پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : در حالی که کمتر از یک هفته تا برگزاری دور جدید مذاکرات هستهای
ایران و 5+1 در ژنو در روزهای 23 و 24 مهرماه باقی مانده است، خبرها و درخواستهای
جدیدی در مورد ترکیب افراد حاضر در مذاکرات هستهای منتشر شده است.
به گزارش «تابناک»، هیات مذاکراتی 1+5 را کاترین اشتون، رییس سیاست
خارجی اتحادیه اروپا، هلگا اشمید، معاون اشتون، سرگئی ریابکوف معاون وزیر خارجه
روسیه، وندی شرمن نماینده آمریکا، هانس دیتر لوکاس معاون وزیر خارجه آلمان، سایمون
گس، معاون وزیر خارجه انگلیس، ژاک اودیبر، معاون وزیر خارجه فرانسه و نماینده چین
تشکیل می دهند.
در همین حال گفته شده است که در ابتدای مذاکرات محمد جواد ظریف، وزیر
امور خارجه کشورمان و کاترین اشتون، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا ریاست دو طرف
را برعهده دارند و پس از انجام گفت وگوهای آغازین، قرار است نشست در سطح معاونان
ادامه یابد. ریاست هیات ایرانی در این بخش از مذاکرات برعهده
سیدعباس عراقچی، معاون حقوقی وبین الملل وزارت خارجه است.
مجید تخت روانچی، معاون اروپا و آمریکا وزیر خارجه، امیری نماینده
سازمان انرژی اتمی، بعیدی نژاد و احتمالا مرتضی کمالوندی افراد دیگری هستند که
گفته میشود در تیم ایران حضور خواهند داشت.
در همین حال سید باقر حسینی نماینده زابل در مجلس شورای اسلامی و عضو
کمیسیون سیاست خارجی مجلس اعلام کرده است که: «با حضور یک نماینده مجلس در نشستهای
ایران و 1+5 به دنبال این هستیم که اجازه ندهیم تا باند نیویورکیها در راستای مذاکره
ایران و امریکا ایجاد شود و این گروهها بخواهند از این ارتباط سواستفاده کنند.»
اصطلاح «باند نیویورکی» برای حمله به افرادی مورد استفاده قرار میگیرد
که در دوره کاری محمدجواد ظریف در معاونت بینالملل وزارت خارجه و نیز در نمایندگی
ایران در سازمان ملل متحد با وی همکار بودهاند.
ظریف در صفحه 121 کتاب «آقای سفیر» در مورد ریشه این ماجرا پس از
اشاره به این معاونت وزارت خارجه و مسئولیت آن در مورد کنفرانسهای بینالمللی میگوید:
« یک رابطه متقابل بین تخصصیتر شدن بخش بینالملل وزارت خارجه و حضور در این
کنفرانسها وجود داشت؛ یعنی ما برای این که در این کنفرانسها حضور داشته باشیم،
باید بخش بینالملل را تخصصیتر میکردیم. به تدریج با حضور در این کنفرانسها بر
تجربیات بخش بینالملل افزوده میشد که متاسفانه همین باعث شد گروهی فکر کنند که
ما باندی عمل میکنیم. پس از این که دکتر خرازی وزیر شدند، این به اصطلاح باند نیز
تکمیل شد. چیزی که بعدها توسط یکی از اساتید دانشگاه تهران، «باند نیویورک» لقب
داده شد. اما مشکل با –به
اصطلاح- باند نیویورک از زمانی که بنده معاون وزارت خارجه بودم آغاز شد. در واقع
بخش بینالملل، مانند بخش اداری و مالی که نمیتواند هر روز یک حسابدار استخدام
کند، یک بخش تخصصی است. اگر کتاب من و دکتر سجادپور را مطالعه کنید، متوجه میشوید
که چقدر میان دیپلماسی چندجانبه و دیپلماسی دو جانبه تفاوت وجود دارد. ممکن است در
اصول و کلیات شباهتهایی داشته باشند، اما در روشها کاملا متفاوتند. اگر ما
بخواهیم نقشی جدی در صحنه بینالمللی داشته باشیم، باید این بخش را تخصصیتر کنیم،
کار را بر اساس ماموریت تعریف کنیم نه بر اساس افراد. و افراد را با ماموریتها
وفق بدهیم نه ماموریتها را با افراد.»