ارزیابی شما از فضای پس از نشست آلماتی چیست؟ تا چه اندازه فکر می کنید با توجه به موضع گیری های دو طرف می توان این نشست را موفقیت آمیز دانست.
مشخص است مذاکرات وقتی به تفاهمی منتهی می شود که هر دو طرف در مواضع اولیه خود نوعی از تعدیل را بپذیرند. آنچه بر اساس اخبار رسانه ها مشخص است غرب در مذاکرات آلماتی تا حدی از مواضع اولیه خود عقب نشسته است و خواسته های قبلی خود را تعدیل کرده است. به عنوان مثال گفته می شود غرب دیگر بر تعطیلی کامل فوردو اصرار نداشته است و صرفا بحث تغییر تنظیماتی در فوردو را مطرح کرده است. از سوی دیگر در مورد غنی سازی 20 درصد تا پیش از این غرب اصرار داشت که غنی سازی 20 درصد به طور کامل تعلیق شود ولی حالا گویا تلویحا پذیرفته اند که ایران برای نیاز تحقیقاتی رآکتور تهران از غنی سازی 20 درصد برخوردار باشد. علاوه بر این غرب پیشنهادهایی در مورد کاهش محدودیت ها در مورد تجارت فلزات گرانبها به خصوص طلا و همچنین کاهش برخی محدودیت های بانکی و خرید فراوری های نفتی به ایران ارائه کرده است. این پیشنهادات با واکنش مثبت ایران مواجه شده است و ایران اعلام کرده که پیشنهاد غربی ها قابل بررسی است و نکات مثبتی در آن وجود دارد و بنابراین در مورد تداوم مذاکرات توافق کرده اند. در حال حاضر از نظر طرفین بحث در مورد تعلیق است. یعنی چنانچه توافقی صورت گیرد تشدید تحریم ها تعلیق می شود و ایران هم برخی از فعالیت های هسته ای را موقتا تعلیق می کند تا اعتماد سازی صورت گیرد و بر اساس اعتماد حاصل شده مذاکرات رانهایی کنند.
علاوه بر این گویا آمریکا در حاشیه نشست به ایران پیشنهاد مذاکره دوجانبه داده است که هرچند از پاسخ ایران اطلاعی نداریم ولی به نظر می رسد که با توجه به موضع گیری های مثبت مقامات ایرانی، ایران بی تمایل به چنین مذاکراتی نباشد. چرا که آمریکا اصلی ترین کشوری است که تحریم علیه ایران را اعمال کرده است و بدون حل مشکلات با آمریکا امکان کاهش تحریم ها وجود ندارد.
آقای صالحی، وزیر خارجه گفته اند که تحریم ها از همین امروز کاهش می یابد. بر اساس آنچه اشاره کردید تا چه اندازه می توان گفت که این امکان وجود دارد که تحریم ها برداشته شوند؟
آقای صالحی انشان خوش طینتی است و اظهار نظر های ایشان معمولا هممراه با نوعی تمایل مثبت است ولی واقعیت این است که ایشان هر جا که مسافرت کرده، مذاکره کرده و یا واکنش نشان داده است مشخص شده که آن رویکرد چندان جدی نبوده فرایند متفاوتی دنبال شده است. به هر حال ایشان تکنوکرات است و شاید باید اظهار نظر های ایشان را در چارچوب همین خصوصیت برداشت کرد.
