«مسافرت در داخله تهران»، در ۸۸ سال پیش؛
تدریجا سرِ کاروانان باز میشد مخصوصا کاروان طبرستان و چون حامل مرکبات بود بوی عطر پرتقال و لیمو و نارنجهای آبدار جبران عنبر نصاری (عنبرنسارا) و پشکل ماچه الاغها را که برای چشم نخوردن دود کرده بودند، نمودند. ما کاملا در این کاروانسر از آلایش تمدن «دزنفکته» [زدوده] میشدیم، نه صندلی، نه میز، نه کارد، نه چنگال، نه بادبزن الکتریک، نه لیوان آبخوری. اگر مطاره فیلسوف و قمقمه آقای دکتر هم آب نداشت باید برویم از همان چهلپله آب بیاوریم و کمری میشدیم.
کد خبر: ۶۱۴۰۸۹ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۲/۰۳