بیصبری و شتابزدگی در راه انقلاب و تجدد در آن زمان بسیار عادی شده بود و عشقی نیز مانند همهی جوانان آن روزگار گرفتار این مالیخولیا بود... کتاب کم میخواند... کرارا با من درافتاد و به من پرخاش کرد و مرا مسخره کرد که چرا میگویم فلان چیز را بخوان!...، چون معروف شد و نامش بر سر زبانها افتاد کسانی وی را به خود جلب کردند او را وسیلهی اغراض سیاسی خود قرار دادند و از همین راه وی را نابود کردند... عشقی مرد بسیار سادهای بود و زود فریب میخورد و به اصطلاح «سرازیری او را برمیداشت» ... بارها شد که وی اشعاری در هجو کسی ساخت که هرگز او را ندیده بود...
کد خبر: ۶۶۴۲۸۸ تاریخ انتشار : ۱۴۰۰/۱۲/۰۵