هفته گذشته شاهد برگزاری کنفرانس سیاسی سالانه کمیته روابط عمومی آمریکا – اسرائیل موسوم به آیپک بودیم. ماهیت کاری این کمیته چیست؟ حضور مقام های رده بالای آمریکایی در این کنفرانس سالانه در چه حدی است و با توجه به روابط واشنگتن – تل آویو آیا آنچه از زبان آمریکایی ها در این کنفرانس گفته می شود قطعا به استراتژی آمریکا بدل خواهد شد؟
اجلاس سالانه ایپک کمیته روابط عمومی امریکایی - اسرائیلی و از قوی ترین
لابی های حمایت از رژیم صهیونیستی است که نیمه منطقه ای و با نفوذترین
عناصر سیاسی و اقتصادی امریکا که یا خود آنها یهودی بوده و یا از طرفداران
جریان یهودی و رژیم اسرائیل می باشند، در آن شرکت می کنند. این نهاد فارغ
از آنکه چه کسی در راس حاکمیت امریکا باشد و چه سیاستی حاکم باشد، فشار
بسیار زیاد و قدرت بالا و تعیین کننده ای را در سیاست داخلی و خارجی ایالات
متحده امریکا ایفا می کند. بالتبع هر مقام شاخص امریکایی که در این اجلاس
شرکت می کند با توجه به فضایی که در این اجلاس است باید تعهداتی در اصل
نسبت به تضمین های امنیتی اسرائیل داشته باشد و در نتیجه آنچه که می گوید
نیز باید در نهایت مورد رضایت این مخاطب و تشکیلات باشد.
بنابراین در ارزیابی کلان مفهوم بسیار خاصی در این نهاد وجود دارد، به
همین دلیل به نظر می رسد که جوبایدن نیز سعی کرده به گونه ای عمل کند تا
رضایت مخاطب تلاویوی خود را به دست آورد، با اینکه او اعتقاد دارد که
اوباما به هیچ وجه طرفدار حرکت نظامی چه به شکل مستقیم یعنی توسط امریکا و
یا به شکل غیرمستقیم و از طریق اسرائیل نیست و تنها راه حل را دیپلماسی می
داند، اما برای خوشایند مخاطب خود اینگونه ابراز کرده که دریچه مذاکرات تا
ابد باز نخواهد بود و دیپلماسی باید زمان بندی شده باشد و در چارچوب زمانی
خاص به نتیجه برسد.
تا چه اندازه سخنان جو بایدن در آیپک را می توان به احتمال توسل آمریکا به گزینه نظامی علیه ایران تعبیر کرد؟
همانطور که می دانید مجموعه شرایط داخلی امریکا به لحاظ وضعیت اقتصادی به
گونه ای است که اخیرا با کسری بودجه سنگینی مواجه بودند و سنای امریکا رقمی
معادل 89 دلار از بودجه امریکا را کاهش داد که این مساله در سطح داخلی
بسیار اثرگذار بوده و به ویژه در بخش نظامی نیز امریکا ناچار است نظامیان
خود را از افغانستان و کشورهای دیگر خارج کند. بنابراین امریکا اساسا در
شرایطی نیست که قصد داشته باشد تا در مورد حمله نظامی به کشور دیگری زمنیه
سازی کند. از نظر افکارعمومی نیز در امریکا چنین زمینه ای فراهم نیست. در
نتیجه اساسا مساله هرگونه اقدام نظامی در کوتاه مدت منتفی است وامریکا تمام
قدرت خود را گذاشته تا از طریق دیپلماسی ایران را متقاعد کند تا در نهایت
خواسته های ۱+۵ را تامین کند.
این یک روی سکه است و اما روی دیگر آن این است که فشارها و تهدیدهایی که
دولت دست راستی نتانیاهو به امریکا وارد می کند را به نوعی تامین کند و
اعتماد و تضمین های لازم امنیتی به رژیم صهیونیستی داده شود که ایران به
دنبال سلاح هسته ای و بمب نیست و از سوی دیگر اصرار دارد تا نشان دهد که
موضوع تحریم ها نیز کارساز بوده و اثر بخشی خود را نشان داده است. بنابراین
باید فرصت داد که هم ازطریق مذاکره و همچنین از طریق تشدید تحریم ها به
گونه ای رفتار شود تا ایران نیز متقاعد شده و خواسته های ۱+۵ ، قطعنامه های
شورای امنیت و آژانس بین المللی انرژی اتمی را تمکین کند.به نظر می رسد
اسرائیل نیز چاره ای به جز این ندارد تا خود را با امریکا هماهنگ کند.
چالش های امروز میان واشنگتن و تل آویو در چه مسائلی خلاصه می شود؟
مساله دیگری که در خصوص روابط تلاویو واشنگتن وجود دارد، امنتاع جان کری
از سفر به اسرائیل بوده که در گذشته نیز از آن صحبت شده بود، اما باید گفت
سه موضوع اساسی همچنان مورد چالش دو طرف است:
۱. بحث پرونده ای ایران یکی از موضوعات بسیار اساسی است که اختلاف نظر
زیربنایی میان امریکایی ها و اسرائیلی ها به این مفهوم وجود داشته که
اسرائیلی قصد دارند تا امریکایی ها را وارد حرکت غیر پیش بینی شده نظامی
کنند و از سوی دیگر دولت امریکا قصد دارد تا از طریق دیپلماسی مشکل با
ایران را حل کند.
۲. مساله دوم موضوع روابط امریکا و رژیم صهیونیستی در خصوص شهرک سازی و
آینده صلح فلسطین و اسرائیل است که به نظر می رسد حداقل خواسته های دولت
اوباما به ویژه در دور دوم ریاست جمهوری اش که اصرار دارد تا آنها را
عملیاتی کند هنوز در برنامه های فصل مشترک دو طرف فراهم نشده و شکاف بزرگی
وجود دارد
۳. مساله سوم نیز بحث سوریه است ، به میزانی که رژیم صهیونیستی تمایل دارد
تا حرکت های تندتری درقبال سوریه انجام شود، اما امریکایی ها خوب می دانند
که جایگزین مناسبی برای بشار اسد وجود ندارد و اگر مسال به همین شکل صورت
گیرد جریان افراط و احتمالا جریان سلفی گری در این کشور به عنوان جایگزین
خواهد بود که به نظر نمی رسد دولت مطلوب و یا ساختار مطلوب سیاسی برای
امریکا باشد.
آنچه بیان شد عمده اختلافاتی است که به نظر می رسد در سفر آتی اوباما به رژیم صهیونیستی مورد مذاکره و گفتگو قرار بگیرد.
یکی از مسائل مطرح در نشست آیپک امسال نگرانی های واشنگتن در خصوص وضعیت اخوان المسلمین در مصر است. دغدغه ای که تاب تل آویو را هم تمام کرده است. رابطه میان اخوان و کاخ سفید را چگونه ارزیابی می کنید؟