پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : شنيدهها و البته برخي خبرها حكايت از معرفي بيژن نامدار زنگنه،
وزير نفت دوران اصلاحات براي تصدي پست وزارت نفت در دولت تدبير و اميد
دارد. گزينهيي كه در پايان دوران وزارتش در كابينه هشتم توانست ايران را
به جايگاه بحق خود در مجامع بينالمللي و اوپك برساند و البته توليد ايران
را به بيش از 4 ميليون 200 هزار بشكه افزايش دهد. حال كابينه دهم در حالي
وزارت نفت را تحويل دولت يازدهم خواهد داد كه نه از آن جايگاه خبري است و
نه از آن ظرفيتسازيها. هماكنون توليد نفت ايران زير 3 ميليون بشكه است و
صادرات نفت نيز به نزديك يك ميليون بشكه تنزل يافته است اين امر كه بخشي
از آن برگرفته از سوءمديريتهاي صورت گرفته در طول 8 سال گذشته است موجب
شده تا نگاه به وزير نفت دولت يازدهم نگاهي خاص و برگرفته از مديريتي كلان
باشد. به اين جهت با معرفي زنگنه به عنوان گزينه وزير نفت دولت يازدهم با
سيد مهدي حسيني، معاونت امور بينالملل وزارت نفت دوران اصلاحات به گفتوگو
پرداختهايم كه درپي ميآيد:
صنعت نفت در اقتصاد ايران چه جايگاهي دارد؟
واقعيت اين است كه صنعت نفت از همه ابعاد قلب اقتصاد كشور است و همچنين
حركتهاي سياسي و ابزار سياسي ما در معادلات بينالمللي است. لذا با در
اختيارگيري اين مزيت نسبي ميتوانيم روي روابط بينالمللي مان كار كنيم.
به اين جهت است كه در تمام دنيا تمام كشورها تلاش ميكنند تا از مزيتهاي
نسبيشان براي افزايش حقوق بينالمللي خود استفاده كنند. در سطح داخلي نيز
نفت بيش از 98 درصد از انرژي كشور را تامين ميكند و بخش اعظم درآمدهاي
ارزي از اين بخش تامين ميشود. اين امر را نيز بايد در نظر داشت كه
درآمدهاي كشور براي اشتغال، كار، توسعه اجتماعي، اقتصادي و حتي سياسي نيز
از نفت تامين ميشود. حال اينكه اين نقش نفت در داخل و بينالملل تا چه حد
مثبت يا منفي است بايد در جاي ديگر صحبت كرد. ولي آنچه مهم است آن است كه
سرمايههاي ملي را در صنعت نفت و پتروشيمي و توسعه صادرات و همچنين
سرمايهگذاريهاي اقتصادي انجام بدهيم تا سهم نفت در اقتصاد را كاهش دهيم.
نقش نفت در كشور نفتي مثل ايران در سطح داخلي و بينالمللي گسترده شده است
البته نكته حائز اهميت اين است كه نفت بايد براي خود تابلو داشته باشد كه
با توجه به اينكه هر چقدر قدرت توليد و اكتشاف بيشتر شود طبيعتا به همان
ميزان هم قدرت چانهزني در داخل و خارج بيشتر خواهد شد به اين سبب من فكر
ميكنم اين تابلو توسعه است و بايد بر اساس توسعههايي كه در داخل كشور
انجام ميدهيم نقش خود را در سطح داخلي و خارجي گسترش دهيم.
به اين جهت بايد مخازن بيشتري را توسعه دهيم و ميادين جديد را بشناسيم چرا
كه هر چقدر ذخاير بيشتري داشته باشيم قدرت و ثروت داخلي بيشتري را در
اختيار خواهيم داشت. بايد توليد و ظرفيت توليد را افزايش دهيم و تا به
دنبال آن صادرات افزايش يافته و قدرت بينالمللي و منطقهيي ما زياد شود.
اين امر هم در نفت و هم در محصولات پايين دستي چه در بخش داخلي و چه خارجي
روي خواهد داد و قدرت چانهزني بيشتري را نصيب كشورمان خواهد كرد،
بهگونهيي كه هماكنون عربستان به دليل همين مزيت نسبي يعني افزايش توليد و
ذخاير قابل برداشت قدرت بيشتري را در منطقه دارد و اينكه ايران در رتبه
چهارم يا پنجم و حتي دوم قرار ميگيرد موجب ميشود از اثرگذاري كمتري
برخوردار باشد. بنابراين توسعه ميتواند تابلو مناسبي باشد براي صنعت نفت.
