پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «گری سیک» عضو سابق شورای امنیت ملی آمریکا در گفتگو با "کانسیل آن فارین
ریلیشن" ، برای اولین بار در چندین سال اخیر، حضور سالانه ایران در نشست
سالانه مجمع عمومی سازمان ملل در پائیز امسال امیدهایی را برای پیشرفت در
زمینه برخی موضوعات غامض جهانی فراهم میآورد.
به گزارش سرویس بین
الملل سایت خبری تیک Tik.ir، وی میگوید رئیسجمهور جدید «حسن روحانی» و
وزیر خارجه او، «محمد جواد ظریف»، احتمالاً لحنی سازندهتر خواهند داشت.
همچنین ایران، که خود در دوره جنگ ایران-عراق از تسلیحات شیمیایی رنج برده
است، کانالی برای حذف سلاحهای شیمیایی آن ارائه داده که میتواند مفید
واقع شود.
به
گفته «سیک»، در مذاکرات هستهای برای نمایندگان آمریکا بسیار مهم است که
بتوانند مستقیماً با «ظریف» ملاقاتی محرمانه داشته باشند تا بتوانند مشکلات
را به شکلی دوجانبه حل کنند زیرا هر دو طرف تمایل دارند که به مذاکرات
بینتیجهای که تا به حال صورت گرفته پایان دهند.
-
اواخر این ماه، رئیسجمهور جدید ایران، «حسن روحانی» و وزیر خارجه او،
«محمد جواد ظریف» به جلسه مجمع عمومی سازمان ملل خواهند رفت. انتظار میرود
که در این نشست شاهد لحن یا رویکردی جدید از سوی ایران نسبت به غرب باشیم.
انتظار شما چیست؟
- اولین پیامی که آنها قصد دارند به گوش
همه برسانند، آن است که نماینده گروه مخالف «احمدینژاد» هستند، که این خود
نشانگر تغییری بزرگ است. آنها با پیامی متفاوت وارد شدهاند. اگر درست
متوجه شده باشم، رئیسجمهور «روحانی» دیدارهایی را با اغلب، اگر نگوییم
همه، اعضاء گروه ۵+۱ برنامهریزی کرده است، گروهی که در حال مذاکره با
ایران بر سر موضوع هستهای است. تا آنجا که میدانم وی هنوز نشستی را با
مقامات آمریکائی برنامهریزی نکرده است، اما امکان دیدار روحانی و مقامات
ارشد آمریکا بعید نیست. «روحانی» و رئیسجمهور «اوباما» هر دو در یک روز در
مجمع عمومی سخنرانی خواهند داشت. بعید میدانم که دیداری بین آنها صورت
گیرد، اما غیرمحتمل نیز نخواهد بود.
- «روحانی» و «ظریف» قصد دارند
پیامی بسیار متفاوت را ارسال کنند. در عوض او از نقش سازندهتری که ایران
میتواند در سیاستهای بینالمللی بازی کند حرف خواهد زد. «ظریف» در
نیویورک بسیار سرشناس است، و «روحانی» نه، ولی بسیاری از مردم این شانس را
داشتهاند که با وی ملاقات کرده و گفتگو کنند –این گروه کسانی نیستند که
خیلی ساده بگویند «بسیار خوب، ما کنار رفته و میمیریم، و آمریکا یا غرب
میتوانند هرچه میخواهند از ایران بدست آورند» . در واقع اصلاً چنین حالتی
نیست، و هرکسی که فکر میکند این گروه صرفاً به دلیل نگرانی ایران، تسلیم
شده و جایگاه خود را رها میکنند، در اشتباه هستند. آنها در چانهزنی مهارت
داشته، اصولی واقعی دارند، و قصد دارند بر این اصول پافشاری کنند ولی
میخواهند این اصول را به شکلی بسیار جذابتر از دولت قبلی ارائه دهند.
«احمدینژاد» برای ایران یک فاجعه بود. او در طول این هشت سال بیش از آنچه
بتوان تصور کرد به ایران لطمه زده است؛ و در پایان دوره هشت سالهاش،
تقریباً تمام مردم ایران نیز به همین نتیجه رسیدند.
