پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : متاسفانه در هفتههاي گذشته ما چندين استاد موسيقي اين سرزمين را از دست
داديم. استاد فريدون حافظي يكي از آنها بود. هنرمندي كه از شايستهترين
موسيقيدانان اين كشور بود. من سه هفته پيش ايران نبودم و در آلمان خبر در
گذشت استاد احمد ابراهيمي را شنيديم اين خبر هم مرا بسيار متاثر كرد.
متاسفانه يكي، دو سال گذشته، سالهاي خوبي براي هنر و هنرمندان ايراني نبود
و ما شاهد خاموشي تعدادي از اساتيد برجسته موسيقي ايران بوديم.
استاد فريدون حافظي براي بنده يكي از نمادهاي شخصيت، معرفت و اخلاق بودند و
درسهاي بسياري از ايشان گرفتم. هميشه مرا به صبوري دعوت ميكردند. كساني
كه جوانتر هستند درباره مسائل مختلف شايد سريع تصميمگيري كنند و به جاي
تصميمات عقلاني بيشتر تابع احساساتشان باشند. اين است كه هر موقع من با
ايشان صحبت ميكردم و از شرايط گله ميكردم، ايشان با طمانينه مرا به آرامش
و صبوري دعوت ميكردند. واقعا چنين آدمهايي كم پيدا ميشوند كه سمبل
اخلاق و مهر و مردانگي باشند. ايشان به من بسيار محبت داشتند. من با ايشان و
خانواده شان مراوده داشتم. به ويژه در اين چند سال آخر رفت و آمد ما بيشتر
هم شده بود. مردم شايد از دور ببينند و با خودشان بگويند حالا هنرمندي فوت
شده مثل ديگران ولي براي ما اينگونه نيست. ما كه از نزديك ايشان را
ميشناختيم، ضايعه درگذشت ايشان براي ما بسيار سنگين و دردناك بود.
من افتخار اين را داشتم كه حدود شش اثر از آثار ايشان را اجرا كردم و مدام
اين دغدغه را داشتيم كه اين آثار را منتشر كنيم كه متاسفانه تا امروز ميسر
نشده است ولي درصدد اين هستيم كه در آينده نزديك با هماهنگي با خانواده
محترم ايشان، اين آثار را منتشر كنيم.
استاد حافظي به من بسيار لطف داشتند و هر آهنگي كه ميخواستند ضبط كنند،
ميگفتند كه اين را بايد عقيلي بخواند. اين محبت استاد باعث خوشحالي من
ميشد و من افتخار ميكنم به اينكه اثري از استاد را بخوانم. نخستين اثري
كه من از استاد حافظي خواندم «رقص گيسو» بود. اين قطعه را با استاد فرهاد
فخرالديني و اركسترملي اجرا كرديم. استاد فخرالديني تنظيم بسيار زيبايي روي
اين كار انجام دادند. زماني كه اركسترملي وجود داشت و زيرنظر استاد
فخرالديني فعاليت ميكرد، ما سه بار آن را اجرا كرديم. كارهايي كه خود
استاد تنظيم ميكردند با كارهايي كه شاگردانشان تنظيم ميكردند يا تنظيم
شده به اركتر داده ميشدند، بسيار متفاوت بود. استاد واقعا تبحر خاصي در
تنظيم كردن اين قطعات داشتند.
ما «رقص گيسو» را سه مرتبه اجرا كرديم. دو مرتبه در تالار وحدت و يكمرتبه
در سالن ميلاد. استاد حافظي هم در دو اجراي ما حضور داشتند. من به شخصه همه
كارهاي استاد حافظي را دوست دارم ولي اين اثر براي من چيز ديگري بود شايد
به خاطر اين بود؛ من نخستين باري كه رفتم منزل استاد حافظي، ايشان به من
ياد دادند تا چگونه اين قطعه را بخوانم. با هم روي اين قطعه كار كرديم و
ايشان بخش بخش اين قطعه را به من ياد دادند و حتي ضبطهايي هم داشتيم. نوار
كاست آن ضبطها هست كه ايشان تار نوازي كردند و من كنارشان خواندم و
آموختم. به دليل رابطه صميمانهيي كه ايشان با من داشت، ما ضبطهاي بسياري
از اجراهاي خصوصيمان داريم ولي اين قطعه لطف ديگري داشت. اين قطعه را من
عاشقانه دوست دارم هم من و هم مردم در ميان آثار زيبا و ماندگار استاد به
«رقص گيسو» تعلق خاطر بيشتري داريم. حدود 50 سال پيش اين اثر خوانده شده و
در خاطر مردم باقي مانده است و براي مردم حالت نوستالژيكي دارد. در هر اجرا
با آغاز اين قطعه شور و هيجان خاصي بين مردم به راه ميافتاد و در حين
اجراي آن مردم با ما همخواني ميكردند.
شما در آثار استاد حافظي كه غور ميكنيد، ميبينيد كه آن خالص بودن، آن
معرفت و آن پاكي احساسات و عواطف و حسن خلق در خود ايشان وجود دارد، در
آثارشان هم ديده ميشود.
كار ديگري كه من از ايشان اجرا كردم «همدمآه» است كه همه اين ويژگيها در
آن وجود دارد؛ «كيست كه از دو چشم من در تو نگاه ميكند ...» اثر بسيار
زيبايي در دستگاه نواست كه من با تنظيم دوست عزيزم، علي پژوهشگر آن را اجرا
كردم. من سه اثر از استاد را زيرنظر استاد فخرالديني با اركستر ملي اجرا
كردم. چند اثر ديگر هم هست كه آنها را فقط ضبط كردهام و مترصد فرصتي هستم
كه در آينده نزديك با هماهنگي خانواده ايشان، اين مجموعه را منتشر كنم تا
اين آثار استاد هم براي مردم به يادگار باقي بماند، يادگار از هنرمندي بزرگ
و با اخلاق.