خاطرات یحیی ریحان، مدیر روزنامهی فکاهی «گل زرد» در دورهی احمدشاه؛
آخرشب با فکر ناراحت نزد یکی از پاسبانهای محافظ رفتم و پرسیدم که آیا ممکن است بعضی از این دیوانگاه شفا یابند و از اینجا بیرون روند؟ جواب داد که «البته ممکن است... از اول سال تا حال عدهی زیادی از آنها معالجه شده و به خانههای خود رفتهاند.» پرسیدم: «چگونه معلوم میشود که دیوانهای شفا یافته است... بین عاقل و دیوانه چه فرقی هست؟» جواب داد: «فرق در این است که دیوانهها هرگز گریه نمیکنند بلکه میخندند و هر وقت یک دیوانه شروع به گریستن نماید معلوم میشود شفا یافته است.»
کد خبر: ۶۴۶۶۷۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۸
خاطرات یحیی ریحان، مدیر روزنامهی فکاهی «گل زرد» در دورهی احمدشاه؛
پس از رسیدن به کمیساریا مرا با یادداشت حکومتنظامی تحویل دادند و رفتند. رئیس کمیساریا یادداشت را خواند و نگاهی به قیافهی من افکند و به من گفت: «دستور این است که شما را به دارالمجانین اعزام داریم.» از شنیدن این حرف سراپای من لرزید. برای نشر یک مقاله اینگونه مجازاتها چه معنی دارد؟! اما همان ساعت مرا در درشکه گذاشتند و به آنجا بردند.
کد خبر: ۶۴۶۴۶۳ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۰۸/۱۷