entekhab | وب سایت انتخاب

arrow-right-square Created with Sketch Beta.
برچسب ها - ذکاءالملک
محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
عاقبت امین‌السلطان در موقع مناسب با شاه گفت‌وگو کرد و عفو تقصیرات را برای پدرم تحصیل نمود و طول مدت می‌رساند که کار مشکل و موقع مناسب پیدا کردن دشوار بود. دکتر طولوزان هم خود با شاه مذاکره کرده بود. شاه دل‌تنگی نموده که میرزا فروغی از کارهای ما بدگویی کرده است. دکتر گفته بود مگر دروغ گفته است؟ شاه جواب داده بود نمی‌گویم دروغ گفته، اما او نمی‌بایست بگوید! خلاصه نتیجه‌ی مهم این واقعه این‌که بعد از آن تا زمان مشروطیت کسی جرأت نداشت اسم از قانون ببرد یا اظهار قانون‌خواهی کند.
کد خبر: ۶۴۰۱۵۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۷

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
باری روز نوزدهم رمضان که جام صبر ما لبریز شده، وقت ظهر یکی از دوستان پدرم، میرزا علی‌خان منشی تبریزی به در خانه‌ی ما آمد و گفت: «آمده‌ام تو را نزدی پدرت ببرم.» به اتفاق او رفتم. وارد اصطبل امین‌السلطان شدیم. پدرم را دیدم عمامه به سر گذاشته و در صحن اصطبل قدم می‌زند...
کد خبر: ۶۳۹۹۶۶   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۶

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
دانستم از آن دو مامور آن‌ که اصیل است معاون کنت دو منت فرت رئیس‌پلیس است و او در این موقع نطقی کرد، حاصلش این‌که «میرزای فروغی با ملکم‌خان مکاتبه کرده است و چون او مغضوب دولت است کسی که با او کاغذپرانی کند مقصر دولت خواهد بود. ما ماموریم میرزای فروغی را ببریم، چون او را نیافتیم کاغذهای او را می‌بریم تا معلوم شود چه مفاسدی در کار بوده است.» پس هرچه کاغذ در کتابخانه بود جمع‌آوری کرده با آن دو جعبه که محتوی کاغذ و نوشته‌جات بود در پارچه گذاشته، مهر و موم کردند و بردند.
کد خبر: ۶۳۹۷۵۷   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۷/۰۵

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
در خاتمه‌ی آن گفت‌وگوها [ناصرالدین] شاه به پدرم گفت: «من از متاخرین میرزا عباس فروغی را از همه بیش‌تر دوست می‌داشتم و چون می‌بینم تو از او بهتر شعر می‌گویی میل دارم همان تخلص را داشته باشی.» این بود که از آن به بعد پدرم «فروغی» تخلص کرد و به این عنوان معروف شد و بعد از وفات او ما فروغی را نام خانواده اختیار کردیم.
کد خبر: ۶۳۷۹۹۴   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۵

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
در تمام مدتی که پدرم متصدی عمل روزنامه‌های دولتی بود همواره سعی داشت در ضمن آن روزنامه‌ها یا در روزنامه‌ی دیگری که بالاختصاص تاسیس شود مطالب و مقالات سودمند برای روشن ساختن افکار مردم درج گردد و برای این مقصود گاه‌گاه اعتمادالسلطنه را وادار می‌کرد روزنامه‌ی علمی و ادبی تاسیس کند و اهمّ آن‌ها که تاسیس شد موسوم به «روزنامه‌ علمی» است و فکر تاسیس روزنامه‌ی «تربیت» را از همان اوقات داشت...
کد خبر: ۶۳۷۸۶۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۴

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
تهدیدات اعتمادالسلطنه پدرم را مجبور کرد در اداره‌ی او بماند و برای او کار کند.... سبب بی‌میلی پدرم به مصاحبت اعتمادالسلطنه صفات رذیله‌ی او بود. کج‌خلق و بدزبان، کوتاه‌نظر و بخیل، طماع و حریص، بدنفس مفتری، حسود و بی‌رحم، چنان‌که یکی از مشاغل او این بود که پیش شاه از مردم سعایت کند و تفتین نماید.
کد خبر: ۶۳۷۱۸۰   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۲۰

