پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
عماد افروغ با انتقاد شديد از پيام تسليت رييس جمهور براي مرگ چاوزگفت: عوام فريبي نهايتاً گريبان اصل مهدويت و گريبان آموزه ديني ما را ميگيرد. زماني که شما تفسير غلط ميکنيد، اين تفسير، با نتايج غلطي همراه شده و مردم را خسته ميکند. عماد افروغ، محقق و پژوهشگر نامآشناي مسائل فرهنگي در گفتوگو با تسنيم، به بيان سخناني درباره مهدويت و برخي از آسيبهاي تقليل معارف حقه مهدوي به تصورات وايدههاي شخصي پرداخت. افروغ تصريح کرد: اولين پيامد منفي چنين اقدامي متوجه اصل مهدويت و جايگاه شخص حضرت امام عصر(عج) است و دومين آسيب آن به اداره سالم کشور است. کشور بايد بر مبناي عقلانيت و مديريت صحيح با تکيه بر منابع قابل قبول و تعريف شده اداره شود و در اداره آن بايد عقل انسانها محور قرار بگيرد. بايد به انسانها بها داد و به تشخيص، مسئوليتپذيري، حقوق، تکاليف و شعور آنان توجه کرد. استاد جامعهشناسي دانشگاه تهران ادامه داد: کشور با توهم و حاکميت يک تصور شخصي اداره نميشود و در اداره آن نميتوان شعور و عقل مردم و مسووليتهاي آنان را ناديده انگاشت و از منابع تعريفشدهاي که کشور قرار است بر اساس آن منابع اداره شود، غفلت کرد. ما در زمان غيبت بحث اجتهاد را داريم و اجتهاد تنها مسير پيوند عقل با وحي از طريق منابع شناخته شده فقهي در زمان غيبت است.
وي با اشاره به برخي از سخناني که اخيراً درباره برخي از آموزههاي مهدوي مطرح شده است، اظهار کرد: اين حرفها هم وهن دين و هم وهن اصل مهدويت است. مهدويت در وهله اول يک مفهوم، يک شدن و يک فرآيند غايتمحور است. ما بايد پشتوانه عقلي و فلسفي براي مهدويت به دست بدهيم و مردم را نسبت به اين پشتوانه آشنا کنيم. اگر هستي به سمت عقل و عدل حرکت نکند و اگر مسير به سمت نابودي باطل نباشد و انسانها مسئوليتي در قبال محقق شدن اين فرآيند نداشته باشند، ديگر از کدام مهدويت و کدام مهدي ميتوان سخن گفت؟!
افروغ تصريح کرد: مهدويت يک حادثه نيست، يک فرآيند است و مگر ميشود با تکيه بر توهم، دروغ، بياخلاقي و با تکيه بر وسايل ناموجه عقلي، شرعي و اخلاقي بستر را براي مهدويت فراهم کرد؟!
وي خاطرنشان کرد: اگر جامعه مهدوي يک جامعه مطلوب است، بايد از همين ويژگيهاي جامعه مطلوب استفاده و بسترسازي کرد. اگر جامعه مهدوي سرشار از اخلاق، محبت، صداقت و عدالت است، بايد با روشهاي اخلاقي و منشهاي عدالتطلبانه مسير را فراهم کرد و براي تحقق چنين جامعهاي نميتوان از ابزارهاي غير اخلاقي و غيرشرعي سود جست. افروغ اضافه کرد: از همه اينها بالاتر آنکه ما در زمان غيبت دسترسي به امام زمان(عج) نداريم. ما دسترسي به ولايت فقيه داريم و اوست که پاسخگوي ماست. چه کسي ميتواند مدعي شود که سؤال از مهدي ميکند و از مهدي جواب ميشنود؟! انسان واقعا تعجب ميکند که يک جامعه شيعه با آن سابقه فلسفي چرا پاسخ اين گونه بحثها و نگاههاي شخصي را نميدهد؟
وي يادآور شد: بنده جزء اولين کساني بودم که در زمان مجلس هفتم زنگ خطر "انتظارگرايي نامعقول" را به صدا درآوردم و گفتم اين نوع نگاهها وهن يک جامعه سالم، بشريت و اصل مهدويت است. امام صادق(ع) ميفرمايند: «کذب الوقاتون و هلک المستعجلون و نجا المسلمون»؛ يعني کاذب هستند کساني که تعيين وقت ميکنند، هلاکند کساني که تعجيل ميکنند و کساني که آن را به خدا ميسپارند، اهل نجات هستند.