ابزار توسعه طبيعتا چندين موضوع دارد كه موضوع نخست آن اين است كه صنعت
نفت، صنعتي سرمايه بر است و سرمايه زيادي ميخواهد تا به توسعه برسيم. اين
سرمايه بايد از خود اين صنعت و درآمدهاي آتي اين صنعت تامين شود.
درآمدهاي آتي چطور محقق ميشود؟
در تمام دنيا از سرمايههاي ديگران براي توسعه استفاده ميكنند و امري
مرسوم است به اينگونه كه در همه دنيا توسعهها معمولا با سرمايههاي
ديگران محقق ميشود يعني يك سري شركتهاي بزرگ بينالمللي وجود دارند كه به
جاي داشتن چاه نفت، سرمايه و تكنولوژيهاي لازم براي توسعه و اكتشاف را در
اختيار دارند و در دنيا كشورهاي نفتي از سرمايه و دانش اين شركتها براي
توسعههاي خود استفاده ميكنند و اين شركتهاي بزرگ نيز از راه توسعه اين
ميادين به سرمايههاي خود و البته دانش روز خود ميافزايند. بهطور كلي
صنعت نفت افق گسترده و پيچيدهيي را در داخل و بينالملل در پيش رو دارد و
نياز به تكنولوژي جديد داريم تا ضريب برداشت را افزايش دهيم و ريسك
سرمايهگذاري و هزينههاي سرمايهگذاري را كاهش دهيم و بتوانيم از اين نعمت
خدادادي بيشترين منافع را نصيب كشورمان كنيم. اين امر در سايه تعامل با
دنيا و تكنولوژيهاي روز محقق ميشود.
فكر ميكنيد مديريت در اين ميان چقدر نقش دارد؟
اينها افقهايي است كه به توسعه ميرسيم. محور اينها نيروي انساني
است كه بايد توسعه بدهيم. البته نميتوانيم توسعه به اين گستردگي را بدون
حضور افراد توانمند انجام دهيم. يكي از ابزارهاي اصلي توسعه، توسعه نيروي
انساني و تجهيز منابع داخلي است و سيستمهاي مديريت مديران است كه علم
امروز است. جايي كه ما آسيب ميبينيم حوزه مديريت است. تكنولوژي مديريت هر
روز دنيا بهشدت روي آن كار ميكند و در جاي ديگر ميبينيم يك شركت بزرگ
موفق ميشود و ديگري شكست ميخورد؛ اينها جايي است كه مديريت خوب استفاده
نشده است و اينها ابزاري است كه بايد در نظر گرفته شود.
برخي معتقدند كه در كشور قحط الرجال است. شما اين نظر را قبول داريد؟
برخي اين سخن را مطرح ميكنند و سعي دارند بگويند در كشور قحطالرجال است
كه اين حرف اصلا پذيرفتني نيست. ما افرادي داريم كه قدرتمند هستند. منحصر
به يك نفر نيست اما شرايط امروز مورد توجه است چرا كه امروز سختترين دوران
نفت را پشت سر ميگذاريم و بايد بدانيم به سراغ چه كساني ميرويم؟ آيا
بايد مثل سالهاي گذشته سعي و خطا كنيم؟ البته اين منافي آن نيست كه در 8
سال گذشته دوستاني كه بر راس نفت نشستند يا مديران منصوبي تلاشي براي صنعت
نفت نكردند ولي چون با ديد سعي و خطا به انتصابات و مديران نگاه شد موجب شد
تا در اين سالها شاهد تغييرات گسترده باشيم.
