پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : حسن روحانی، رئیسجمهور ایران، طی مقالهای در روزنامه آمریکایی
واشنگتنپست با عنوان «چرا ایران به دنبال تعامل سازنده است» نوشت: دوران
دشمنی خونین گذشته است.
در این مقاله آمده است:
سه ماه پیش، کارزار انتخاباتی تدبیر و امید
حمایت گسترده مردمی از آن خود کرد. ایرانیان رویکرد مرا در قبال مسائل
داخلی و بین المللی پذیرفتند، چراکه آن را به عنوان رویکردی دیدند که سالها
پیش باید انجام می شد. من متعهد به تحقق وعده هایی به مردم هستم که شامل
قولم به تعامل سازنده با جهان است.
جهان تغییر کرده است، سیاست بین
المللی دیگر یک بازی با حاصل جمع صفر نیست بلکه عرصه ی چند بعدی است که
گاهی اوقات همکاری و رقابت همزمان رخ می دهد. دوران دشمنی های خونین گذشته
است. انتظار می رود که رهبران جهان تهدیدها را به فرصت تبدیل کنند.
روحانی
در ادامه از سیاستی «برد-برد» که پیشتر نیز از آن گفته بود و نیز در نظر
گرفتن منافع هر طرف با توجه به منافع همه دفاع میکند.
رئیس جمهور
از افراطیگری به عنوان مشکلی برای «همه» نام میبرد که حتی اگر هزاران
مایل دورتر از کشوری رخ دهند، باز هم کسی در برابر آن ایمن نیست.
رئیسجمهوری ایران در مورد برنامه اتمی نیز میگوید به جای تمرکز بر «بدتر نشدن»، «ما باید فکر کنیم تا چطور وضعیت را بهتر کنیم».
او
در توضیح این موضوع به بحران سوریه، برنامه اتمی ایران و رابطه این کشور
با آمریکا اشاره کرده است؛ «ما باید هدفی عالیتر را جستوجو کنیم».
روحانی
نوشته است: در این موارد باید به طور مشخص و واضح بدانیم چه میخواهیم و
آن را با اراده سیاسی پشتیبانی کنیم تا کنش لازم را انجام دهیم. پس از ده
سال جلو و عقل رفتن، آنچه هیچکس در مورد پرونده اتمی نمیخواهد روشن است.
حسن
روحانی در یادداشت خود به خشونتها در کشورهای سوریه، عراق و افغانستان
اشاره کرده «حملات شیمیایی در سوریه» را «شدیدا محکوم کرده» و در بخشی دیگر
میگوید این خشونتها از هویت واقعی این کشورها به دور است.
او مینویسد: برای پایان دادن به این خشونتها و افراطیگری نیز باید همکاری متقابل کرد.
رئیسجمهوری ایران در مقاله خود به موضوع «هویت» به عنوان «کلید» بحران اشاره میکند.
در
ادامه این یادداشت آمده است: برای ما رسیدن به دانش چرخه سوخت هستهای و
تولید انرژی هستهای همانقدر برای تنوع بخشیدن به منابع انرژیمان است، که
در عین حال معرف ایرانیان به عنوان یک ملت است، خواست ما برای شان و احترام
و جایگاهی که در جهان داریم. بدون در نظر گرفتن موضوع هویت بسیاری از
مشکلات حل نشده باقی میمانند
از دو بعد به چالشهای موجود نگاه می
کنم؛ نخست باید با همکاری بنیادین به دنبال برپا کردن یک گفتوگوی ملی
بود. دوم معطوف به موضوعی گستردهتر است، حل بیعدالتی فراگیری که آتش
بحران و تنشها را سوخت میشود.
در حالیکه به نیویورک میآیم تا در
نشست عمومی ملل متحد شرکت کنم، از همتایانم میخواهم تا فرصتی که انتخابات
اخیر در ایران فراهم آورده است را مغتنم بدانند. از آنها میخواهم از
بیشترین اختیارات خود برای تعاملی با احتیاط که مردمم به من دادهاند،
استفاده کرده و پاسخی درخور به تلاشهای دولتم برای داخل شدن در گفتوگویی
سازنده بدهند. بیش از همه، از آنها میخواهم، نگاهی فراتر داشته باشند و
شجاعانه به من بگویند چه میبینند- اگر نه برای منافع ملی خود، برای
مشروعیت خود، و برای کودکانمان و نسلهای آینده. سه ماه قبل، خط مشی «تدبیر و امید» من با
استقبال گسترده مردمی مواجه شد. ایرانیان از رویکرد من در امور داخلی و بین
المللی حمایت کردند، چرا که شاهد بودند مدت ها از آن فاصله گرفته بودیم.
