entekhab | وب سایت انتخاب

arrow-right-square Created with Sketch Beta.
برچسب ها - ناصرالدین شاه
امین‌السلطان صدرالصدور است و زیاده از بیست‌وشش سال ندارد و از بی‌شرمی او زیاد وحشت دارم
کد خبر: ۵۲۹۶۷۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۴

منزل امین‌السلطان رفتیم. صحبت پولتیک در میان بود. این جوان وزیراعظم می‌گفت: «حالا قوت ما در این است که مخالفت خودمان را با عثمانی معلوم سازیم و تعصب شیعه را محرک شویم.» خواستم بگویم: «آقای وزیر حالا پانصد سال قبل نیست که حقه‌بازی‌های شاه اسماعیل را تجدید کرد. حالا توپ کروپ است و تفنگ اشانیوس.» این است درایت وزرای ما، پناه بر خدا!
کد خبر: ۵۲۹۴۶۶   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۳

مجلسی دیدم آراسنه و پیراسته، در صدر مجلس ظل‌السلطان [مسعودمیرزا پسر شاه] نشسته و سایرین علی‌قدر شئونهم جلوس کرده. میرزا علی‌رضا... در وسط مجلس نشسته فریاد و فغان، ناله و الامان می‌کشید. معلوم شد قرآنی به خط علی‌بن‌الحسین(ع) از اجداد این‌ها بوده و به غلامحسین‌خان سپهدار وقتی که حکومت عراق را داشته است جد میرزا تعارف کرده بوده است. حالا میرزا علی‌رضا را طمع جنبیده... دو ساعت تمام گفتگوی مجلس به این محاکمه گذشت و عاقبت به جایی نرسید.
کد خبر: ۵۲۹۰۶۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۲۱

دست‌خط خیلی خوبی شاه نوشته بود و همچنین عریضه‌ای که پریروز داده بودم در باب ایجاد «سانسور» به جهت کتب چاپی و غیره خیلی پسند فرموده بودند.
کد خبر: ۵۲۸۲۹۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۷

خدمت شاه رسیدم. آن‌چه مذکور شد خیال دارند ده بیست نفر شاگرد به فرنگ بفرستند تحصیل کنند. امروز به حضور همایون آورده بودند.
کد خبر: ۵۲۸۰۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۶

مدتی با شاه در باغ گردش کردم و روزنامه خواندم. شاه زیاد از نایب‌السلطنه دل‌تنگ بود و از ظل‌السلطان تعریف می‌کرد... شب درخانه احضار شدم. دیشب خانم شاهزاده، زن شاه، دختری آورد موسوم به تاج‌السلطنه شد.
کد خبر: ۵۲۷۸۲۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۵

تاجر دهدشتی مرده... همان شب حکم شد امین‌السلطان بفرستد حاجی محمدحسن برود تحصیل پول کند... معلوم شد دولت ما وارث همه شدند، خداوند عاقبت امور را خیر کند!
کد خبر: ۵۲۷۴۰۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۳

شب، شام را با دختر‌های آلمانی و ایتالیایی خوردم (از غیبت خانم علم سوءاستفاده شد). ولی بعد از شام بالاجبار کار کردم، چون کار‌های فردا تمام مانده بود. نمی‌توانم صبح شرفیاب شوم و عرض کنم: «عرضی ندارم.» به هر حال شام خوشحالی صرف شد.
کد خبر: ۵۲۷۱۷۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۲

 نایب‌السلطنه از قراری که بعضی مطاربه زنانه که دیشب آن‌جا بودند و به حضرات نقل کرده بودند، رسمی دارند شب‌ها که مجلس عیشی فراهم می‌شود تمام اجزای‌شان و جمعی از مطاربه زنانه شهر در خدمت‌شان حاضر می‌شوند... یقین آرزوی تاج به سر گذاشتن را دارد.
کد خبر: ۵۲۷۰۰۷   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۱

از کارهای تازه این‌که اولا حکم شده تمام صاحب‌منصبان نظامی چکمه بپوشند و با چکمه راه بروند. خود بندگان همایون [شاه] هم همین کار را می‌کنند.
کد خبر: ۵۲۶۸۵۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۱۰

امین‌الدوله... می‌گفت شاه شکست خوردند. از وزرا خواسته بودند ترتیبات تازه در ادارات دولت بدهند. امین‌السلطان و ظل‌السلطان با هم متعهد شده بودند به هم زدند
کد خبر: ۵۲۶۷۴۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۹

