arrow-right-square Created with Sketch Beta.
کد خبر: ۹۹۹۵۱
تاریخ انتشار: ۳۰ : ۱۴ - ۱۶ اسفند ۱۳۹۱

عکسی از بنی صدر برای امروز

14 اسفند 59 روزی بود که بنی صدر به نقطه پایان راه رسید. کاسه صبر امام لبریز شد و دیگر از نصیحت کردن نیز کاری ساخته نبود. ماجرا به نقطه بحرانی رسیده بود و نگه داشتن بنی صدر هزینه های جبران ناپذیر برای کشور داشت. کشور در معرض تهدیدات جدی قرار داشت و این درحالی بود که بنی صدر به هر بهانه ای اختلاف ایجاد می کرد و امنیت روانی و آرامش مردم را بهم ریخته بود.
پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : به گزارش الف، اما پایان یک رئیس جمهور ناسپاس برای این روزهای کشور آموختنی های بسیار دارد. نگاهی به ویژگی های اصلی رئیس جمهور خلع شده نشان می دهد که بنی صدر چگونه بنی صدر شد و این سرنوشت برای هر فرد و هر زمانی دیگر قابل تکرار است.

 

اولین نکته مهم این بود که بنی صدر از روز اول بنی صدر نبود. بنی صدر در یک فرآیند زمان دار همراه با انبوهی از تحولات مقابل انقلاب ایستاد. ابوالحسن بنی صدر مثل همه آدمها اشتباهات و نواقصی داشت اما در یک فرآیند از ریاست جمهور منتخب مردم به مرحله خیانت به مردم و انقلاب و نظام رسید.

 

مهمترین ویژگی که بنی صدر را بنی صدر کرد توهم 11 میلیون رای بود. تکه کلامش نیز همین 11 میلیون رای بود. او توجه و ظرفیت و رای مردم را نداشت. تصور کرد رای مردم قدرت بی بازگشت به او می دهد و با پشتوانه این رای می تواند مقابل نظام بایستد.

 

اطرافیان فاسد و بی لیاقت و بی ظرفیت و قدرت طلبی که اطراف وی مثل غضنفرپور و سلامتیان حضور داشتند وی را با تملق به این نقطه رساندند که می تواند مقابل سایر قوا بایستد. بنابراین یکی از توهم های بنی صدر این بود که مجلس در راس امور نیست و باید گوش به فرمان او باشد. خیال می کرد تنها مجری و ناظر قانون اساسی اوست تا آنجا که امام جمعه وقت تهران حضرت آیت الله خامنه ای در خطبه های نماز جمعه چنین گفتند: بنی صدر می خواست دولت و مجلس در دست او باشد.

 

حمایت های امام از رئیس جمهور ایران را مساوی حمایت از خودش می دانست. فکر می کرد امام فقط از او حمایت می کند و تفاوتی میان شخضیت حقیقی و حقوقی ریاست جمهوری نداشت. به همین دلیل سکوت و صبر امام را حمل بر موافقت رهبری با خودش می کرد و بعد هم که از اعتراض امام آگاه شد از صبر پدرانه ایشان سوء استفاده کرد و همان راه سابق را ادامه داد.

 

بسیار مغرور و لج باز بود و اقتدار را با قلدری و استقلال را با قدبازی و بی اعتنایی به کارشناسان و سیاسیون خبره و باتجریه اشتباه گرفته بود.

 

روحانیت و مراجع را تحقیر می کرد و همه تلاش خود را بکار می بست تا روحانیت و مراجع را از چشم مردم بیاندازد. مقابل نظر علما نیز موضع گیری می کرد. علیه سپاه و نهادهای انقلابی موضع می گرفت و همه را مقابل خود نشان می داد.

 

طی هر سخنرانی و یا مصاحبه ای اختلاف افکنی و همه را تهدید به افشاگری می کرد. اختلافات را در فضای رسانه ای مطرح کرد تا آنجا که در روزنامه اش مدعی شد که طرحی برای قبضه امور به وسیله یک نیروی مسلح وجود دارد و یک روز قبل از 17 شهریور به مردم وعده داد که راجع به جوسازی به وسیله دروغ برای مردم سخنرانی کند.

 

بنی صدر یک روزه بنی صدر نشد. این فرآیند و نحوه برخورد نظام با وی برای همه باید درس باشد. آتش افکنی بنی صدر از توهمی بود که خیال می کرد مردم بی چون و چرا همراه او هستند. خاطره ای از حجت الاسلام امام جماراني در این رابطه جالب است. وی تعریف می کند که بني ­صدر درباره آينده خود سنجش افكار مي كرد و خوش­بين بود كه در اين سنجش ها به رهبري نزديك شده است. يك شب كه در جايي من و حاج احمد آقا و بني ­صدر، به منزل دوست مشتركي رفته بوديم، سيد احمد دستش را بر پشت بني ­صدر زد و گفت خيال نكن اينهايي كه مي روند سنجش افكار، به تو حرف راست مي زنند و واقعيت را مي گويند؛ فريب آنها را نخور. اين راهي كه پيش گرفته اي، درست نيست. اين موضوع سنجش افكار، القائاتي است كه منافقين به بني­ صدر مي كردند. طولي نكشيد كه بني­ صدر از رياست جمهوري عزل گرديد و حتي نتوانست در ايران آشكارا زندگي كند و با لباس زنانه از ايران گريخت.
نظرات بینندگان