میگویند چون در فوتبال ایران «پول زیاد» هست، فساد در آن رخنه کرده است. باز هم میگویند مدیریتها در فوتبال ایران تخصصی نیست و دلالها در فضایش جولان میدهند. همه انگار مشکل را میدانند، همه از پلشتیهای فوتبال آگاهند اما همین «همه» منتظرند کسی از جایی بیاید و اوضاع را درست کند؛ شاید لازم است که کارلوس کیروش در دنیا بگردد و چند «مدیرعامل» و «مسئول فدراسیون» دورگه هم برایمان پیدا کند.
سالهاست که «آدمهای خوب» در فوتبال ایران فریاد میزنند که «فوتبال کثیف شده!» اما چون کسی صدایشان را نمیشنود – یا میشنود و به هیچ میانگارد – سرشان را پایین انداخته و میدان را خالی میکنند. مانند همین مطلب را یک بار مجید جلالی گفته بود. او که به معلم اخلاق معروف است گفته بود که «آدم بد»های فوتبال دوست دارند که خوبها سرشان را پایین بیندازند و کاری به آنها نداشته باشند.
فوتبال ایران بیمار است؛ کسی در این واقعیت شک ندارد. (البته به جز عده معدودی که بیهوده اصرار دارند فوتبال ایران را پاک پاک جلوه دهند.) مساله بحث برانگیز این است که بیماری فوتبال ایران چقدر شدید است و اصلا میکروب بیماریزای فوتبال ایران چیست؟ کارشناسان و اهالی فوتبال در ایران در برابر این سوال دو دسته میشوند. دسته اول معتقدند که بیماری فوتبال ایران آنقدر شدید است که چیزی نمانده آن را از پای دربیاورد و به همین دلیل نمیشود برایش کاری کرد. آنها احتمالا در کودکی آرزو داشتهاند که یک روز پزشک شوند تا وقتی از اتاق عمل بیرون میآیند، به همراهان بیمار بگویند «ما همه تلاشمان را کردیم اما متاسفانه موفق نشدیم!»
از شوخی گذشته، افرادی متعلق به این دسته کاری برای بهبود فضای فوتبال نمیکنند چون یا کاری از دستشان برنمیآید، یا برمیآید و حال و حوصله انجامش را ندارند. این دسته از کارشناسان مدام در حال نالیدن از اوضاع هستند و آرزو دارند که روزی از خواب بیدار شوند و ببینند که همه مشکلات تمام شده و دیگر اثری از فساد در فوتبال نیست. موافقان این ایده زیاد نیستند اما همین تعداد کم هم میتوانند با تخریب روحیه مصلحان کاری کنند که روند بهبود اوضاع کند شود.
دسته دوم افرادی که به وجود فساد در فوتبال ایران معترفند، کسانی هستند که بیماری فوتبال ایران را قابل درمان میدانند. امیر حاج رضایی جزو این دسته است. او میگوید: «فوتبال ایران بیمار است اما بیماری آن از سرطان سختتر نیست. هر روز در دنیا دانشمندانی برای یافتن درمان سرطان تلاش میکنند و با اینکه خیلی از مواقع موفق نمیشوند و سرطان هم روز به روز قربانیان بیشتری میگیرد، دست از کار نمیکشند و امیدوارند که درمان بیماری را بیابند.»
او درست میگوید؛ نشستن و کاری نکردن مشکلی را حل نمیکند. باید برای بهبود فضای فوتبال ایران کاری کرد اما چه کاری هست که انجامش مرهمی بر دردهای بیشمار فوتبال ایران است؟
نخستین گام برای حل یک مشکل یافتن علت و ریشههای آن است. کارشناسان و اهالی فوتبال بارها درباره دلایل بروز فساد در فوتبال ایران سخن سرایی کردهاند و بیشترین تقصیر را به گردن «پول» انداختهاند. پول که به خودی خود به کثیفی معروف است، شده مقصر اصلی پلشتیها و کثیفیهای فوتبال ایران. در اینکه پول زیاد فساد میآورد شکی نیست اما مگر در فوتبال همه جای دنیا پول نیست؟ پس چرا فساد در فوتبال ایران تا این حد بیشتر از همه جای دنیاست؟ پس قطعا مشکل عمده دیگری هم وجود دارد که نباید از آن غافل بود.