صبح درخانه [دربار] رفتم. در سر ناهار بودم. دیروز شاه به امین‌الملک فرموده بودند، چرا فلان‌کس مجلس نمی‌آید. هر روز باید در مجلس حاضر باشد. امین‌الملک فرمایش شاه را ابلاغ کرد. ان‌شاءالله روز سه‌نشبه خواهم رفت. خلاصه، بعد از ناهار از درخانه مراجعت می‌شد، در خیابان جبه‌خانه می‌گذشتم، دکان بکمز پیاده شدم. مشغول تماشای بعضی اشیا که تازه از فرنگستان آورده بودند، بودم
کد خبر: ۵۲۶۵۲۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۸

عضدالملک می‌خواست پسر نقیب [را] که دوازده ساله است بیاورد خطیب سلام عام نماید، چون کارهای ایران بچه‌بازی شده. مستوفی‌الممالک ما ۹ سال و معتمدالملک ما ۱۰ سال، میرآخور ۲۵ سال... [دارند].
کد خبر: ۵۲۶۳۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۷

با دکتر فوریه [پزشک مخصوص ناصرالدین شاه ] عیادت امین‌اقدس [همسر شاه] رفتیم... از آن‌جایی که بندگان همایون [شاه] به احدی اعتماد ندارند، عرض دیروز فوریه را قبول نکردند. این بود که تا وقتی بیرون آمدیم میرزا سید حسین و فخرالاطبا را نگاه داشتند که از آن‌ها استمزاج [نظرخواهی] حاصل کنند.
کد خبر: ۵۲۵۹۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۵

در سر شام می‌فرمودند، از خوشی‌های دنیا که برای خود تصور می‌کنم این است که من انفیه بکشم و فلان‌کس، یعنی من، روزنامه بخوانم.
کد خبر: ۵۲۵۷۶۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۴

امروز وزرا یعنی حمقا خانه صدراعظم جمع بودند. در کارها مشاوره می‌کردند و مثل خر در گل فرو رفته بودند.
کد خبر: ۵۲۵۶۰۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۳

شاه فرمودند: به ملیجک که: «اگر فرنگستان رفتم تو باید در تماشاخانه مرا حفظ کنی. همین که آتش درگرفت مرا از تماشاخانه بیرون بکشی»! سبحان‌الله! تصور می‌کند خدا نیست و ملیجک حافظ وجود سلطنت است.
کد خبر: ۵۲۵۲۱۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۱/۰۱

ولی‌خان کتابچه نوشته بود و تقلبات دارالضرب را در این مدتی که در دست امین‌السلطان مرحوم [پدر میرزا علی اصغر خان اتابک صدراعظم بود]تا پارسال که به او رجوع شده بود معین کرده بود. من‌جمله توقیر وزن نقره که هر قرانی قدیم بیست‌وشش نخود بود و از زمان امین‌السلطان به بعد بیست‌وچهار نخود شده بود. در این دو نخود کسری که از وزن شده بوده هفتصد هزار تومان جمع نوشته بود
کد خبر: ۵۲۴۹۸۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۳۰

مجدالملک از طرف شاه مامور شد که برود به صدراعظم [میرزا یوسف آشتیانی] ابلاغ کند: «وزرا ناهار را در منزل بخورند و شش به غروب مانده هفته‌ای سه روز در عمارت شمس‌العماره حاضر شوند و احدی را جز اشخاص معینه راه ندهند.» مجدالملک... فرمایش شاه را به طور نجوا به صدراعظم گفت. صدراعظم بلند جواب داد که: «اولا من ناهارخور نیستم، اما شکوه [و]رونق دربخانه [دربار]شما به این دو مجموعه ناهاری است که من از خانه می‌آورم! چشم! بعد از این می‌گویم ناهار نیاورند. ثانیا آمدن من به شمس‌العماره، چون پیرمرد علیلی هستم مزاجم مقتضی نیست که از منزل خودم به شمس‌العماره بیایم. ثالثا فراش‌خلولت دمِ درب گذاشتن و سایر وزرا را راه ندادن اسباب یأس جمعی می‌شود که غالبا خودشان و پدرهاشان به دولت خدمت کردند... از این گذشته من پیرمرد خرفتی هستم و عقلم به هیچ چیز نمی‌رسد. مرا از حضور مجلس شورا معاف فرمایید.»
کد خبر: ۵۲۴۷۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۹

این جوان شیدا وزیر اعظم ۲۶ ساله... مقدس هم تشریف دارند، شراب نمی‌خورند! اما خون مدعی را اگرچه به تصور و قیاس هم باشد نوش جان می‌کند! اگر برای هزار سال بعد ایل و طایفه خود در وجود شخصی صدمه‌ای تصور کند، خود و نژادش را معدوم صرف می‌فرماید. سبحان‌الله از این وضع از این مملکت!
کد خبر: ۵۲۴۵۵۰   تاریخ انتشار : ۱۳۹۸/۱۰/۲۸

entekhab | وب سایت انتخاب

پربازدید ها
آخرین اخبار پربحث ترین