پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : نامزد انتخابات ریاست جمهوری گفت: رفتار احمدینژاد بخصوص در دوره دوم ریاست جمهوریاش در اقبال نداشتن اصولگرایان در انتخابات یازدهم موثر بود.
به گزارش خبرگزاری خبرآنلاین، غلامعلی حدادعادل نامزد انتخابات ریاست جمهوری در برنامه تلویزیونی شماسنامه درباره تحلیل انتخابات سال 92 و اقبال کم اصولگرایان، گفت: 2عامل اقبال کم اصولگرایان بود، یکی نداشتن وحدت اصولگرایان و وحدت طرف مقابل یعنی بر عکس سال 84 و انتخابات سال 84 برای آنها تجربه شد.
وی با بیان اینکه دلیل دیگر هم شرایط اقتصادی و مشکلات ناشی از تحریمها بود که فضای تبلیغات و انتخابات را تغییر داد، اظهار داشت:«البته رفتار احمدینژاد بخصوص در دوره دوم ریاست جمهوریاش نیز در اقبال نداشتن اصولگرایان در انتخابات یازدهم موثر بود.»
رئیس جمهور در روزهای پایانی تبلیغات انتخاباتی ریاست جمهوری اعلام کرد از هیچ کاندیدای حمایت نخواهد کرد. سعید جلیلی در میان نامزدهای ریاست جمهوری اشتراکات بیشتری با احمدی نژاد داشت اما رئیس جمهور به دنبال مطرح شدن این گمانه تاکید کرد که همه موضوع حمایت دولت از نامزدی خاص را «فراموش» کنند.
حدادعادل در رابطه با ائتلاف اصولگرایان در انتخابات یازدهم گفت:«چون این نتیجه را پیشبینی میکردم خواستیم که ائتلاف کنیم؛ من به عهد خودم وفادار ماندم و ائتلاف کردم.»
وی در پاسخ به اینکه ولی ائتلاف در مجموع رخ نداد گفت:« این مسئله را باید از بقیه سؤال کنید.من بر عهدی که بستم استوار ماندم. ای کاش وحدتی که مقصود اصلی ما از ائتلاف بود حاصل میشد.انصراف من 2 روز پس از آخرین مناظره بود زیرا حضور خود را در مناظرهها و تبلیغات لازم دیدم و فکر نمیکنم کسی منکر این قضیه باشد. من اگر زودتر انصراف میدادم فرصت خود را از دست میدادم. ماندم تا سیاه نمایی نکرده باشم. من ماندم تا حرف نظام و انقلاب را بزنم.»
وی ادامه داد: «در هر صورت ما قرار داشتیم اگر بین بنده و ولایتی و قالیباف یکی رای بیشتری داشت 2 نفر دیگر کنار برود و ما نباید میماندیم. کنار رفتن ما از انتخابات از روز اول محتمل بود و نظرسنجیها حکایت میکرد که فرد دیگری از من جلوتر است بنابراین کار معقولی انجام دادم.»
حداد عادل در رابطه با دولت روحانی هم گفت:« من از قبل انقلاب روحانی را میشناسم و اولین آشنایی من با ایشان از طریق شنیدن نوار سخنرانی وی در مسجد ارک در چهلم مصطفی خمینی بود ما با هم رفیق هستیم. وقتی آقای روحانی تبلیغات خود را شروع کرد قطعهای از آن را گذاشت که به همسرم گفتم روحانی همان فرد است و به خود روحانی هم گفتم ما انتظار داریم شما با همان مشی آن زمان عمل کنید.»
نماینده مردم تهران در مجلس نهم افزود: «تقابلی که بین ما و اصلاحطلبان بوده هیچ وقت بین ما و روحانی نبوده است. ایشان پس از انتخابات نیز مواضع خوبی داشته است. اگر ایشان با همین فرمان جلو برود و اعتدال را رعایت کند هیچ مشکلی نداریم. اگر وی افراد مومن انقلابی با تجربه را به مجلس معرفی کند و کابینهای انقلابی و اسلامی بصیر تعیین کند مشکلی نداریم. مگر ما آمدهایم که با تابلوی اصلاح طلب و اصولگرا در سر وکله یکدیگر بزنیم.»