من به جامه عمل پوشانیدن به تعهد هایی که به مردم داده ام – شامل تعهد
سازنده با جهان – پایبند هستیم.جهان تغییر کرده است. سیاست های بین المللی
دیگر یک معادله تک مجهولی نیست، بلکه به زمینه ای چند بعدی تبدیل شده که در
آن گاهی همکاری و رقابت به طور همزمان ظهور می کنند. دوره جنگ های خونین
سپری شده است. از رهبران جهان انتظار می رود که تهدید ها را به فرصت ها
تبدیل کنند.در جهان جدید، جامعه بین المللی با چالش های زیادی مواجه است –
تروریسم، تندروی، مداخله نظامی خارجی، قاچاق مواد مخدر، جرائم سایبری و
تهاجم فرهنگی – که همه آنها در چارچوبی جای دارد که استفاده از زور و قدرت
سخت را تشدید می کند.
ما باید به پیچیدگی موضوعات پیش رو توجه داشته
باشیم تا آنها را حل کنیم. تعریف من از تعامل سازنده را مورد توجه قرار
دهید. در دنیایی که سیاست های جهانی دیگر یک معادله تک مجهولی نیست، دنبال
کردن منافع بدون در نظر گرفتن منافع طرف مقابل دیگر کارایی ندارد یا نباید
داشته باشد. یک رویکرد سازنده در دیپلماسی به این معنی نیست که از حقوق خود
دست بکشیم. این به معنی تعامل با طرف مقابل بر مبنای موقعیت مساوی و
احترام متقابل به منظور حل نگرانی ها و دستیابی به اهداف مشترک است. به
بیان دیگر، نتیجه برد – برد ، نه تنها مطلوب است ، بلکه قابل دستیابی است.
یک تفکر جنگ سردی به ضرر همه تمام می شود.
جهان تغییر کرده است. سیاست
های بین المللی دیگر یک معادله تک مجهولی نیست، بلکه به زمینه ای چند بعدی
تبدیل شده که در آن گاهی همکاری و رقابت به طور همزمان ظهور می کنند.
متاسفانه،
یکجانبه گرایی همچنان بر رویکردهای سازنده سایه می افکند. امنیت به بهای
ناامن کردن دیگران و با پیامدهای فاجعه بار دنبال می شود. با گذشت بیش از
یک دهه گذشته از حمله تروریستی 11 سپتامبر و در گرفتن دو جنگ، القاعده و
دیگر گروه های تندرو همچنان خرابی به بار می آوردند. سوریه، گوهر تمدن، به
صحنه ای برای یک درگیری اندوه آور شامل حمله شیمیایی تبدیل شده که ما به
طور قوی آن را محکوم می کنیم. در عراق، 10 سال پس از حمله نیروهای تحت
رهبری آمریکا، هنوز هم روزانه ده ها نفر جان خود را بر اثر اغتشاش ها از
دست می دهند. افغانستان نیز وضعیت مشابهی دارد و به یک خونریزی بی پایان
تبدیل شده است.
رویکرد یک جانبه که به نیروهای بی رحم ارج می نهد و
ناآرامی به بار می آورد، در حل موضوعات پیش روی همه ما مانند تروریسم و
تندروی، به طور روشن ناکارآمد است. من می گویم همه، چرا که هیچ کسی نمی
تواند از درگیری های ناشی از تندروی در امان بماند، هرچند که هزاران مایل
با آن فاصله داشته باشد. آمریکایی ها 12 سال قبل با این واقعیت از خواب
بیدار شدند.
رویکرد من در سیاست خارجی، حل موضوعات با توجه به دلایل
پدید آورنده آنهاست. ما باید با هم همکاری کنیم تا به رقابت های ناسالم و
مداخله که زمینه را برای اغتشاش و دور شدن ما از یکدیگر فراهم می کند،
پایان دهیم. همچنین باید به مساله هویت به عنوان یکی از مسائل مطرح در تنش
ها و فراتر از خاورمیانه، توجه کنیم.
در کانون آنها، نبردهای بدسگال
در عراق، افغانستان و سوریه ؛ فراتر از ماهیت هویتی این کشورها و نقش آنها
در منطقه ما و جهان است. دامنه هویت تا برنامه های هسته ای صلح آمیز ما
نیز گسترانیده می شود. برای ما، دستیابی به چرخه سوخت هسته ای و انرژی هسته
ای، به معنی ایجاد تنوع در منابع انرژی است. ایرانیان خواستار وقار و
احترام و جایگاه خود در جهان هستند. بدون درک نقش هویت، بسیاری از مسائلی
که با آنها مواجه هستیم، حل نشده باقی می مانند.من به رو به رو شدن با چالش
های مشترک بر مبنای یک رویکرد دو لبه ای متعهد هستم.