-
«روحانی» در شرایطی وارد مجمع میشود که موضوعی حساس در حال وقوع است، که
همان سؤال سوریه و استفاده سوریه از سلاح شیمیایی است. حال ایران در بحث
سلاحهای شیمیایی چه موضعی دارد؟
- ایران یکی از اولین
کشورهایی بود که چندین سال قبل، وقتی پیمان تسلیحات شیمیایی مطرح شد آن را
امضاء کرد. آنها کلّ ذخایر و هر گونه توانمندی تولید سلاح شیمیایی خود را
از بین بردند. ایران مورد بازرسی قرار گرفته، و هیچ کس تاکنون ادعا نکرده
که آنها تقلّبی کردهاند یا هرگونه مشکلی در مورد برنامه تسلیحات شیمیایی
آنها وجود دارد.
ایرانیان در مورد تسلیحات شیمیایی همان حسّی را
دارند که ژاپنیها در مورد تسلیحات اتمی دارند. آنها کاملاً نسبت به این
سلاحها حساس هستند زیرا چیزی حدود یکصد هزار نفر از مردم ایران در اثر
تسلیحات شیمیایی کشته یا مجروح شدهاند و آنها بزرگترین گنجینه دانش جهان
در زمینه برخورد با این گونه مشکلات هستند زیرا بیش از هرکس دیگری موارد
مشابه را دیدهاند. به اعتقاد من این میتواند آغازی جالب توجه برای آمریکا
باشد.
- منظورتان چیست؟
-
اگر ما واقعاً بخواهیم بر سر هر موضوعی با سوریه مذاکره کنیم، ایران
میتواند متحدمان باشد. در مورد این مقوله، و این حقیقت که ایران ممکن است
بپذیرد که در ارتباط با «بشار اسد» در واقع نقش میانجی داشته باشد تا تضمین
کند که او تا پایان این مذاکرات پیش رفته و بپذیرد که سوریه سلاح شیمیایی
داشته، به پیمان تسلیحات شیمیایی پیوسته و سپس در ادامه این روند –که البته
روند طولانی و حساسی است- بودن ایران در جبهه ما میتواند بسیار مفید
باشد؛ و امیدوارم که دشمنی شدیدی که بین ایران و آمریکا وجود دارد چشمان ما
را رو به این حقیقت نبندد که ما گاه ایدههای مشترک داشته، گاه اهداف
مشترک داشته و در حقیقت میتوانیم روی این اشتراکات کار کنیم؛ و این مورد
یکی از همین اشتراکات است.
- و آیا هیچ نشانهای از هر گونه ارتباط اخیر بین دو کشور –یعنی آمریکا و ایران- وجود دارد؟
-
بله، وجود دارد. نشانههایی وجود دارد که رئیسجمهور «اوباما» پیامی را،
پیامی محرمانه، به آقای «روحانی» ارسال کرده و نشانههایی وجود دارد که در
واقع به این پیام پاسخ داده شده است. [نکته سردبیر: «اوباما» در مصاحبه 15
سپتامبر گفت که دو رئیسجمهور نامههایی را رد و بدل کردهاند] . سفارت
سوئیس حافظ منافع ما در ایران است، زیرا ما سفارتی در آنجا نداریم. آنها به
عنوان نمایندگان سفارت ما در ایران عمل میکنند. و در گذشته، سوئیس در
زمینه انتقال پیام بین دو کشور و نمایندگی آمریکا در آنجا بسیار فعال بوده
است. و میتوانم به شما بگویم که در واقع سوئیس آماده شده تا نقشی بسیار
فعالتر از گذشته را ایفاء کند. در دوره «احمدینژاد» ارتباط دو کشور
کاملاً حذف شده و فقط گاه اخطارهایی بین آنها رد و بدل میشد. اما در این
مورد، هر کسی متوجه میشود که میتوانیم روابطی مفید را بین دو طرف داشته
باشیم.