حداد عادل اظهار داشت: «روحانی اگر بتواند در کشور آرامش ایجاد کرده و از عیبهای دولتهای سهگانه گذشته پرهیز کند ما در خدمت وی هستیم.»
دیگر اظهارات حداد عادل به شرح زیر است:
فرق اصولگرایی و اصلاح طلبی
*بگذارید سر این زخم را باز نکنیم تا همین جا هم بیشتر از مصلحت گفتم. حالا که روحانی میخواهد جریان را به سمت اعتدال ببرد بهتر است سر این زخم را باز نکنیم.
*هنوز با بزرگان اصولگرا جلسهای نداشتیم و سروکار ما با کوچکترها بوده است.
آشنایی با رهبری انقلاب
* من تا پیروزی انقلاب خدمت آقا نرسیده بودم که این مسئله قصور من بود! ولی اسم ایشان را به عنوان روحانی صاحب قلم اسلامی مبارز زیاد شنیده بودم. اولین دیدار ما در شورای مرکزی حزب حاصل شد و از همان اولین دیدار یک دل نه صد دل عاشق ایشان شدم زیرا حرفهایشان به دل من مینشست و ایشان هم به من محبت داشتند. رابطه ما با ایشان در این 30 سال به این صورت بوده که از ناحیه ایشان محبت بوده و از ناحیه من ارادت.
وصلت با خانواده مقام معظم رهبری
*شناخت ما در این وصلت موثر بود.رهبر معظم انقلاب اسلامی همانطور که به مردم میگوید زندگی میکند و قول و فعل ایشان یکی است.رهبر انقلاب در زندگی خودشان و پسرانشان نیز از تجملگرایی پرهیز کردهاند و آنچه به مردم توصیه میکنند خودشان ابتدا عمل میکنند.در پیوند عروسی نیز در عین حال که خوش سلیقه و با اخلاق هستند اصول را رعایت میکنند.»
* در مسائل سیاسی برخی تصور میکنند به دلیل اینکه بنده پدر عروس مقام معظم رهبری هستم ویژگیهای خاص دارم یا افزون طلبی دارم، البته ایشان نهایت محبت را دارند ولی سرسوزنی خلاف قانون عمل نمیکنند.»
*مقام معظم رهبری در جایی که پای حق و قانون باشد رفقای 60 ساله را هم کنار میگذارند چه برسد به من. تمام ملت این را میدانند و علت دوستی ما با ایشان نیز همین است.»
فعالیت های سیاسی حدادعادل
*ما از اول که وارد فعالیتهای اقتصادی شدیم، هدفمان سیاسی بود. من جزو 30 نفری هستم که در شورای مرکزی حزب جمهوری اسلامی قبل از انقلاب عضویت داشتم.»
*به هر حال بنده معتقد بوده و هستم که روح این انقلاب فرهنگ است و معتقدم که نباید از فرهنگ و فعالیتهای فرهنگی غفلت شود. خودم هم به سبب علاقهها و استعدادی که داشتم که باید در این جهبه کار کنم این بود که بعد از انقلاب فعالیتهای مختلفی که داشتم همه به شکلی سبقه فرهنگی داشت.»
* دی ماه یا آذر ماه 57 بود که مطلع شدم برای شورای مرکزی جمهوری انتخاب شدهام که این شورا اولین جلسهاش را در در هفته اول بعد از پیروزی به صورت علمی تشکیل داد که شهیدان آیتالله بهشتی و با هنر و آیتالله خامنهای و آیتالله هاشمی و آیتالله اردبیلی موسسان حزب بودند. 25 نفر دیگر که من جزو آن افراد بودم هم در این جلسه حضور داشتند. ژآن موقع فعالیت کاملا سیاسی بود. ولی فعالیت رسمی و مسئولیت کاری من در انقلاب 2-3 روز بعد از 22 بهمن شروع شد.»
