپس زمان یکی
از رؤسای جمهور توسعه سیاسی اصل شد. بنده هیچ کدام از آن ها را اصل نمی
دانم.
مشرق: نمی دانستید یا نمی دانید؟-
هم نمی دانستم و هم نمی دانم. ما باید توسعه اجتماعی که همان توسعه فرهنگ و
مسئله مورد تأکید مقام معظم رهبری هست را داشته باشیم. یادتان می آید که
ایشان این مطلب را فرمودند؟
مشرق: بله چند مرتبه هم مطرح کردند.-
این سوال، سوال بسیار درستی است. تا توسعه اجتماعی که همان فرهنگ عمومی
است رشد مناسبی نداشته باشد مسائل دیگر راه اصلی خود را نمی یابند. ما تا
به حال چقدر در کشور پول خرج کردیم. کم خرج کردیم؟! توسعه فیزیکی دادیم!
اما آن توسعه اقتصادی که می خواستیم آیا اتفاق افتاده است!
مشرق: به نظر شما وظیفه دولت است که این کار را انجام دهد؟- بله.
مشرق: آقای مهندس دولت تنها چهار سال می آید! و در بهترین حالت هشت سال. وقت چندانی ندارد برای این کار.-
بله اما در کشور ما و در اقتصاد کشور ما یک اشکال ساختاری وجود دارد - این
مسئله را مقام معظم رهبری هم به شکل های مختلف بارها گفتند- آن اشکال
ساختاری این است که پول نفت دست دولت است.
مشرق: دست چه کسی باید باشد؟-
در کشورهای دیگر چشم دولت ها - آن هایی که نفت ندارند- به دست مردم است که
مالیات بدهند و آن ها به نیابت از طرف مردم کشور را اداره کنند. این حرف
درست است یا خیر؟
*پول نفت دست دولت و چشم مردم به دست دولت است؛ این یک اشکال ساختاری استمشرق: بله دقیقا درست است.- در کشور ما اما این طور نیست. پول نفت دست دولت و چشم مردم به دست دولت است. آن
اشکال ساختاری که می گویم همین جاست. این مسئله باید به عکس شود. چطور به
عکس شود؟ باید مانند همان مدل اولی شود. چطور می تواند شود؟ ما تا پول نفت
را مستقیما به خزانه می بریم همین شکل و وضعیت را داریم.
مشرق: پول نفت را باید چه کار کنیم؟-
پول نفت باید با یک مقررات بسیار خاص ذخیره شود. البته دو دفعه هم تمرین
کردیم اما درست تمرین نکردیم. مثلاً حساب ارزی کشور همین بود. الان مدل
صندوق توسعه ملی هم همین است، اگر درست عمل شود. پول نفت با یک ضابطه بسیار
سخت و ضابطهمند باید در اختیار کارآفرین ها و نخبه ها قرار بگیرد و تبدیل
به کار و تولید شود و در ادامه مالیات این تولید به خزانه برود. مالیات
تولید یعنی چه؟ یعنی ماحصل کار مغزی و یدی مردم کشور.
مشرق: و حمایت دولت. -
بله. همان طور که عرض کردم دولت بستر ساز است. این که شما گفتید دولت چه
نقشی دارد همین مسئله است. دولت بستر سازی می کند. دولت آیین نامه می
نویسد، قانون می برد، به کمک مجلس قانون می گیرد و این بستر را فراهم می
کند. سپس مردم را با یک مقررات سخت گیرانه هدایت می کند. در کشور ما جای
این کار خالی است. منظور از سخت گیرانه این نیست که بروکراسی را زیاد کنیم.
اگر طبق آیین نامه عمل نکرد باید با او برخورد شود. باید مقررات را ساده
سازی کنیم، اما سخت گیرانه نسبت به این مسئله که عمل کرد یا نکرد نظارت
داشته باشیم. کشور را فقط افکار و دست ها هستند که جلو می برند نه پول نفت.