نگاه امروز به صنعت نفت همان نگاه سعي و خطاست؟
نه اصلا، امروز در آن شرايط نيستيم كه بخواهيم با سعي و خطا كارها را به
پيش ببريم. صنعت نفت در جايي قرار گرفته است كه فردي كه وارد اين صنعت
ميشود وارد كنكور شده است و زمان يادگيري ندارد و بايد از همان زمان شروع
فعاليت شروع به تست زدن كند يعني شرايط خاص است. عقل ميگويد به سراغ كساني
برويم كه نفت را ميشناسند و چهرههاي پذيرفته شدهيي هستند. با توجه به
سياسي و بينالمللي بودن، افراد شناخته شده به درد اين سمت ميخورند. فردي
كه اهل عمل بوده و با بازارهاي نفت، سازمانهاي مرتبط با نفت، سازمانهاي
صادركننده گاز، IFE، آژانس انرژي و... بايد آشنا باشد و آنها هم او را
بشناسند. به اين جهت و با توجه به مجموعه اين عوامل ميبينيم كه انتخابهاي
گستردهيي نداريم و اگر كسي بخواهد بگويد كيفيت تنها يعني چشم خود را بر
واقعيتهاي موجود بسته است.
حال كه يكي از گزينههاي انتخاب وزير نفت معطوف به آقاي زنگنه است و
شما از مديران زمان وزارت ايشان بوديد وي را تا چه حد براي تصدي اين پست
محق ميدانيد؟
مهندس زنگنه از ابتداي انقلاب حركت كرده و به عنوان وزير جهاد كشاورزي و
بعد از آن وزير نيرو تحولات گستردهيي را به وجود آورده كه الان ظرفيتهاي
كه در بخشهاي نيروگاهي و برقي ايجاد شده است مرهون زحمات آن زمان است و
حتي حضور شركتهاي بزرگ سدسازي و نيروگاهسازي ايران در مجامع بينالمللي
همه مرهون تلاشهايي است كه در زمان وزارت وي بر وزارت نيرو صورت گرفت. وي 8
سال هم بر صندلي وزارت نفت تكيه زد. اگر فاكتورهايي را معدل اقتصادي مبنا
قرار دهيم در بعد از انقلاب ضمن احترام به افراد قبل و بعد از ايشان اما
دوران وزارت وي دوران شكوفايي نفت بوده است.
بر چه اساس؟
اكتشافات 10 ساله در دنيا در زمان وزارت وي موجب شد تا ايران مقام نخست در
حجم اكتشافات نفتي را از آن خود كند كه بالاترين حجم اكتشافات صورت گرفته
در ايران است. همچنين توسعه پارس جنوبي و عسلويه در زمان وزارت وي اتفاق
افتاد بهطوري كه ظرفيت توليد بعد از 10 سال از شروع برداشت قطر از ميادين
متروك پارس جنوبي به يك ميزان رسيد و حتي ما از قطر هم جلو زديم. حتي قرار
بود در برنامههاي بعدي در سال 2012 تمام عقب ماندگيهاي قبلي جبران شود كه
متاسفانه ركود ايجاد شد و قطر 2 برابر ما برداشت كرد. بيشترين سطح
گازرساني را در اين مدت شاهد بوديم. البته حفاظت از محيط زيست و تجهيزسازي فضاي سبز كشور را شاهد بوديم.
گاز سوز كردن نيروگاهها و صنايع در زمان وي صورت گرفت كه موجب شد
بزرگترين شبكه توزيع و گاز رساني را از آن ايران كند. در پايان دوره وزارت
وي ميزان توليد نفت به 4ميليون و 250 هزار بشكه رسيد و با قراردادهاي
سرمايهگذاري و توسعهيي انجام شده يك ميليون بشكه ديگر هم به اين ظرفيت
اضافه ميشد.
از لحاظ بينالمللي در چه جايگاهي بوديم؟
در سطح بينالملل و در اوپك نيز پس از آن دوران پر تلاطم توانستيم در تنظيم
بازار بينالملل نقش بازي كنيم. توانستيم در آن دوران سازمان كشورهاي
صادركننده گاز را تشكيل بدهيم و حركتهاي خوبي براي بازار گاز ايجاد شد.
توسعه پتروشيمي نيز از فعاليتهاي ديگر وي بود كه به خوبي انجام شد. تمام
طرحهاي پتروشيمي به بهرهبرداري رسيد و ظرفيت پالايشي كشور 5 برابر شد. چه
انتظار بيشتري ميتوانيم از يك وزير داشته باشيم. يكي از انتخابهاي خوبي
كه آقاي روحاني كرده است انتخاب وي به عنوان وزير نفت است و اميدوارم راي
اعتماد را از مجلس بگيرد.
منبع: اعتماد