پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : 1- دركي كه جناح ارتدوكس و تمركزگرا در اين انتخابات اشاعه داده است،
طرفدارياش از «دولت قوي» است. اين ترم در اذهان عامه وانمود ميسازد كه
رقيب، در پي نفي قدرت دولت، به سود ضعف برابر دشمن خارجي و آماده كردن
شرايط سازش و تجديد سلطه قدرت اجنبي است! اما حقيقت آن است كه جناح
اصلاحطلب نيز خواهان قدرت دولت است و معني ندارد كه جريان سياسي بخواهد در
قدرت شركت كند و ميل به تضعيف نظام دولت داشته باشد.
2- بحث بر سر دولت قوي يا دولت ضعيف نيست. نكته آن است كه دو راه و دو درك متمايز و بلكه متضاد براي قدرت دولت تعريف ميشود.
الف: راه نفي حقوق ملت و نهادهاي كنترلكننده دموكراتيك و نقش فعال مردم و
افزودن به اقتدار دستگاه دولت، يعني افزايش قدرقدرتي نهادها و دولتمردان،
افزايش تكصداييگري، تحديد حقوق شهروندي و در سايه قرار دادن قواي مردم و
بالاخره ساختاري شبيه همان دولتهاي تكحزبي و تكجناحي و متمركز و سركوبگر
هر رقيب سياسي قانوني كه در بلوك شرق تجربه شد
ب: راه قوي كردن دولت ملي به وسيله جلب پشتيباني و حس همراهي و توافق اقشار
ملت و توسعه جامع كشور، رشد توليدات كشاورزي و صنعتي و توسعه اقتصادي/
اجتماعي و توسعه سياسي/ فرهنگي به سود توسعه حقوق شهروندي و كسب اعتماد
همگاني، يعني توسعه دموكراسي بومي و... ايجاد جامعه سالم بسامان، «مرفه و
مولد و قانوني كه نيروي نظامي قوي در اين جامعه مردمي البته مايه قدرت
واقعي حكومت است.
واقعيت آن است كه با اين راهحل دوم، دو جريان شديدا مخالفند: 1- جرياني كه
در چنين جامعهيي مطمئن است به وسيله قدرت مردم كنار گذاشته ميشود و هرگز
در يك انتخابات آزاد زمام امور به او سپرده نميشود. پس ميكوشد از هر
وسيلهيي براي عدم موفقيت جريان اصلاحطلب سود جويد و حربه مهم و
«شرافتمندانه» آن به انفعال و پاسيفيسم كشاندن نيروهاي اصلاحطلب جامعه و
نوميد كردن آنها از شركت در انتخابات است. ابزارهاي گوناگون اين جريان، تا
با يأس و عدم تحركشان، جريانات خود راي اكثريت را كسب كنند انواع
تاكتيكهاست شايعه تقلب، بيفايده بودن دادن راي، از پيش انتخاب شدن نامزد
مقام اصلي تصميمگيرنده، رفتارهايي كه گوياي ناممكن بودن انتخاب نامزد
اصلاحطلب و عدم موافقت نيروهاي موثر با اوست، دموكراسي در هيچ كجاي جهان
عرصه براندازي، خشونت، تحولات كنفيكونكننده نيست بلكه عرصه مهندسي
خردهريز اجتماعي، توجه به تفاوتهاي جزيي و برداشتن گامي به پيش به سوي
پيشرفت و توسعه و استيفاي بيشتر حقوق ملت است. پس تحريم و روشهاي
براندازانه نه به سود جريانهاي خواهان دموكراسي بلكه دقيقا ضد منافع كساني
است كه واقعا به معماري صبورانه آزادي معتقدند و دركي كودتاگرايانه از
آزادي مورد پسند دولتهاي مقتدر خارجي كه منافع سلطه را دنبال ميكنند،
ندارند. اينها دلايل كافي است كه فريب «بازي» جريانهاي آزادي گريز و
اقتدارطلب را نخوريم و در انتخابات شركت كنيم و به نماينده صالحتر كه در
مسير توسعه جامع كشور گام برميدارد و ضد تمركزگرايي و تكصداگري است گام
برداريم.