امیر رضا واعظی آشتیانی – مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال – در پاسخ به این سوال ایسنا این چنین میگوید: «سوء مدیریت و عدم نظارت در رفتار و کردار و عملکرد مجموعه فوتبال به ویژه برخی از مدیرعاملها و سرمربیان و در عین حال تفاوت قائل شدن در برخورد با این دسته از افراد، تبعیض قائل شدن و به عبارت بهتر تعبیر کردن به خودی و غیر خودی منجر به گسترش فساد میشود.»
کاظم اولیایی – که در کارنامه کاریاش مدیریت باشگاههای استقلال و پاس را دارد – نیز تقصیر را به گردن مدیران و پول بادآورده میاندازد و به ایسنا میگوید: «دولت در هشت سال گذشته پول هنگفتی را به فوتبال ایران تزریق کرد و برخی از مدیران تربیت بدنی خواستند از شهرت دو تیم استقلال و پرسپولیس برای محبوبیت استفاده کنند و پولهای زیادی را به این دو تیم تزریق کردند. به راحتی آنها پول بیت المال را در فوتبال بدون برنامهریزی وارد کردند و مشکل هم وقتی ایجاد شد که تمرکز اصلی این پول روی هرم بالایی باشگاهها بود و به دلیل هنگفت بودن این پولها، مفسدههایی ایجاد شد.»
فساد در فوتبال ایران مطمئنا دلایل زیادی دارد اما قریب به اتفاق اهالی فوتبال، پول و ضعف مدیریت را دو عامل اصلی این پلشتی میدانند. حال سوال این است که فساد فوتبال چه پیامدهایی برای جامعه دارد؟ آیا وجود فساد در ورزش فوتبال میتواند در کل جامعه مدنی تاثیرگذار باشد؟ جواب متاسفانه مثبت است.
منصور قنبرزاده – مدیرعامل باشگاه نفت تهران – معتقد است که وجود فساد و حرف زدن از آن در فوتبال ایران باعث میشود که دامنه برخی بداخلاقیها به متن جامعه کشیده شود. او به ایسنا میگوید: «حساسیت کاذب روی جامعه ایجاد میکند و باعث میشود که بداخلاقیها به جامعه کشیده شود. مطرح کردن بحثها به این شکل اصلا صحیح نیست. در مباحث اقتصادی و اجتماعی تا وقتی حکمی اثبات نشود کسی نام افراد را افشا نمیکند، اما متاسفانه در فوتبال خیلی راحت به افراد اتهام زده میشود و سفید و سیاه با هم مخلوط میشود. نکته بسیار بد ماجرا این است که در بازار اتهام زنیها، خیلی از افراد مسالهدار در حال سوء استفاده هستند.»
عدهای هم معتقدند که همین فسادها و آلودگیهای فوتبال یکی از دلایل افزایش میزان بزه کاری جوانان در جامعه است. این را خسرو ابراهیمی – مدیرعامل پیشین باشگاه ذوب آهن – میگوید: «فوتبال در جامعه امروز ما ویترین ورزش است و جوانها و نوجوانهای زیادی آن را تماشا میکنند. طرفداران تیمها از وقایع رخ داده الگو میگیرند. وقتی جامعه میبیند که این اتفاقها در محبوبترین نهادی که در جامعه تاثیر دارد میافتد و از آن راحت میگذرند به صورت غیر مستقیم تاثیر میگیرد. آن وقت نباید بگوییم که چرا در جامعه مشکلات هست، اعتیاد و دزدی هست.»
مسئولان فوتبال ایران، از باشگاهها گرفته تا فدراسیون و وزارت ورزش و جوانان چه استراتژی را باید پی بگیرند تا مشکلات و فساد را از فوتبال ایران دور کنند؟ اهالی فوتبال به این سوال پاسخهای روشنی میدهند. یکی از کسانی که خود خاک کار را خورده و از نزدیک دستی بر آتش فوتبال ایران داشته، خسرو ابراهیمی است. او در این باره میگوید: « باید تفکر لازم برای از بین بردن این فساد از وزارت ورزش و جوانان گرفته تا فدراسیونها ایجاد شود. مخصوصا در فوتبال که فسادش از همه جا بیشتر است.»