توصیه شهید مطهری به حدادعادل
*آقای مطهری به من فرمودند که به صدا و سیما برو. رادیو تلویزیون دست ما افتاده بود و باید این دستگاه اداره میشد و ما هم از صبح تا آخر شب مطلب مینوشتیم و میخواندیم و 2-3 سرود مثل سرود الله اکبر که آقای رویگری خوانده است پخش می شد. شرایط عجیبی بود. هیچ آمادگی و تجربه ای وجود نداشت نبود و فقط عشق و شور انقلابی بود. 2-3 هفته آنجا بودم تا باز آقای مطهری به من گفتند من پیشنهاد کردم شما معاون وزارت ارشاد شوی و من در اسفند ماه 57 معاون وزیر شدم .از آن زمان تاکنون همان طور مسئولیت داشتم.
*در آن زمان تشخیص دادم که وظیفه دارم کارمهمی را انجام دهم و آن هم اصلاح کتب درسی بود. از اردیبهشت 59 یعنی زمان ریاست جمهوری بنیصدر به سازمان کتابهای درسی رفتم و تا آبان 72 آنجا بودم یعنی بیش از 13 سال کاری جز اصلاح کتابهای درسی تالیف کتابها و برنامهها آموزشی نداشتم.»
مجلس ششم و ناگفته های آن
*من فعالیت فرهنگی را در داخل منظومه انقلاب تشخیص داده بودم و این نقش در آن نمایشنامه قرار داشت و بر عهده من قرار گرفته بود. بعد از دوم خرداد سال 76 احساس کردم که جریان انقلاب به سمت و سوی دیگری می رود و واجب دیدم که از اصل انقلاب دفاع کنم. در آن زمان هم گفتم اهل فرهنگ مثل هنرمندان و نقاشانی هستند که بر روی داربستی در حال تزئین هستند. داربست باید محکم باشد تا آنها بتوانند کار خود را انجام دهند اگر احساس کنید که داربست در حال فروریزی است واجبترین کار این است که پایین آمده و پایه را محکم کنی.
دوست نداشتم که...
من علیرغم میل خودم که دوست نداشتم از بهشت فرهنگی به دنیای سیاست هبوط کنم در انتخابات مجلس شرکت کردم.
*تعدادی از افراد فعال مجلس ششم الان در خارج از کشور و در کشورهای آمریکا و اروپا هستند.این افراد با مواضع خاص خود بر مجلس ششم حاکم بودند و برای تشخیص فضای مجلس ششم میتوانیم مواضع این افراد را بررسی کنیم.داستان مجلس ششم طولانی است به طوری که میتوان آن را مجلس عجیبی دانست.ما در آن مجلس در اقلیت بودیم و با پیشنهاد دوستان و من 4 سال رئیس فراکسیون اقلیت شدم.
*روح حاکم بر جریان سیاسی که مجلس ششم را شکل میداد سکولاریسم بود. این را رو در روی آقای خاتمی و آقای کروبی گفتم که مشکل این مجلس با شورای نگهبان مشکل اسلام و سکولاریسم است و هزار دلیل برای اثبات این ادعا دارم.
* وقتی مجلس ششم تشکیل شد خانم آلبرایت وزیر خارجه وقت آمریکا ابراز خوشحالی کرد که مجلس به دست اصلاح طلبان افتاده است ولی اعلام کرد که هنوز نهادهای انتصابی در ایران هستند که جای نگرانی دارد. در مجلس نیز همین حرف تکرار میشد یعنی آن چیزی که ما از ولایت فقیه میفهمیم آنها نمیفهمیدند و حرف دیگری میزدند.»
تشکیل مجلس هفتم
*عملکرد مجلس ششم 2 تا عیب اساسی داشت که سبب شد مردم زده شوند. یکی انحراف اعتقادی از روح انقلاب اسلامی که مردم متدین را زده کرد و دیگری اینکه تحت عنوان توسعه سیاسی کشور به میدانی آکنده از جدال و جنجال و زد و خورد سیاسی مبدل شد که مردم خسته شدند و واکنش خود را ابتدا در اسفند 81 در انتخابات شورای شهر دوم نشان دادند که اصلاح طلبان تعجب کردند ولی بیدار نشدند و سال بعد در اسفند 82 در انتخابات مجلس نتیجه برخلاف اصلاح طلبان بود.
