پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : امروز (19 می، 29 اردیبهشتماه) جایزهی پولیتزر 95 ساله شد. جایزهای که حاصل عشق «ژوزف پولیتزر» به حرفهی روزنامهنگاری بود و موجب شد امروز نام روزنامهنگاری، پیوندی عمیق با این جایزه داشته باشد. جایزهای که تا کنون معتبرتر از آن، در دنیای روزنامهنگاری پدید نیامده است.
به گزارش خبرنگار رسانه خبرگزاری دانشجویان ایران (ایسنا)، «ژوزف پولیتزر» که مظهر روزنامهنگاری حرفهیی در آمریکا شناخته میشود آنقدر عاشق روزنامهنگاری بود که در وصیتنامهاش اینگونه آورد: «من شدیدا به پیشرفت و ارتقای حرفهی خبرنگاری علاقهمندم و زندگیام را در این حرفه سپری کردم و به آن، بهعنوان حرفهای بینظیر نگریستم. معتقدم اهمیت شگفت آن بهخاطر تأثیراتش بر اذهان و افکار عمومی است. مایلم که در جذب جوانان باشخصیت و توانا به این حرفه کمک کرده باشم و همچنین آنهایی را که در این حرفه مشغول به کار هستند، یاری دهم تا به بالاترین درجات روشنفکری و اندیشمندی و اصول اخلاقی نائل شوند.»
حاصل این عشق فرزندی شد به نام جایزهی «پولیتزر» که برای نخستینبار در تاریخ 19 می 1917 میلادی برگزار شد و برندگانش را معرفی کرد. این جایزه هر سال به سلیقهی برجستهترین نویسندگان، روزنامهنگاران و موسیقیدانان، برندگان خود را در زمینههای ادبی، موسیقی، روزنامهنگاری و عکاسی معرفی میکند؛ اما در طول این سالها که حالا به حدود یک قرن میرسد این جایزه فقط به یک ایرانی در رشتهی عکاسی داده شده است.
اما چرا روزنامهنگاران ایرانی تا امروز موفق به گرفتن این جایزه نشدهاند؟ آیا واقعا روزنامهنگارانی که در ایران مشغول به کارند عملکرد چشمگیری برای ارائه به جهان ندارند؟ یا رویکردهای سیاسی در دنیا، شرایط را بهگونهای کرده است که رسانههای داخلی ایران رصد نشوند؟
حمید ضیاییپرور - کارشناس رسانه - دربارهی این موضوع گفت: به قول یکی از روزنامهنگاران پیشکسوت، «روزنامهنگارانی که در داخل موش باشند نمیتوانند در صحنهی جهانی مثل شیر ظاهر شوند». شاید واقعا ما روزنامهنگاران برجسته در سطح جهانی نداریم. بهعنوان مثال، اگر همین حالا قرار باشد از یک روزنامهنگار ایرانی در سطح جهانی نام ببریم با این فرض که روزنامهنگار به معنای کسی است که در صحنهی عملی روزنامهنگاری حاضر است، نام چه کسی را میآوریم؟ آیا واقعا چهرهی برجستهای در این زمینه در سطح جهانی داریم؟
او ادامه داد: متأسفانه آنقدر برای فعالیت روزنامهنگاران در داخل محدودیت ایجاد کردهایم که از میان همین چندهزار نفری که اکنون در این زمینه فعالیت میکنند، شاید فقط 100 نفر بتوانند تا بازنشستگی بدون مشکل به این کار ادامه دهند، چراکه بسیاری از روزنامهنگاران به دلایل مشکلاتی که بر سر راهشان قرار میگیرند ناچارند این حرفه را ترک کنند.
ضیاییپرور با تأکید بر اینکه ما در ایران خبرنگار حرفهیی تربیت نمیکنیم، اظهار کرد: یکی دیگر از دلایل موفق نبودن روزنامهنگاری ما در سطح جهانی این است که بیشتر رسانهنگاران ما، نوپا و جوان هستند در حالی که در دنیا چنین نیست. مثلا میانگین سنی خبرنگاران در یک نشست خبری در کشورهای توسعهیافته 50 سال است؛ اما در ایران 20 سال. باید این موضوع را بپذیریم که ما کارنامهی موفقی در تربیت روزنامهنگاران حرفهیی که بتوانند در صحنهی جهانی حاضر شوند نداشتهایم.
تجربه، مهرهای است که بهنظر میرسد در عرصهی روزنامهنگاری داخلی نادیده گرفته میشود؛ اما آیا واقعا مدیران باتجربه رسانهیی ما، روزنامهنگارند یا فعالان سیاسی. حزبی شدن و یکسویه نگریستن به مدیریت رسانهها در داخل کشور موجب شده است تا بیشتر رسانهها به فکر قانع کردن طیف مورد نظر خود باشند. بنابراین استاندارد یک روزنامهنگار خوب بودن در حد همین حس رضایت حزبی برای بسیاری از رسانهها باقی میماند و کسی به فکر فاکتورهای جهانی نمیافتد.
نکتهی مهم دیگری که باید به آن توجه کرد، نحوهی آموزش روزنامهنگاری در داخل کشور است. بخش زیادی از دروسی که در دانشگاههای ایرانی ارائه میشوند، نظری هستند و دروس عملی سهم کمتری دارند. بنابراین بسیاری از دانشجویان این رشته پس از فارغالتحصیلی و ورود به صحنهی عملی روزنامهنگاری، با وجود مطالعهی دروس تخصصی، خود را ناتوان میبینند.
در همین زمینه، صدیقه ببران - استاد رشتهی ارتباطات - با بیان اینکه یکی از انتقادات بزرگ به حوزهی آموزش، نبود دروس عملی در آموزش روزنامهنگاری است، گفت: یک دانشجو نمیتواند با کارهای عملی که در طول ترم ارائه میکند روزنامهنگار شود و نیازمند گذراندن دورهی کارورزی و قرار گرفتن در صحنهی عملی روزنامهنگاری است. بنابراین نیاز است که برای قرار دادن دروس عملی در سیستم آموزش روزنامهنگاری، یک بازنگری انجام شود.
این استاد رشتهی ارتباطات در گفتوگو با خبرنگار ایسنا دربارهی اهمیت جایزهی پولیتزر تأکید کرد: اهمیت پولیتزر در این است که نشان میدهد یک روزنامهنگار چقدر حرفهای است. با توجه به این موضوع، بدیهی است ما بهعلت نداشتن روزنامهنگاران حرفهیی، این جایزه را بهدست نیاوریم.
ببران با اشاره به «روزنامهنگاری تحقیق» بهعنوان یکی از مهمترین فاکتورهای دریافت این جایزه، گفت: «روزنامهنگاری تحقیقی» در ایران بسیار کمرنگ است چون بسیاری از روزنامهنگاران ما روایتگر هستند یا به روایت عینیت دیگران میپردازند. در جایی که صنعت «کپی - پیست» جای روزنامهنگاری حرفهیی را میگیرد نمیتوان انتظار ابتکار عمل و کسب جایزهی پولیتزر را داشت.
تربیت روزنامهنگاران حرفهیی، اولین قدم برای نزدیک شدن به جایزهای است که در دنیای امروز ملاک حرفهیی بودن شناخته میشود، اما این تربیت نیازمند بستر مناسب است. براساس این تحلیلها شاید روزنامهنگاران ایرانی برای کسب این جایزه باید خیلی بیشتر تجربه کسب کنند.