«شهرام ناظری» موسیقیدانی مردمی است.
هنرمندی است که طی سهدهه گذشته بیهیچ قیلوقالی در سختیها و ناملایمات
جامعه با آثار خود همراه مردم بوده. او چه بر صحنه موسیقی و چه در صحنه
اجتماع، همواره یار و همراه مردم بوده است. خوانندهای است که معتبرترین
مدالهای افتخار جهانی را برای موسیقی و آواز این مرزوبوم به ارمغان آورده
است. در کنار دریافت نشان شوالیه، دارنده نشان آفیسیر (به معنای صاحبمنصب
هنر و ادبیات) و دکترای افتخاری از وزارت فرهنگ فرانسه است.
افتخارات
ناظری البته فراتر از اینهاست. دریافت نشان «میراث فرهنگی شرق» از طرف
آسیاسوسایتی و دبیرکل سازمان ملل متحد «بانکیمون». دریافت نشان طلایی
«سماع مولانا» از آخرین بازمانده مولانا (اسین چلبی در قونیه). دکترای
افتخاری از سوی آمریکن یونیورسیتی و دریافت تقدیرنامه از دانشگاههای
هاروارد و UCLA. سخنرانی و اجرا در دانشگاههای کلمبیا، استنفورد و برکلی و
دانشگاه توکیو و شرکت در اکثر فستیوالهای مهم هنری جهان، گوشههایی از
افتخارات این هنرمند ایرانی است. این روزها انتخاب رییسجمهور جدید، واکنش
مثبت شوالیه آواز ایران را در پی داشته.
ناظری
معتقد است فضای جدید امید تازهای را به رگهای اجتماع تزریق کرده که برای
بهبود اوضاع فرهنگ و هنر بسیار راهگشاست. در ادامه گفتگوی شرق با ناظری را
می خوانیم:
با توجه به اینکه رییسجمهور جدید حاصل انتخاب مردم است، وضعیت هنر را در دولت آینده چگونه پیشبینی میکنید؟
بهطور
کلی با توجه به اینکه جناب آقای حسن روحانی انسان فرهیختهای هستند و با
توجه به طرز فکر ایشان و یارانشان از جمله دکتر عارف، مهندس نعمتزاده و...
همچنین جناب خاتمی که مورد علاقه اهل فرهنگ هستند؛ شک ندارم که در آینده
شاهد رشد فرهنگ و هنر در مملکت خواهیم بود. با توجه به تخریبهایی که به
وجود آمد نمیشود انتظار داشت که یکباره همه چیز درست شود. این موضوع نیاز
به زمان دارد. همین که امیدی در دل مردم شکوفه کرده است، این خود بدونشک
بسیار در پیشبرد هنر و فرهنگ اثرگذار خواهد بود؛ چون جامعه امیدوار با
جامعه ناامید خیلی فرق میکند.
تخریبهای فرهنگی و هنری تا چه حد آسیبشناسی و ارزیابی میشود؟
به
نظر من تخریب فرهنگی بسیار وسیع است. لازم است با برنامهریزی صحیح در امر
آموزش سالها با کارشناسان و استادان، واقعی موضوع هنر و فرهنگ مملکت را
جدی گرفته و روی آن تحقیق و کاوش شود تا آرامآرام به یک نتیجه نسبی برسیم.
با همه مشکلات واقعا قابل تقدیر است که هنرمندان از پا ننشسته و با چنگ و دندان از هنر پاسداری کردهاند.
شرایط،
بسیار بسیار دشوار بوده. فکرش را بکنید که شما برای آنکه از هنرتان محافظت
کنید، باید از بسیاری مواهب و نعمتهای زندگی چشمپوشی کنید. خود بنده
بهطور مثال 33 سال از گرفتن حق و حقوقم از صداوسیما محروم ماندم و از
بسیاری برنامههای آنها در جهت کمک مالی و سایر تقدیرنامهها، هدیهها،
جایزهها و دیگر مزایا دور ماندم. کمکهای دولتی را نپذیرفتم. وامهای
دولتی، پیشنهاد گرفتن زمین، خانه و سایر چیزهای دیگر را قبول نکردم. کلیه
آثارم را با همت شخصی تهیه کردم. به هر صورت تا امروز آنچه که انجام شده
حاصل ایستادگی همه هنرمندان کشور است که تا حد امکان با چنگ و دندان از هنر
و فرهنگ محافظت کردهاند. مراکزی هم بودهاند که به جای ضربهزدن به
موسیقی کمک کردهاند؛ هرچند موسیقی آسیبپذیرتر و هنرمندان آن مورد جفا
واقع شدهاند، اما اگر در جایی یا مرکزی یک قدم برای موسیقی برداشته شده
است، ما هنرمندان موسیقی قدردان آنها بودهایم. بهطور مثال مرکز موسیقی
تالار وحدت در جهت صدور مجوز برای انتشار CD و کنسرت هنرمندان کوتاهی نکرده
و ما ممنونش هستیم یا حوزه هنری که در جهت موسیقی مقامی فعالیتهایی
داشته، یا انجمن موسیقی در بعضی از موارد آموزشی کارهایی انجام داده، که ما
قدردان همگی آنها هستیم. بهطور کلی در مقایسه با ارگانهای مملکتی،
شهرداری نسبتا عملکرد بهتری به موسیقی داشته است.
بهطور
مثال در این سالها که تلویزیون راضی به نشان دادن «ساز» نشد؛ شهرداری با
تاسیس «موزه موسیقی»، گام بزرگی در جهت حفظ، نگهداری و شناسایی سازهای
ایرانی انجام داده است. دایر کردن فرهنگسراهای مختلف در سطح شهر تهران و
برپا کردن جشنوارههای موسیقی، کمک به خانه هنرمندان و واحدهای دیگر موسیقی
و اقداماتی از این دست که شهرداری در راستای موسیقی انجام داده است، از
جمله اقدامات خوب شهرداری است و ما هنرمندان موسیقی سپاسگزار آن هستیم. از
این به بعد انتظارمان این است که موسیقی را جدی گرفته و بهطور ریشهای و
اصولی با آن برخورد شود. باشد تا این هنر آسمانی و بهطور کلی مقوله فرهنگ
که امروز مهمترین معضل کشور بهشمار میرود، بهنحوی حرکت کند و به
مرحلهای برسد که درخور شایستگی ایران و فرهنگ و تمدن ایرانی باشد.
در
انتها پیرامون کنسرت جدیدتان برایمان بگویید که گویا روزهای 14، 15، 16 و
17 تیر در محل سالن میلاد نمایشگاه بینالمللی تهران برپا خواهد شد...
در
کنسرت تیرماه بنا به درخواست مردم، شماری از قطعات قدیمی را اجرا خواهم
کرد؛ قطعاتی که حالتی نوستالژیک برای مخاطبان دارند. از آن جمله میتوانم
به «الا یا ایها ساقی، ادرکاساوناولها/ که عشق آسان نمود اول، ولی افتاد
مشکلها»، «ای لولیان یک لولیای دیوانه شد»، «اندکاندک جمع مستان میرسد»
و «چه دانستم که این سودا مرا زینسان کند مجنون» اشاره کنم. برخی قطعات
این اجرا هم اشارههایی به برخی آلبومهایم از جمله «یادگار دوست» و «آتش
در نیستان» خواهد داشت. در این کنسرت گروه «مولوی» مرا همراهی خواهد کرد.