در مذاکرات هستهای، چه چیز موجب تمایل ایران به دیدار با گروه 1+5 است؟
این
یک بازی دوجانبه است. ایرانیان معتقدند که موضع آغازین ما، یعنی موضعی که
از روز اول اتخاذ میکنیم، آن است که ایران باید با تعلیق برنامه
غنیسازیاش یا رساندن آن به صفر، کاهش تمام فعالیتهایش، و ارائه امکان
دسترسی بیشتر بازرسان آژانس بینالمللی انرژی اتمی امتیازات زیادی به طرف
داده و در مقابل قول کاهش نسبی تحریمها را بگیرد. ایرانیان به چنین حالتی
به عنوان یک توافق خوب نگاه نمیکنند. واضح است که ما باید امتیازاتی داده و
آنها هم باید امتیازاتی بدهند؛ و دیدگاه شخصی من آن است که اینکه «ظریف»
هم در مذاکرات وجود دارد و امکان ارتباط محرمانه با وی هم هست، ما در اینجا
فرصتهایی داریم.
آنچه در اینجا بدان نیاز داریم اتفاقی است که
هنگام مذاکره با ایران در دوره افغانستان و تا حدی حتی در دوره عراق رخ
داد، که در آن ایران واقعاً به ما کمک کرد. آنها واقعاً در طرح دولت
«کرزای» در افغانستان در 2001 و 2002 به ما کمک کردند. «ظریف» با «زال
خلیلزاد» که نماینده آمریکا بود دیدار کرده و نشستهای منظمی داشتند؛ و در
نهایت تمام این همکاریها با سخنرانی رئیسجمهور «جرج و. بوش» که ایران را
عضو «محور شرارت» نامیده بود به پایان رسید؛ و وی در حالی این حرفها را
بیان کرده بود که ما واقعاً داشتیم از تخصصهای ایران در افغانستان بهره
میگرفتیم تا بتوانیم به اهدافمان دست یابیم؛ و ایرانیان این اقدام را
خیانتی آشکار میدانستند. در این مورد خاص، آنچه بین آمریکا و ایران بدان
نیاز است یک نشست محرمانه، بدون تبلیغات عمومی است، این هدف نهایی ما است،
ما میخواهیم به این نقطه برسیم و این چیزی است که به دنبال آن هستیم.
- چطور میتوانیم این کار را انجام دهیم؟
-
نکته همیشه آن است که دو طرف را واداریم که در مورد مسیری که میخواهند
بروند به توافق برسند و شورع به اعتمادسازی حداقلی کنند. اگر من این هدف را
داشتم از همین راهکار استفاده میکردم. من به صورت خصوصی، در پشت صحنه و
با چند نشست غیرعلنی، و گفتگو در مورد اهداف متقابل و مشترکمان در این روند
شروع میکردم. اصلاً آیا چیزی وجود دارد که ما بتوانیم در موردش به توافق
برسیم، و اگر وجود دارد، حال بیایید فکر کنیم چطور میتوانیم به این توافق
دست یابیم.
آنها میگویند که حقیقتاً به دنبال تسلیحات هستهای
نیستند. ما باید آنها را واداریم که پای این حرف بمانند. خوب حال ببینیم
چطور میتوانید ما را قانع کنید که شما سلاح هستهای نمیخواهید، و برای
این کار باید اقدامات خاصی را انجام دهید؛ و آنها خواهند گفت، «بله، ما این
را درک میکنیم، اما شما هم باید کارهای خاصی را انجام دهید» . و بخش بزرگ
این چرخه کلّی بحث تحریمها است. در واقع ما شدیدترین تحریمها را بر
ایران تحمیل کردهایم که تا به حال بر هیچ کشوری تحمیل نکرده بودیم. و آنچه
این بار متفاوت است آن است که این تحریمها واقعاً به سیستم مالی آسیب
زدهاند. و به همه روندهای داخلی کشور لطمه زده است.
آمریکا از این
روشهای تحریم مالی به عنوان نوعی ابزار کشتار جمعی استفاده کرده است. ما
تأثیر زیادی بر اقتصاد ایران گذاشتهایم. مشکل آن است که طرح تحریمها آسان
و حذف آنها بسیار دشوار است؛ و ما باید خیلی زود با این مسئله روبرو شویم
زیرا اگر بخواهیم در مذاکره با ایران پیشرفتی داشته باشیم باید از برخی
چیزها دست بکشیم و این همان چیزی است که آنها خواهند خواست و ما با این
سؤال روبرو خواهیم بود که به توافق با ایران بیشتر اهمیت میدهیم یا به
فشار تحریمها.
خداییش سخته که بخواییم به آمریکا اعتماد کنیم، اینبار آمریکا باید به ایران اعتماد کنه