جامعه مانند ارگانیزم بدن انسان است. هدایتگر انسان مغز اوست و مغز مدیر
است، سپس اجزای دیگر بدن از کوچک ترین آن ها که ممکن است یک مولکول روی
پوست انسان باشد تا دست، چشم، گوش و... تحت فرمان او کار می کنند. اما همه
آن ها با هم انسان را شکل می دهند و او را زنده و کامل نگه می دارند تا او
کار کند. جامعه هم همین گونه است. همه که مغز، چشم و ... نیستند بلکه هر
کسی یک وظیفه ای دارد. یک مدیر کارخانه نقش مغز را دارد، یکی برنامه ریز
است، یکی طراح است، یکی تراشکار، یکی نجار، یکی نگهبان خوبی است. همه آن ها
در بدن ما وجود دارد. بنابراین باید آن نخبه ها و کارآفرین ها را شناخت،
جذب کرد و به میدان آورد. البته آن ها به میدان می آیند و اصلا یکی از
خصوصیات کارآفرین ها این است که به میدان می آیند. ما باید او را با آن
مقررات خاصی که عرض کردم جذب کنیم.
در فرهنگ هم همین طور است. اراده مسلط بر هر کاری، آن کار را شکل می دهد. الان
فرض کنید فلان سازمان یا گروه چقدر برد دارند! اراده مسلط دستگاه اجرایی
است که به آن ها هم انرژی می دهد. این حرف را قبول دارید؟
مشرق: بله کاملا.- بنده می گویم ممکن است پول ما کم باشد اما اراده مهم تر از پول ماست. ما در جنگ پول داشتیم یا اراده داشتیم؟
مشرق: اراده داشتیم.-
بله. اراده داشتیم. ما آن زمان که پول زیاد نداشتیم. آن روزها، روزهای
بسیار سختی بود. اما اراده عظیم امام(ره) و پیروی مردم بر کشور حاکم بود.
یا الان سر خیلی از این مسائلی که در جامعه پیش می آید اراده مسلط اراده
آقاست که تعیین می کند. این طور نیست؟!
مشرق: آقای سعیدی کیا این همه کتاب پشت سرشماست، آیا همه آن ها را خوانده اید؟-
خیر. بنده جرأت ندارم بگویم همه آن ها را مطالعه کردم. خیلی از آن ها را
خواندهام، خیلی از آن ها را نخواندهام، بعضی از آن ها را هم ورق زدم.
مشرق:
آقای سعیدی کیا اگر رئیس جمهور از شما یک مشاوره مدیریتی بخواهد و بگوید
با نظر خودتان یک مشاوره به من بدهید، در چه زمینه ای، چه مشاوره ای به او
می دهید؟- به او مشاوره مدیریتی می دهم. پتانسیل اصلی
بنده مدیریت است. درست است که رشتهام فنی است اما خودم فکر می کنم پتانسیل
اصلیام مدیریت است.
مشرق: مثلا در زمینه اداره سازمان ها به او مشاوره می دهید یا راهکارهای اقتصاد مدیریتی می دهید؟ - از همین مسائلی که الان به شما عرض کردم مشاوره مدیریتی می دهم.
مشرق: صرفا مدیریتی؟- تقریبا همه رؤسای جمهور که آمدند نسبت به شرکت های بزرگ دولتی حرف و حدیث داشتند. اگر من یک کاره ای بشوم...