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
پدرم... به مسافرت داخله پرداخت. یک چند در خاک فارس و بعد در کرمان گردش کرد و چون از آغاز عمر هوای ریاضت و درک مقامات معنوی در سر داشت و در حلقه‌ی عرفان نیز داخل بود لباس درویشی اختیار نمود و قبل از آن مانند همه‌ی اهل خانواده معمّم بود. افرت داخله پرداخت. یک چند در خاک فارس و بعد در کرمان گردش کرد و چون از آغاز عمر هوای ریاضت و درک مقامات معنوی در سر داشت و در حلقه‌ی عرفان نیز داخل بود لباس درویشی اختیار نمود و قبل از آن مانند همه‌ی اهل خانواده معمّم بود.
کد خبر: ۶۳۶۵۱۸   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۶

محمدعلی فروغی و تبار وی به قلم خودش؛
همین که ارباب از هندوستان مراجعت کرد کار پدرم از جهت تحصیل به جای این‌که بهتر شود بدتر شد. زیرا از عجایب امور این‌که ارباب با این‌که خود اهل فضل بود پسر را از تحصیل علم منع می‌کرد و اصرار داشت که به تجارت و کسب معاش مشغول شود. چنان‌که پدرم حکایت می‌کرد که «به سبب اوامر و کارهایی که ارباب به من رجوع می‌نمود نه مجال داشتم مدرسه بروم نه جرأت می‌کردم اجازه‌ی تعلم بخواهم و اگر هم می‌خواستم اجازه نمی‌داد. ناچار تحصیلم را از پدر پنهان می‌کردم...»
کد خبر: ۶۳۶۳۷۱   تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۶/۱۵

از طهران همچنان خبری نیست نه در خصوص کارها حرفی می‌زنند، نه پول می فرستند. در باب معلمین هم تکلیف معین نمی‌کنند. معلوم است که کلیه مطالب را می‌خواهند به طفره و مسامحه بگذارند... گمان می‌کنم طهران معطل باشند و نمی‌دانند چه کنند. قبول کنند انگلیس‌ها بدشان می‌آید، نکنند فرانسه‌ها می‌رنجند.
کد خبر: ۵۵۱۴۶۲   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۵

صبح لایحه استقلال را تصحیح کردم. خیرالله سرکانی که سابقا مخبر روزنامه «تان» بوده و حالا جزء آژانس رادیو است این‌جا آمده در باب افغانستان تحقیقات می‌کرد و حدسی را که من زده بودم، که واقعه افغانستان را انگلیس‌ها مغلطه می‌کنند برای این‌که قدرت خودشان را آن‌جا محکم کنند، او هم می‌زد.
کد خبر: ۵۵۱۳۲۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۴

از مسائل غریب این‌که مسیو لکنت وزیرمختار فرانسه در طهران که مدتی است به پاریس آمده هیچ سراغی از ما نگرفته است و عجب‌تر آن‌که ظاهرا چند روز در پاریس بود و مسیو پرنی حضور او را در پاریس از ما پنهان می‌کرد و می‌گفت به واسطه کسالت مزاج در لیون مانده است.
کد خبر: ۵۵۱۱۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۳

امروز مشاور [وزیر خارجه] می‌گفت: «شماها باید پول‌های خودتان را جمع کرده بدهید که به مخارج یومیه برسانیم.» بیچاره حق دارد و نمی‌دانم عاقبت کار پول به کجا می‌رسد... امشب هم مشاور شام این‌جا نبود و بعد از شام با انتظام و علائی بر بدبختی خود و سرگردانی خندیدیم؛ زیراکه از گریه گذشته است. مشاور خوب آدم بی‌خیالی است. در این حال مشغول عیش خودش است.
کد خبر: ۵۵۰۹۲۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۲

بعد از شام ترتیب تلگرافی برای طهران دادیم. لرد کرزن یک روز در پاریس بیش‌تر اقامت نکرده و رفته است و جوابی به خط خودش به مشاور نوشته از این‌که مجال ملاقات نشده اظهار تاسف کرده است. امروز درست چهار ماه است که در پاریس توقف داریم.
کد خبر: ۵۵۰۷۷۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۳/۰۱

 ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] گفت: «وزارت خارجه بودم و با مسیو گو صحبت کردم، حاصل کلام این‌که انگلیس‌ها اشتهای زیاد دارند و ایران را هم می‌خواهند زیر بال خود بگیرند و عیب در این است که دولت شما هم موافقت می‌کند و در این صورت چه می‌توان کرد جز این که صبر کنید؛ و مشکل است که انگلیس این همه لقمه بزرگ را بتواند تحلیل ببرد. اما دولت حالیه ایران این‌طور است که آدمِ انگلیس‌هاست.»
کد خبر: ۵۵۰۲۹۱   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۳۰