به هر حال مسئله تحریم ها بسیار پیچیده است و هرکسی که آگاهی داشته باشد می داند که امکان این که تحریم ها یکشبه برداشته شود وجود ندارد. به عنوان مثال در اثر تحریم نفت ایران جابجایی هایی از سوی خریداران نفت صورت گرفته است و عربستان یا عراق یا کشورهای دیگر طرف قرارداد این خریداران قرار گرفته اند. بدیهی است تغییر این قراردادها زمان بر است و امکان تغییر آن به صورت آنی وجود ندارد. ممکن است در اثر توافقات گفته شود که فلان بخشی از تحریم ها برداشته می شود و یا ممکن است قولش داده شود ولی این فرایند مدت دار است و این گونه نیست که گفته شده که همین فردا یا پس فردا تحریم ها حذف می شود. البته ممکن است در برخی عرصه ها این اتفاق بیفتد ولی در بسیاری از عرصه ها حذف تحریم ها زمان بر است. به نظر می رسد اظهار نظر آقای صالحی ناشی از خوش بینی ایشان و ناشی از تمایل و نیتی است که خواهان یافتن راه حل معقول و مرضی الطرفینی برای این مسئله است.
بنابراین به نظر شما تحریم ها ادامه دارد؟
ببینید آنچه مشخص است غرب پیشنهادهای معقول تری نسبت به گذشته ارائه کرده است و ایران هم با رویکرد مثبت تری با این پیشنهادها مواجه شده است. بنابراین موضع گیری های دو طرف پس از نشست مثبت بوده است؛ هرچند به نظر می رسد که مقامات ایرانی بیش از مقامات غربی مذاکرات را مثبت ارزیابی کردند. با این حال می توان گفت که رویکرد دو طرف مثبت است و مقدمات مذاکرات جدی و توافقات فراهم شده است ولی توافق نیاز عزم جدی هر دوطرف دارد که خواهان حل مسائل باشند. چنانچه در مذاکرات آینده توافقی صورت گیرد می توان انتظار داشت که تحریم ها نیز به مرور کاهش یابد چرا که چنان که اشاره کردم وضع و لغو تحریم ها پروسه پیچیده ای است.
در مورد توقف تحریم ها باید توجه داشت که ما در حال حاضر با دو نوع تحریم در مورد ایران مواجه هستیم. دسته اول تحریم هایی که به واسطه قطعنامه های شورای امنیت اعمال شده اند که همانطور که وضع آنها مستلزم تشریفات و فرایند طولانی است لغو آنها نیز همین روند را نیاز دارد. دسته دوم تحریم های مضاعف یکجانبه هستند که در مورد این تحریم ها دست کشورها باز تر است. با این وجود باید توجه داشت که در این مورد نیز مسائلی وجود دارد. مثلا اختلافات داخلی امریکا می تواند مانعی جهت برداشتن تحریم ها باشد. یعنی در حال حاضر کنگره در حال تصویب دور جدیدی از تحریم هاست که اگر دولت آمریکا به دنبال توافق با ایران باشد باید به نحوی مانع از تصویب آن شود یا آن را وتو کند.
برخی از تحلیلگران غربی می گویند که در ایران نظر یکسانی در بین مقامات در مورد مذاکرات وجود ندارد و تناقضاتی در گفتار مقامات ایرانی دیده می شود. پیش از این نیز این مسئله در مورد مذاکره با آمریکا دیده شد که آقای احمدی نژاد در این مورد مثبت سخن گفته بود هرچند این نظر کلی نظام نبود. آیا می توان گفت در حال حاضر نیز این مسئله وجود دارد؟
بله این مسئله همواره وجود داشته است و همیشه ابهام هایی حتی برای افراد داخلی ایجاد کرده است. شما می بینید مثلا آقای جنتی در نماز جمعه در مورد سیاست خارجی اظهار نظر می کند یا افراد و مقمات نظامی اظهارنظرهایی در مورد برخی مسائل حساس به خصوص درباره روابط خارجی کشور یا کشورهای همسایه می کنند. یا به عنوان مثلا مجلس موضع گیری هایی می کند. این اظهار نظرها گاه تناقضاتی را نشان می دهد. اتفاقا در میان این اظهار نظرها وزیر خارجه کمتر از همه موضع گیری ها جدی گرفته می شود. بنابراین تعدد مراکز تصمیم گیرنده در ارتباط با سیاست خارجی در ایران وجود داشته است و معمولا تحلیلگران خارجی می گویند ما می دانیم از نظر قانون اساسی تصمیم گیر نهایی کیست ولی در واقع نمی دانیم که تصمیم گیرندگان نهایی در ایران کیست؟ این تعدد مراکز اظهار نظر کننده یا تصمیم گیرنده بارها منجر به این شده که مذاکرات ایران تا حدی پیش رود و مذاکرات به نتایج مثتبی برسد ولی پس از مدتی به دلیل برخی مخالفت ها با شکست مواجه شود. به عنوان مثال وقتی هیئت دیپلماتیک ایران به وین رفت و در مورد ارسال مواد غنی شده در ایران به خارج موافقت کردند به محض این که وارد کشور شدند ابتدا آقای علی لاریجانی و سپس دیگران آن را ملغی اعلام کردند. بنابراین از نظر سابقه تعدد مراکز تصمیم گیری و موضع گیری چنین مواردی وجود داشته است و الان هم وجود دارد.
