پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) :
عصر ایران - گوی
انتخابات 24 خرداد 1392 همزمان سه برادر از یک خانواده سیاسی را از رده
اول مدیریت شهری و کلان خارج می کند. همچون بازی بولینگ که با یک «گوی»
باید و می توان چند «میله» را به صورت همزمان هدف قرار داد.
گاه،یک
اتفاق و انتخاب سیاسی چندان تغییرات متعدد ومتنوع ایجاد می کند که برخی به
صورت همزمان می توانند یک خانواده سیاسی را در یک دوره زمانی ارتقا دهد یا
به عکس از رده اول تصمیم گیری کنار بزند.
این اشاره به برادران
دانشجو (خسرو، فرهاد وکامران) معطوف است که اولی با انتخابات شوراها از
دایره تصمیم گیری بیرون می رود و دو برادر دیگر از نتیجه انتخابات ریاست
جمهوری تاثیر می پذیرند: فرزندان یک قاضی دامغانی (مسعود کساییان)که پیش از
انقلاب در دادگاهی در شهرستان فسا (استان فارس) قضاوت می کرد و پس از
بازنشستگی جامه وکالت پوشید. او بعدتر نام خانوادگی خود را به « دانشجو»
تغییر داد و فرزندان را به تحصیلات عالیه ترغیب کرد ، شاید برای این که این
نام تازه بی مسما نباشد.
خسرو که در رشته معماری و شهرسازی تحصیل
و تدریس کرده بود به عضویت شورای دوم شهر تهران درآمد و در دوره سوم نیز
باقی بود اکنون از راهیابی به دوره جدید بازمانده است و کرسی خود را در
پارلمان شهری از دست می دهد.
او بلافاصله پس از حضور در شورای شهر
در زمره نخستین کسانی بود برای انتخاب محمود احمدی نژاد به شهرداری تهران
کوشید و به نتیجه رسید اما سال بعد ابتدا با کاندیداتوری او برای ریاست
جمهوری موافق نبود و در ستاد علی لاریجانی دیده می شد،هر چند که در هفته
های آخر به ستاد احمدی نژاد پیوست. مهم ترین تفاوت او با دو برادرش این است
که دوستان محدودی دارد و بر خلاف دو برادرخود چندان اهل روابط عمومی
نیست.
خسرو بیش از آن که در پی ایفای نقش برای خود باشد راه را برای
ارتقای برادرش – کامران – هموار کرد. این گونه بود که کامران در دولت نهم ،
ابتدا استاندار تهران و سپس رییس ستاد انتخاب کشور و مجری انتخابات
پرحاشیه سال 88 شد و در دولت دهم به وزارت علوم رسید.
در دهه 60 و
در سال 1368 خورشیدی ، کامران و فرهاد دانشجو در تظاهرات اعتراض دانشجویان
علیه سلمان رشدی و حمایت از فتوای امام خمینی (ره) شرکت کردند. همین امر به
اخراج آنان از انگلستان انجامید.
کامران در حال تحصیل در مقطع
دکتری در رشته هوافضا در امپریال کالج لندن بود که این اتفاق افتاد و در
بازگشت به ایران این امکان را یافت که در دانشگاه صنعتی امیر کبیر ادامه
تحصیل دهد اما موفق به دریافت دکتری از این دانشگاه نشد تا این که وزارت
علوم تحصیلات او را ارزشیابی کرد و دکتر شناختش و با استناد به همین امر
اعتراض نمایندگان مخالف وزارت او درسال 88 پذیرفته نشد.
سیاسی ترین
عضو خانواده که سابقه مبارزاتی دارد ، فرهاد است. او که پیش از انقلاب در
16 سالگی دستگیر شده و پس از آن مدتی فعالیت مخفیانه سیاسی را هم تجربه
کرده بود پس از انقلاب، جلوه چندانی نداشت تا دولت به دست اصولگرایان افتاد
و سهم او ریاست دانشگاه تربیت مدرس شد. با این که روابط برادرش (خسرو) با
دکتر جاسبی نزدیک تر بود اما بعدتر فرهاد بود که به ریاست دانشگاه آزاد
رسید.
اکنون و در دوران تازه ای در عرصه مناسبات سیاسی در ایران،
خسرو دانشجو کرسی شورای شهر را از دست می دهد چون بار دیگر انتخاب نشده و
کامران ،وزارت علوم را چون دولت دهم به پایان راه می رسد و نه یک همفکر
رییس این دولت که منتقد جدی آن دولت یازدهم را تشکیل می دهد.
روزی
محمود احمدی نژاد در جلسه خصوصی حد و اندازه کامران دانشجو را فراتر از
وزارت و حتی ریاست جمهوری دانسته بود و حال کامران باید ساختمان خیابان
فروردین شهرک غرب را ترک کند.
نگاه ها اما بیشتر به جانب فرهاد
دانشجوست چرا که جلوس او بر کرسی ریاست دانشگاه آزاد در یک پروسه پر سر
وصدا و چالش برانگیز صورت پذیرفت.
با تغییر دولت ، اعضای کابینه و
متعاقباً اعضای هیات امنای دانشگاه آزاد تغییر می کنند و مهم تر این که حسن
روحانی در مقام رییس جمهوری، ریاست شورای عالی انقلاب فرهنگی را نیز
برعهده می گیرد و چه در چارچوب امکانی که با تغییر اعضای هیات امنای
دانشگاه آزاد به دست می آورد و چه با مصوبه احتمالی تازه زمینه تغییر
رییس دانشگاه آزاد را منطبق با خواست رییس هیات امنای آن- هاشمی
رفسنجانی- فراهم می سازد.
هر چند مشخص نیست که دکتر جاسبی به
ریاست عالیه دانشگاه آزاد بازمی گردد یا شایعه انتخاب دکتر محمد رضا عارف
جامه واقعیت می پوشد یا نه اما حکایت این برادر نیز جدا از آن دو نخواهد
بود.
خسرو، کامران و فرهاد با هم آمدند و اکنون با هم می روند.خسرو
به دانشکده هنرهای زیبا باز می گردد و فرهاد شاید با عنوانی دیگر در
دانشگاه آزاد بماند اما کامران را باید همچنان عنصری سیاسی دانست که چه
بسا بیش از گذشته به توصیف محمود احمدی نژاد درباره خود بیندیشد.
فرهاد
دانشجو در روزگار ریاست دانشگاه تربیت مدرس رفتاری غیر حذفی با دکتر
سمنانیان اصلاح طلب داشت. اکنون دوباره ، دوره سمنانیان است و یک زاده
سمنان هم بر کرسی ریاست جمهوری نشسته و برادران دانشجو نیز خود زاده و
بالیده دامغان در استان سمنان اند و اینها همان نکته هایی است که شاید سبب
شود رشته های این سه برادر با دولت به تمامی گسسته نشود و ناگزیر از کوچ
کامل به نهادهای دیگر نباشند.