من به سنا رفتم. عمارت سنا با شکوه‌تر از مجلس شورای ملی است. چیز‌هایی که این‌جا دیدیم که در مجلس هم بود و با مجلس ما تفاوت دارد این است که برای نطق تحسین و دست زدن رسم است... روی هم رفته شلوغ‌تر از مجلس ماست. وقتی هم که حرف ناطق را قطع می‌کنند برنمی‌خیزند. باری مسیو دومر نطق خوبی کرد که هر چند که میان کلامش حرف زدند، اما مکرر تحسینش کردند. امروز در مجلس شورای ملی رای دادند که زن‌ها هم حق انتخاب کردن و انتخاب شدن در مجالس انتخابی داشته باشند.
کد خبر: ۵۵۰۰۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۹

به مستر کلونه وعده داده بودم که به عدلیه بروم. چنین کردم. مستر کلونه مرا گردش داد. به اطاق اول حقوق ابتدایی و به اطاق جزا رفتیم. همچنین به اطاق جزای تمیز و به محکمه نظامی به دیدن رئیس اول تمیز و رئیس اول استیناف نیز رفتیم. خیلی مهربانی کردند. مخصوصا رئیس استیناف خیلی ملاطفت کرد. اطاق‌ها از حیث زینت و مبل و ... خیلی عالی است. همه از فرانسه حرف زدن من خیلی تعریف می‌کردند.
کد خبر: ۵۴۹۳۴۳   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۶

مسیو مرسیه معلم حقوق و مقدم‌المعلمین مدرسه لوزان این‌جا آمده بود. من با مسیو ووزا مشغول بودم نتوانستم او را ببینم. اما گفته بود: «در پاریس مجمعی هست به اسم Union Publique International، خوب است شما هم در آن‌جا داخل شوید. مسیو لئون بورژوا رئیس افتخاری آ‌ن‌جاست، به توسط استمداد کنید.» به این مناسبت کاغذی به لئون بورژوا نوشتم.
کد خبر: ۵۴۹۱۵۵   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۵

از وزارت خارجه فرانسه تلفون کردند که «روزنامه چهره‌نما شرحی نوشته که به ما بر می‌خورد و از قراری که تحقیق کردیم از طرف مامورین ایران نوشته شده.» گفت: «روزنامه را بفرستید ببینیم چیست.»... مقاله چهره‌نما را علیقلی‌خان نوشته و خیلی مفتضح است. دیوانگی و شارلاتانی علیقلی‌خان یک دفعه ظاهر شد. خیلی متالم شدم و متحیر که چه باید کرد.
کد خبر: ۵۴۸۹۴۸   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۴

بعد از شام ممتازالسلطنه [سفیر ایران در فرانسه] باز... گله کرد از این‌که میان ما ارتباط نیست. هم از مشاور [وزیر خارجه] گله دارد هم از میرزا حسین‌خان، از مسیو پرنی هم کوک است. می‌گوید: «مسیو فیلوز را من به شما معرفی کردم، بعد بدون اطلاع من او را با مسیو دلنکل به ناهار دعوت کردید. مسیو ووزا را من به شما شناساندم، همچنین در مجمع فرانکوپرسان [انجمن دوستی ایران و فرانسه] صحبت حقوق او را بی‌اطلاع من می‌کنید. برای مسیو هربت یا مسیو ووزا بی‌اطلاع من قالیچه می‌فرستید. کارهایی که می‌کنید من نمی‌دانم. آخر باید میان ما اتفاق باشد، کارهای ما با هم موافقت کند...»
کد خبر: ۵۴۸۲۱۴   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۱

دیولافوا گفت «من از کارهای شما بی‌اطلاع نیستم و برای شما کار کرده‌ام، اما انگلیس‌ها حاضر نیستند با مشاورالممالک [وزیر خارجه] داخل مذاکره شوند و می‌گویند این آدمی است که با ما ضد است، اگر وثوق‌الدوله بود خیلی خوب بود، حتی ذکاءالملک هم اگر رئیس هیات بود، حرفی نداشتیم که داخل مذاکره شویم، زیرا که او در ایران بی‌طرف بوده و آدم حسابی است.»... هر صورت اوضاع ما بد است و سرگردانیم.
کد خبر: ۵۴۷۹۵۹   تاریخ انتشار : ۱۳۹۹/۰۲/۲۰

entekhab | وب سایت انتخاب

آخرین اخبار پربحث ترین