با این حال باید تفکیکی بین این تعدد مراکز تصمیمی گیری و اظهار نظر با موضع گیریهای اخیر آقای احمدی نژاد قائل بود. این موضع گیری های آقای رئیس جمهور بیشتر سیاسی و باهدف جلب افکار عمومی با توجه به آینده است. یعنی ایشان با این گونه اظهار نظر ها به خصوص در مورد مذاکره با آمریکا بیشتر در مورد آینده خود و گروه منتسب به خود صحبت می کند. چون ایشان به عنوان رئیس جمهور در مذاکرات و تصمیم سازی در مورد مذاکرات حضور آنچنانی ندارد. به این دلیل موضع گیری هایی که ایشان انجام می دهد بیشتر با هدف آینده و شرایطی که در پیش است صورت می گیرد.
جو باید معاون رئیس جمهور آمریکا در کنفرانس امنیتی مونیخ تصمیم گیرنده نهایی در مورد مذاکرات را مقام معظم رهبری دانستند و اعلام کردند که هر زمان که ایشان آماده مذاکرات باشند آمریکا آماده مذاکره دوجانبه است. تا چه اندازه می توان گفت که آمریکا واقعا با این گونه پیام ها به دنبال حل مسائل با ایران است؟
البته این بی سابقه نیست. باراک اوباما در دور اول ریاست جمهوری خود نامه های خصوصی به رهبری ایران داده بود. هرچند به صورت روشن متن این نامه ها مشخص نشد ولی نفس این کار نشان داد که آمریکاییها علاقه دارند که ایشان را به عنوان تصمیم گیر اصلی در ایران مورد خطاب قرار دهند. هرچند الان این پیام هایی که می دهند معانی دیگری نیز دارد و به نظر می رسد می خواهند نوعی اتمام حجت کنند که مداوم می گویند زمان برای ایران محدود است و حد و مرز دارد. بنابراین اگر الان ما به توافقی با غرب نرسیم ممکن است به نقطه ای برسیم که مجبور شویم تصمیماتی خلاف خواستمان بگیریم. یک بعد این پیام ها و مذاکراتی که غرب با ایران دنبال می کند اقناع افکار عمومی آمریکا و جهان است. مقامات آمریکایی با این گونه پیام ها تلاش می کنند که به افکار عمومی داخل آمریکا نشان دهند که آنها تلاش هایی برای حل مسالمت آمیز مسئله هسته ای ایران انجام می دهند. مردم آمریکا بعد از جنگ عراق و افغانستان نسبت به اقدامات سخت افزاری علیه کشورهای دیگر نظر مساعدی ندارند ولی مقامات آمریکایی با این گونه رفتارها تلاش می کنند که از نظر روانی این پیام به مردمشان منتقل شود که هرچه تلاش می کنند راه به جایی نمی برد و ایران سرکشی می کند و به این صورت افکار عمومی آمریکا را برای اقدامات احتمالی آماده می کنند. همین پیام به افکار عمومی بین المللی نیز متقل می شود که در صورت نیاز بتوانند به بسیج جامعه بین المللی دست بزنند.