پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
سرویس تاریخ «انتخاب»: اسدالله علم (۱ مرداد ۱۲۹۸ بیرجند – ۲۵ فروردین ۱۳۵۷ نیویورک)، یکی از مهمترین چهرههای سیاسی دوران محمدرضا شاه، وزیر دربار از ۱۳۴۵ تا ۱۳۵۶ و نخستوزیر ایران از سال ۱۳۴۱ تا ۱۳۴۲ بود.
«انتخاب» هر شب یادداشتهای روزنوشت علم را منتشر میکند.
۲۳ اردیبهشت ۱۳۵۲: صبح شرفیاب شدم. کاغذهای تشکر آمیز [کنت راش]Kenneth Rush معاون وزارت خارجه آمریکا را که پس از مراجعت از تهران از کنفرانس سفراء آمریکا نوشته بود، تقدیم کردم. فرمودند: پدر سوخته، مثل، این است که خودش هم ردیف من است این طور کاغذ نوشته!.
یک نفر اعدامی (به مناسبت هدایت خرابکاران) اظهار ندامت کرده بود. عرض کردم: [محکومیتش]تبدیل به حبس ابد شود. فرمودند: نمیشود در کارهای کشوری اغماض کرد. من اگر از [گناه]او بگذرم چند نفر دیگر را تشویق به این کار کردهام و آن وقت [تکلیف]بیگناهانی که در نتیجه به خاک و خون کشیده میشوند. چیست؟ درست هم میفرمایند، ولی من عرض کردم به هر حال، چون خودش مرتکب قتل نشده [است]، از لحاظ قضائی و حتی مذهبی نمیتوان او را اعدام کرد. فرمودند: با جاسوس چه کار میکنیم؟ او هم مرتکب عملی شخصاً نمیشود، ولی جان هزاران نفر را به خطر میاندازد، از این جهت اعدام میشود. باز اگر مطلب مربوط به خودم بود، چنان که ضاربین خودم را در قضیه کاخ مرمر عفو کردم، ممکن بود فکری کرد، ولی راج شب میهمانی خصوصی بوتو در پیشگاه شاهانه بود. بسیار خوب و خوش گذشت. بعد از شام فیلم آمریایی بود که هرچه کودتاچی و رئیس این نوع کشورها بود مورد مسخره قرار داده بود. خیلی خندیدیم. بعد از شام فیلم بوتو رفت. شاهنشاه قدری در مهتاب گردش کردند. من در حضورشان بودم. علیاحضرت هم تشریف داشتند. فرمودند: واقعا این آمریکاییها نه برای خودشان نه برای دیگران چیزی نمیگذارند و راجع به این فیلم خیلی بحث شد. من اجازه خواستم فردا شیراز بروم. اجازه مرحمت کردند. ع به کشور نمیتوان شوخی کرد. درست هم هست.