افروغ تصريح کرد: اين يک عوام فريبي است که نهايتاً گريبان اصل مهدويت و گريبان آموزههاي ديني ما را ميگيرد. زماني که شما تفسير غلط ميکنيد، اين تفسير غلط با نتايج غلطي همراه خواهد شد، مردم را خسته خواهد کرد و در نهايت اين اصل نجاتبخش و بهجتآفرين هستي پايمال خواهد شد. اينها جز رمالي چيز ديگري نيست و ما اکنون نتايج برخي از اين رماليها را مشاهده ميکنيم. البته برخي از آقايان در گذشته نسبت به اين انحرافات تذکر دادند و بايد جديتر تذکر بدهند و وارد اين قضيه بشوند.
وي در بخش ديگري از سخنان خود با اظهار تعجب از برخي تعابير درباره آموزههاي مهدوي گفت: برخي براي ما معلوم ميکنند که چه کسي از ياران امام زمان(عج) است؛ اين چه حرف غلطي است و با کدام سند ميگوييد فلاني يار امام زمان (عج) است؟! يار امام زمان(عج) ويژگي و خصوصياتي دارد که اولا بايد آن ويژگيها و خصوصيات را دانست و ثانياً کسي نميتواند تعيين مصداق کند که چه کسي يار امام زمان(عج) است.
استاد جامعهشناسي دانشگاه تهران در توضيح اين مطلب عنوان کرد: اگر کسي متقابلا بيايد و بگويد فلاني يار شيطان است، اين هم همان ميشود؛ يعني وقتي با قاطعيت ميتوان گفت فلاني يار امام زمان(عج) است به همان قاطعيت هم ميتوان گفت که فلاني مقابل امام زمان(عج) است! اينها سخنان پوچي است که ما بايد در مقابل آنها بايستيم. ما نميفهميم چکار داريم ميکنيم؛ مگر ما خدا هستيم؟! انقلاب اسلامي کرديم که بندگي کنيم، اما ظاهرا خدايان زياد شدهاند.
وي با تأکيد بر ضرورت مقابله جدي با اين انحرافات گفت: بايد آگاهيبخشي کرد و کساني که علما که متولي امور دين هستند بايد وارد شده و موضع بگيرند. اينجا ديگر بحث سياست و حکومت نيست، بحث دين است. حتي اگر فرضاً حکومت اسلامي نباشد، پاسداران حريم دين يعني کساني که متولي دين هستند، اعم از مراجع، علما و روشنفکران ديني وظيفه دارند که نسبت به اين مواضع مصداقي خاص موضع گيري کنند.
افروغ گفت: مگر هرکس مقام سياسي در اين کشور پيدا کرد مقام ديني هم پيدا ميکند و مفسر دين و تشخيصدهنده مصاديق هم ميشود؟! با نگاهي به دلالتها و عواقب اين سخنان درمييابيم که اينگونه سخنان عاقبت سوئي خواهند داشت و همچنان که گفتم در وهله اول اعتقاد مردم به ائمه(ع) را سست ميکند. درکهاي غلطي که ما امروزه شاهد آن هستيم، سابقه نداشته است. در گذشته يک نوع عوام زدگي و نگاههاي عوامانه بوده و متأسفانه همين نگاههاي روايتگرانه، اخباري و جمودگرا و اشعريمسلکانه امروز با قدرت و انگيزههاي سوء قدرتطلبي پيوند خورده و قدرت مانور پيدا کرده است.
اين استاد جامعهشناسي تصريح کرد: راهکار اين اتفاق آگاهيبخشي، تذکر و هشدار دادن است. راهش اين است که وقتي چنين موضعي اتخاذ ميشود، چند تن جواب آن را بدهند. اين وظيفه در وهله اول براي عالمان دين تعريف شده و اگر عالمان دين به موقع وارد عمل نشوند، تبعات آن دامن خودشان را ميگيرد.