مشرق: منظورتان این است که رئیس جمهور شوید؟-
بله. برای شرکت، مجمع مهم ترین نقش را دارد. در کشور ما بیشتر حسابرسی را
مجمع رسیدگی می کند و اوست که تعیین می کند شرکت چطور حرکت کند و سیاست های
او چه باشد و چقدر جلو برود. الان بعضا این مسائل را تعیین می کنند اما
کسی نیست کنترل کند و وزرا هم این قدر فرصت ندارند. شما فکر می کنید وزرا
چقدر در مجامع خود شرکت می کنند؟! چون بنده علاقه مند بودم و در مجامع شرکت
می کردم، می فهمم یعنی چه. بالاخره این همه آدم با تجربه وزارت و تجربه
شرکت های بزرگ داریم و رئیس جمهور می تواند هرکدام را در چهار، پنج شرکت
بزرگ دولتی (مطابق اصل 44، در حداقل ممکن وابسته به دولت که البته عمده
شرکتها باید واگذار شوند) قرار دهد. خود حضور این فرد مجمع را بارور می
کند. قبول دارید؟
مشرق: بله. -
به این ترتیب نماینده رئیس جمهور در مجمع شرکتها حضور پیدا می کند و هیچ
کس دلش نمی خواهد درباره او به رئیس جمهور گزارش بد بدهند و لذا اثر مثبت و
سازنده می گذارد. من در مسائل دیگر هم این طور فکر می کنم. این کار امکان
پذیر است. آن جاهایی که رئیس جمهور نمی رسد، وزرا نمی رسند، می توان از
این مکانیزم ها استفاده کرد بدون این که بخواهیم مخلّ کسی شویم. زیرا در
کشور ما تا کسی را در جایی قرار دهیم، می گویند او آمده تا مچ ما را بگیرد.
نه به این شکل اما باید به صورت سلامت انجام گیرد. آن تدبیر مدیریتی رئیس
جمهور است که چطور این گزارش را به بهترین نحو به نتیجه برساند. این مسئله
یک پارامتر مدیریتی خوب می شود. ممکن است هر کسی یک روشی داشته باشد.
مشرق:
متشکرم. آقای سعیدی کیا تحلیل خیلی از افراد این است که این دولت به هر
دلیلی اگر تمام شود رئیس جمهور بعدی با چالش های بسیار جدی مواجه است و حتی
تحلیل هایی هست که اگر رئیس جمهور بعدی خیلی هم خوب عمل کند پوشاندن آثار
این آسیب ها طی چهار سال آینده ممکن نیست. تحلیل شما از مسائل چیست؟ آیا
فکر می کنید انرژی مواجهه و چالش با این عیوب که عرض کردم را دارید یا خیر؟- تا حالا شما بنده را در سختی ها بررسی کردید؟
مشرق: به طور خاص می توان گفت در پرونده بم از شما پرونده خوبی پابرجاست. -
من جز لذت بردن از آن کار اصلا سختی در خاطر ندارم. هر چه هست برای بنده
لذت بخش است. آیا این سختی را کسی باید تحمل کند یا خیر؟
*آمادگی تحمل سختیها را دارممشرق: بله.-
بالاخره یک کسی باید این سختی ها را تحمل کند. اگر خدا بخواهد و آن یک نفر
من باشم بنده آمادگی آن را کاملا دارم. مسئله دوم این مسئله است که گفتید
چطوری؟ باید عرض کنم که ما بهترین پتانسیلی که در کشور داریم نیروی انسانی
است. اصولا باید در تمام دنیا این طور باشد. چرا؟ زیرا هر کاری که بخواهد
انجام شود باید نیروی انسانی انجام دهد. پس مهم ترین موضوع نیروی انسانی
است. حالا در کشور ما بهترین پتانسیل ما نیروی انسانی است و در جای دیگر
اگر این بهترین پتانسیل وجود نداشته باشد باید مهم ترین موضوع آن ها همین
باشد. من برای شما مثال می زنم. راه آهن جمهوری اسلامی زمانی که بنده وزارت
راه و ترابری بودم بسیار بررسی کردیم که مهم ترین مشکل آن چیست و متوجه
شدیم که مهم ترین مشکل آن هرچند نیروهای راه آهنی با غیرت راه آهن را اداره
می کردند نیروی انسانی است. ما می توانستیم از بیرون استخدام کنیم، بورسیه
کنیم اما هیچ کدام از این کارها جواب نمیداد. سپس به این جمع بندی رسیدیم که باید یک دانشکده راه آهن در کشور تأسیس شود تا نیرو تربیت کند و آن ها جذب راه آهن شوند.
با چهار دانشگاه صحبت شد. دانشگاه علم و صنعت مشتاق بود و جلو آمد. آقای
دکتر بهبهانی که آن جا بود این کار را پیگیری می کرد. او با بنده ارتباط
برقرار کرد، آن جا رفتیم و با آن ها قرارداد بستیم که ما ساختمان دانشکده
را بسازیم و آن ها سالی صد دانشجو در چهار رشته راه آهن تربیت کنند.