نخست، ما باید
برای برقراری دیالوگ ملی چه در سوریه و چه بحرین، دست به دست هم بدهیم. ما
باید فضایی ایجاد کنیم که مردم منطقه بتوانند در مورد سرنوشت خود تصمیم
بگیرند. به عنوان بخشی از این روند،من آمادگی دولت ام را برای کمک به تسهیل
دیالوگ بین دولت و معارضان در سوریه، اعلام کرده ام.
دوم؛ ما باید
به بی عدالتی های گسترده و رقابت هایی که تنش ها را تشدید می کنند، پایان
دهیم. جنبه کلیدی تعهد من به فعل و انفعال سازنده شامل تلاش برای تعامل با
همسایگان و دیگر کشورها به منظور شناخت و ایجاد راه حل های برد – برد است.
ما
و طرف های بین المللی ما باید زمان زیادی – شاید زمانی خیلی زیاد – را صرف
بحث در خصوص آن چیزهایی کنیم که نمی خواهیم، نه آن چیزهایی که می خواهیم.
این تنها به روابط بین الملل ایران منحصر نمی شود. در فضایی که بخش قابل
توجهی از سیاست خارجی متاثر از عملکرد سیاست های داخلی است، تمرکز بر آنچه
که دیگری نمی خواهد، راهی آسان برای خروج از معماهای دشوار پیش روی بسیاری
از رهبران جهان به شمار می رود. توضیح اینکه طرف دیگر چه چیزی نیاز دارد،
رشادت بیشتری می طلبد.
پس از 10 سال گام به پس و پیش نهادن، آنچه
همه طرف ها در ارتباط با پرونده هسته ای ما نمی خواهند، روشن است. پویایی
مشابهی نیز در رویکردهای رقابتی در قابل سوریه وجود دارد.این رویکرد می
تواند در تلاش ها برای جلوگیری از تبدیل مناقشه های سرد به گرم موثر باشد.
اما برای عبور از بن بست ها ، مساله سوریه، برنامه هسته ای کشور من یا
روابط اش با ایالات متحده، باید هدف عالی تری را نشانه بگیریم. به جای
تمرکز بر اینکه چه کنیم تا از وخیم تر شدن اوضاع جلوگیری کنیم، باید در
مورد اینکه برای بهتر شدن اوضاع چه می توان کرد، فکر کنیم، گفت و گو
کنیم.برای انجام این کار، باید شجاعت اعلام آنچه که می خواهیم را داشته
باشیم. باید به طور شفاف و محترمانه خواسته هایمان را مطرح کنیم و تمایل
سیاسی را پشتوانه اقدامات لازم قرار دهیم. این تعبیر من از تعامل سازنده
است.
در حالی که تهران را به مقصد نیویورک برای شرکت در مجمع عمومی
سازمان ملل، ترک می کنم، از همتایانم می خواهم از فرصت ناشی از انتخابات
اخیر ایران استفاده کنند. من آنها را تشویق می کنم تا از اختیار برای تعامل
محتاطانه که مردم من به من داده اند، بهره برده و به درستی به تلاش های
دولت من به منظور حضور در دیالوگ سازنده پاسخ دهند. از آنها می خواهم دید
خود را فراتر برده و به اندازه کافی شجاعت داشته باشند که به من بگویند چه
می بینند – اگر نه برای منافع ملی شان، برای مشروعیت شان و برای کودکانمان و
نسل های آینده.
نرمش قهرمانانه
نرمش قهرمانانه
..
خدا نگهدارت باشد
یاعلی
ولی فکر می کنم اگه نفت تموم بشه، همه مشکلات حل میشه.
سپاس دکتر روحانی.
به نظر شما اگه قبلیه رییس جمهور بود دلار حالا چند شده بود؟
زنده باد ایران
دست خدا به همراهت...
سپاس از درایت بیکرانی که نشان از عقل سلیم ایشان داردو امید به روزهای بهتر.
به نظر من دکتر روحانی نباید دولت خودش رو تحت عنوان دولت تدبیر و امید معرفی می کرد بلکه باید اسم دولتش رو جهان تدبیر و امید نامگذاری می کرد
اعتدال راهی است که خدا سعادت انسان ها را در آن می بیند و دکتر،به این راه ادامه بده
از اینکه رییس جمهور فهیم و متفکر ما وفای بعهد نموده و تلاش خود را برای اعتلای میهن و سربلندی مردم و نظام دو چندان کرده ، کمال تشکر را داریم.
حوشحالیم که دوران افراط جای خود را به اعتدال و تعقل داده است.
"دست به دست دهیم به مهر میهن خویش کنیم آباد"
التماس دعا