. ارتش شوروی در آذربایجان بجای اینکه به مداخلاتش خاتمه دهد نیروهای ایرانی را در تبریز در سربازخانه هایشان نگاه داشت تا شورشیان آنها را محاصره و مجبور به تسلیم کردند. دولت آمريکا پیشنهاد کرد که رأسا کمیسیونی برای تحقیق درباره اوضاع به آذربایجان بفرستد ولی دیپلوماتی که از جانب وزارت خارجه برای پیوستن به کمیسیون اعزام شده بود نتوانست پروانه عبور از شورویها بگیرد و پس از آنکه مدتی در تهران منتظر ماند به واشینگتن برگشت. در این میان شورش گسترش یافت. در دیدار وزیران خارجه سه قدرت بزرگ در مسکو آقای بوین که از جانب آقای برنز حمایت میشد پیشنهاد تشکیل یک کمیسیون تحقیق از سه کشور را کرد ولی شورویها این پیشنهاد را نپذیرفتند.
یادداشتهای اسدالله علم: عرض کردم مصاحبه شاهنشاه را در جرائد فارسی زبان بگذارند یا نه؟ فرمودند: خیر! تکرار مکرّرات است، چه لزومی دارد؟ عرض کردم: خیلی خوب شد [که] وزیر خارجه آن قسمت قبل از مصاحبه و اظهار اطلاع مخبر نیوزویک را که گفته بود ما با اسرائیل و آمریکا تبادل اطلاعات و تبادل افسر و سرباز داریم تکذیب کرد. چیزی نفرمودند. من میدانم که شاهنشاه نسبت به قسمتی از این مصاحبه نگران و عصبانی هستند. شمه ای دیشب سر شام میفرمودند: مردکه گرچه درست نوشته، ولی نوشته است که افسران [نیروی دریایی] navy ایران تمام احساسات شدید ضدعربی دارند. من عرض کردم: منظور را می توان گفت عراق است!...
بله، حتی در سال ۱۹۸۶ میلادی هم پست الکترونیکی (ایمیل) وجود داشت؛ و میتوان گفت که در بیش از چهار دهه گذشته، ایمیل بارها مقامهای دولتی را به دردسر انداخته است.
اندکی پس از پایان جنگ با ژاپن، دولت ایران تقاضای تخلیه خاک کشورش را از کلیه نیروهای متفقین کرد. گفته میشود این مسئله در کنفرانسهای یالتا و پتسدام نیز مطرح شده و سپس در کنفرانس وزیران امور خارجه در لندن و مسکو مورد بحث قرار گرفته است.
یادداشتهای اسدالله علم: عرض کردم: انسان اگر به خود اعتقاد داشته باشد هیچ احتیاج به دماگوژی ندارد. من مکرر به نخست وزیر گفته ام آخر شما که ماشین کوچک پیکان سوار میشوید، اگر از لحاظ تشویق اتوموبیل ساخت وطن است فبها، وگرنه وقتی در اتوموبیل پیکان هستید و چهار پنج اتومبیل بیوک و کرایسلر و مرسدس پشت و جلوی سر شما اسکورت هستند، مردم از خود نمیپرسند آیا نخست وزیر نمیتوانست یکی از همینها را سوار شود؟ به علاوه اتوموبیل نخست وزیری که متعلّق به خود ایشان نیست که خودت را این قدر به زحمت بیجهت می اندازی... میخواهی که را گول بزنی؟ شاهنشاه خیلی خیلی خندیدند. فرمودند: جواب چه داد؟ عرض کردم: جوابی نداشت بدهد. با جانم و عمرم و آخر جانم و این حرفها سر مطلب را هم آورد....
با چنین برنامهای شورویها مایلاند دست خود را به تنهایی بازی کنند. اولاً به این دلیل که سیاست خود را برپایه یک ایران «مستقل» و در نتیجه بی دفاع قرار دادهاند. ثانیاً به علت داشتن مقاصد خاص نیاز به حفظ تماس مستقیم با دولت ایران دارند. ثالثاً به این دلیل که به انگلیسیها و آمریکائیها اعتماد ندارند و نمیپذیرند که هر یک از این دو دولت منافعی برابر شوروی ها در این کشور دارند. رابعاً به این دلیل که شیوههای شوروی مستلزم پنهان کاری است.
یادداشتهای اسدالله علم: عصری حضور علیا حضرت شهبانو رسیدم که نشان جمعیت زنان ایتالیا حضورشان تقدیم میشد. شهبانو خیلی اظهار مرحمت کردند و حتی گره کراوات من که کج بود وقتی خواستم عکس بگیرم با دست خودشان درست کردند. خیلی باعث تعجب شد، چون من انتظار هیچ گونه لطف و مرحمتی از جانب ایشان ندارم، حق هم به ایشان میدهم و از طرفی به این مسأله اهمیت هم نمیدهم.
طی گفتوگویی با «انتخاب» مطرح شد؛
غروی، از یاران نزدیک امام موسی صدر و چمران در گفتوگو با «انتخاب» عنوان کرد: نظر چمران در مورد رهبران چپ عرب از جمله حافظ اسد، بومدین و قذافی منفی بود. چمران معتقد بود که قذافی دارد اوضاع لبنان را به هم میزند، همین تفکر موجب دشمنی شدید قذافی با امام موسی صدر شد.
دولت شوروی ظاهراً خواستار سلطه تمام عیار و انحصاری بر سراسر ایران و دسترسی به خلیج فارس است ولی هدفهای واقعیتر و فوریتر آنها متوجه شمال میشود با این فکر که این بخش از ایران را به یک شکارگاه اختصاصی و در بسته اقتصادی روسیه تبدیل کنند. شورویها برای پیشبرد اهدافشان مایلاند شمال ایران خودمختار باشد و در عین حال مایلاند یک حکومت «دوست» در تهران مستقر باشد. منظور آنان از حکومت «دوست» این است که تابع مسکو باشد.
یادداشتهای اسدالله علم: نفتیها پیغام فرستاده اند که درمورد gas non-associated(یعنی گازی که [همراه] نفت استخراج نمیشود) عرض میکنند که در ابوظبی، در قطر، در عربستان سعودی، نیجریه، [برونای] Brunei و ساراواک از این نوع گاز هست و اگر ما امر شاهنشاه را بپذیریم یعنی [تخفیف] discount را قبول کنیم، وضع ما با این کشورها به کلی به هم میخورد چون با آنها قرار [قیمت تمام شده به اضافه مبلغی معین] plus cost داریم و این منجر به [روی دست یک دیگر بلند شدن] frogging leap خواهد شد، یعنی کشورهای دیگر هم خواهند خواست. حال که ما قبول کرده ایم اگر پروژه های ما درمورد عمل آوردن گاز مورد قبول شاهنشاه واقع نشود، اصولاً مردود است، پس چرا شاهنشاه این مطلب را قبول نمیفرمایند. من به عرض رساندم. فرمودند: هم به آنها، هم به سفیر انگلیس، هم به سفیر آمریکا (یعنی کاردار، چون هلمز سفیر آمریکا که... به آمریکا رفته است) بگو من نمیتوانم راجع به ثروت کشورم، که مال خودم است یعنی مال مردم است، شاه بخشی بکنم. اگر در این زمینه اصرار بکنید، همه چیز را به هم میزنم. زور هم دارم و روی ثروت خود نشسته ام، شما هم هیچ گهی نمی توانید بخورید