در
آن زمان احتمالاً فقط یک نفر دکترای راه آهن در کشور بود و الان دانشکده
راه آهن دارد دکترا تربیت می کند. پس ببینید، تشخیص موضوع بسیار اهمیت
دارد. این مسئله خیلی مهم است که تشخیص دهیم چطور این سختی ها را دنبال
کنیم. بنده در وزارت راه و ترابری یا جهاد سازندگی که بودم ده، دوازده و
گاهی چهارده سازمان زیر نظر وزیر کار می کرد. مگر می شد یک نفری این کارها
را انجام داد و در همه کارها دخالت کرد! باید مدیر مناسب آن را بیابیم.
یکی
از روش های بنده در امر مدیریت همین بوده است. اگر برنامه های کاری هفتگی
بنده را در وزارت مسکن، وزارت راه و وزارت جهاد مشاهده کنید همیشه ملاقات
با این مدیران در آن بوده است. هفته ای نیم ساعت همدیگر را می دیدیم و با هم مسائل را بررسی می کردیم. سیاست گذاری با وزیر بوده است و اجرا با آن ها.
سیاست گذاری آن هم توأمان بوده. آن ها کار می کردند و بنده هم سیاست گذاری
و نظارت را انجام می دادم. نیروی انسانی خیلی خوبی در کشور داریم که اگر
آن ها را به کار گیریم این سختی ها آسان می شود.
*باید در دوره جمهوری اسلامی سبک معماری داشته باشیممشرق:
آقای سعیدی کیا شما تخصص عمران دارید. فکر می کنید این معماری که ما الان
در کشور مشاهده می کنیم با سبک زندگی اسلامی چقدر تطابق دارد؟خیلی
تطابق ندارد. ما در هر دوره ای از تاریخ خود یک سبک معماری داشتیم حتی در
دوره قاجاریه یک سبک معماری بوده که قابل توجه هم می باشد. اما در این دوره
سبک معماری خاصی نداریم. ما در برنامه پنجم که الان جاری است این طراحی را
انجام دادیم که شورای عالی شهرسازی دو تا شود. یکی معماری و دیگری شهرسازی
شود تا این معماری همین طور که شما می گویید یک جایگاه و پایگاهی در کشور
پیدا کند. مثل این که این کار انجام نشده است. حقیقتا بنده خبر ندارم.
مشرق: دوران وزارت شما در این زمینه کفاف نداد؟-
زمانی که برنامه می خواست به تصمیم نهایی برسد دیگر نبودم. باید یک جایگاه
و پایگاه خوبی برای این کار بسازیم و یک اراده مسلط پیش بیاید تا ما برای
این دوره یک سبک معماری داشته باشیم.
اما مقتضیات زندگی بسیار مهم است.
ما باید با همان امکاناتی که داریم این موضوعات را تعریف کنیم. فکر نکنیم
که می شود به سرعت الگوی اصلی را الان طراحی کرد بلکه زمانبندی مناسب خود
را می خواهد.
مشرق: اگر یک نفر قوی تر از شما کاندیدا شود، آیا حاضرید به نفع او کنار بروید؟- قوی تر را چه کسی تعیین می کند؟
مشرق: خودتان. یعنی خودتان به این نتیجه برسید که آقای ایکس از شما قویتر است. ممکن است به نفع او کنار بکشید؟- شاخصهای قوی تر چیست؟
مشرق: یعنی بهتر.-
"بهتر" شاخص می خواهد. بنده با یک دیدگاه خاص دارم، می آیم. بنده می خواهم
بیایم سابقه مدیریتی و رفتارم با مردم را در صحنه بزرگتری به آزمون
بگذارم.
مشرق: کاملا جدی هستید؟- با توکل بر خدا کاملا جدی هستم و می خواهم تا آخر ادامه دهم.
مشرق: مصاحبه خوبی بود. از شما متشکریم.- من هم از شما تشکر میکنم.