پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 
روزنامه خراسان نوشت: اظهارات تند و کمسابقه امیرحسین ثابتی، نماینده تهران، علیه سردار حسنزاده فرمانده سپاه تهران بار دیگر بحثی جدی را درباره مسئولیتپذیری سیاسی زنده کرده است.
نطق ثابتی چنان آکنده از اطلاعات نادرست و نسبتهای غلط بود که اکنون خود این سخنان، موضوع بررسی و پرسشگری افکار عمومی شده است.
ثابتی در نطق خود گفته است که سردار حسنزاده به یکی از شرکتهای زیرمجموعه ایرانخودرو رفته و آن جا سخنرانی کرده و ایرانخودرو را نماد تفکر بسیجی و تبدیل تهدیدها به فرصت معرفی کرده است در حالی که ایستادن او کنار «استکبار داخلی» (به تعبیر ثابتی)، نوعی تطهیر یک مجموعه «مافیایی و فاسد» است.
نخستین خطای اساسی ثابتی، مبتنیکردن یک حمله علنی بر گزارشی نادرست از محل بازدید سردار حسنزاده است. برخلاف ادعای مطرحشده، فرمانده سپاه تهران بزرگ نه به یکی از شرکتهای زیرمجموعه ایرانخودرو، بلکه به نمایشگاه «خودکفایی و صنعت هوشمند» با محوریت بسیج کارخانجات سپاه رفته بود؛ نمایشگاهی که میزبان محصولات نزدیک به ۱۰۰ شرکت دانشبنیان و صنعتی بود و صرفاً به دلیل موقعیت، در محل ساپکو برگزار میشد. نسبتدادن این بازدید به مدیریت ایرانخودرو، نخستین حلقه از یک زنجیره خطا بود.
در ادامه، ثابتی جملهای به سردار حسنزاده نسبت داد که اساساً وجود خارجی ندارد. او مدعی شد فرمانده سپاه تهران بزرگ، ایرانخودرو را «نماد تفکر بسیجی» دانسته است؛ حال آن که در مصاحبه موجود، سردار تنها به ضرورت تبدیل تهدید به فرصت در پروژه «موتور کممصرف» اشاره کرده و همزمان از گلایههای مردم درباره قیمت و کیفیت نیز سخن گفته است. این فاصله میان واقعیت و روایت، سطح دیگری از بیدقتی را آشکار میکند.
اما مهمترین مسئله، نوع استفاده ثابتی از مفاهیم مقدسی چون «لباس سپاه» و ذکر نام شهیدانی مانند حاجقاسم سلیمانی است. پرسش بنیادین آن است که آیا نسبتدادن اتهامات اثباتنشده، ادبیات خشن و قضاوتهای شتابزده، کوچکترین سنخیتی با منش و مرام حاجقاسم دارد؟ چهرهای که در پیچیدهترین میدانها همواره بر وحدت، صداقت و رعایت حرمتها تأکید میکرد، آیا چنین سبک سیاستورزیای را میپسندید؟
نمایندهای که از تریبون رسمی سخن میگوید، موظف است پیش از داوری، اطلاعات را از منابع معتبر بیازماید. در شرایطی که جامعه تحت فشار روانی و اقتصادی است، هر کلمه نابجا میتواند به بیاعتمادی عمومی دامن بزند.
بخش نگرانکننده ماجرا آن جاست که ثابتی، درحالیکه خود با اتهامپراکنی آبروی یک فرمانده سپاه را هدف قرار داده، مخاطبش را به «حفظ حرمت لباس سپاه» دعوت میکند. این تناقض، بیش از آن که اختلافی محتوایی باشد، نشانهای از فقدان انسجام در روایتگری و سیاستورزی یک جریان است.