نقاط ضعف و قوت ریاست مجلس هفتم
*مجلس هفتم به قول مقام معظم رهبری نهالی بود که از میان سنگلاخ روئیده بود و کار این مجلس را با وجود مشکلاتش تائید کردند. در مجلس هفتم یک دوره یک سالهای مقارن با سال آخر ریاست جمهوری آقای خاتمی بود و دوره سه ساله با آقای احمدینژاد داشتیم.»
*دوره یک ساله باحداقل تنش سپری شد و نگذاشتیم جنجالهای مجلس ششم در مجلس هفتم تکرار شود زیرا اعتقاد داشتیم که کشور به آرامش نیاز دارد و در حال حاضر نیز این عقیده را داریم. هم آقای خاتمی به عنوان رئیسجمهوری از ارتباط با مجلس هفتم راضی بود و هم نمایندگان مجلس.
ماجرای رای اعتماد به شریف زادگان به عنوان وزیر رفاه خاتمی
*این کار با دخالت خود من صورت گرفت، آقای خاتمی اسم ما را در مجلس ششم گذاشته بود اقلیت نجیب، زیرا احساس میکرد ما حتی مخالفتمان هم مخالفت نجیبانه است و همین روند در یک سال تقارن مجلس هفتم و دولت خاتمی نیز صورت گرفت.»
*با آمدن احمدینژاد فضا تغییر کرد و اصلا با قبل قابل مقایسه نبود. اکثریت ملت به احمدینژاد اقبال داشتند و وی به عنوان یک چهره انقلابی در انتخابات پیروز شده بود و ما پیروزی وی را در آن زمان پیروزی اصولگرایی و اصولگرایان میدانستیم و همه استقبال کردند.»
* وحدت اصولگرایان مهمترین کار من در مجلس هفتم بود حفظ وحدت در حضور احمدینژاد و با او به قول عوام کار حضرت فیل بود یعنی کار بسیار سختی بود. زیرا احمدینژاد در هیچ تعریفی نمیگنجید و روش خود را داشت.در آن زمان اصلاح طلبان خیلی علاقه داشتند که درگیری و زاویه مجلس و دولت را زیاد کنند من نیز به نحوی عمل کردم که اصولگرایان تجزیه نشدند یعنی خط بهینهای میان نقطههای بیشینه و کمینه تعیین کردم.»
*پیروزی اصولگرایان در مجلس هشتم نتیجه مدارای با دولت در مجلس هفتم بود. من آینده را میدیدم! وقتی در اسفند 86 مردم پای صندوقهای رای رفتند اصولگرایان 2 فهرست نداشتند و به همین دلیل در مجلس هشتم اکثریت بارز با اصولگرایان بود.اگر در آن مجلس اصولگرایان رای اکثریت نداشتد به شما میگفتم که در فتنه 88 چه اتفاقاتی میافتاد.»
*نتیجه مدارایی که با دولت داشتیم در مجلس هشتم که رئیس آن نبودم میدیدم.
احمدی نژاد از من دلخور بود
* احمدینژاد از من دلخور بود زیرا در مواقعی که باید در مجلس ایستادگی میکردم این کار را انجام دادم.من هر جا حق خودم بود میگذشتم ولی جایی که حق نظام،مردم و رعایت قانون اساسی بود ایستادگی میکردم اما تمام اینها با رفتاری انجام می شد که به درگیری کشیده نشود ولی احمدینژاد این برخورد من را دوست نداشت.»
*دلیل دیگر رئیس نبودن من هم بیرون مجلس بود که برخی تشکلها از من خوششان نمیآمد زیرا بنده گرایش حزبی را در عزل و نصبها اولویت نمیدادم.برخی از اشخاص سیاسی هم از احمدینژاد خوششان نمیآمد و از مدارای من با احمدینژاد ناراضی بودند و دوست داشتند مجلس و دولت به جان هم بیفتند و مشی من را نمیپسندیدند. به همین دلیل از چندین ماه قبل از مجلس هشتم برنامهریزی کردند که من رئیس نباشم و موفق شدند و مجلس نهم نیز ادامه مجلس هشتم بود.