ابراهیمی علت وجود فساد در فوتبال ایران را نیز همین مساله میداند: «علت وجود فساد در فوتبال ایران نبودن اراده لازم برای از بین بردن آن است. این اراده در کل سیستم ورزش ما وجود ندارد. هر از گاهی پروندهای به صورت نمایشی رو میشود و کل مطلب را با همان پرونده میپوشانند. مثلا بحث محسن قهرمانی را مطرح میکنند و میپرسند که دو میلیون تومان به چه کسی و سه میلیون تومان به چه جایی داده شده است! فساد فوتبال ایران بحث دو و سه میلیون تومان نیست، بلکه میلیاردی است. »
کاظم اولیایی ایجاد ساختار مناسب برای فوتبال و دست کم خوب اجرا کردن ساختار فعلی را راهکار صحیحی برای بهبود فضای فوتبال ایران میداند:« باید یک ساختار مناسب و منظم برای فوتبالمان ایجاد کنیم. حداقل ماجرا این است که باید ساختار فعلی فوتبال ایران را محترم بشماریم و آن را درست اجرا کنیم. باید نهادهای مدنی را تقویت کنیم و اجازه دهیم تشکل مربیان، بازیکنان و داوران شکل بگیرد. اگر در این مسئله نهادهای امنیتی ورود کنند غلط است و فیفا هم اصل را روی خود کنترلی گذاشته است.»
منصور قنبرزاده هم مدتهاست که از لزوم تصویب قانون جامع "نظام باشگاه داری" حرف میزند و تلاش میکند که این بحث را به مجلس شورای اسلامی – که هم اینک مشغول بررسی رای اعتماد به وزیر پیشنهادی ورزش و جوانان است – بکشاند.
مدیرعامل باشگاه نفت تهران میگوید: «نقشه راه کاملا روشن است. این راهی است که همه دنیا قبل از ما رفتهاند. بخش خصوصی باید وارد عرصه شود و نظام باشگاهداری در ایران تدوین و تصویب شود. بخشی از کار به سازمان لیگ و فدراسیون و متولیان باز میگردد که باید آن را انجام دهند. عادت کردهایم که مسائل را سفیدسفید یا سیاه سیاه ببینیم. این کار عوارضی دارد که انصافا گاهی در آن زیاده روی میشود. متاسفانه این روزها برخی به سمت دیگری غش کردهاند! این اصطلاح امروز مد شده است.»
در ادامه پاسخ چند تن از اهالی فوتبال را به چهار پرسش ایسنا میخوانید. پرسشها به ترتیب به این شرح هستند:
۱ – علت بروز فساد در فوتبال ایران را چه میدانید؟ ۲ – فساد فوتبال ایران چه پیامدهایی در کل جامعه مدنی خواهد داشت؟ ۳ – متولیان فوتبال در ایران – وزارت ورزش و جوانان، فدراسیون و باشگاهها – برای بهبود فضای فوتبال باید چه استراتژی را در پی گیرند؟ ۴ – راهکار پیشنهادی شما برای کاهش میزان فساد در فوتیال ایران چیست؟
** محمد خاکپور – ملی پوش پیشین فوتبال ایران
۱ – سوءاستفاده افراد از بیت المال، دلیل اصلی ناپاکی و فساد است. بودجه کلانی از جانب دولت در ورزش هزینه میشود و عدهای از این پول سوءاستفاده میکنند. یکی دیگر از دلایل اصلی، حرفهای نبودن فوتبال ماست به گونهای که حتی نمیشود گفت این فوتبال یک دهم درصد حرفهای است!
۲ – به این دلیل که فوتبال یک پدیده اجتماعی است، وجود ناپاکی در آن باعث ایجاد تنش و افزایش ناهنجاریها در جامعه میشود. نوع رتفار و گفتار در ورزش، تاثیر مستقیمی در خانوادهها دارد.
۳ – تمام تیمها باید به طور کامل به بخش خصوصی واگذار شوند. در این صورت مالک تیم مراقب است که پولش به درستی صرف شود و نهادهای ورزشی میتوانند بیشتر تمرکزشان را روی جلوگیری از فساد و تبانی بگذارند.
** امیر رضا واعظی آشتیانی – مدیرعامل پیشین باشگاه استقلال
۱ - سوء مدیریت و عدم نظارت در رفتار و کردار و عملکرد مجموعه فوتبال به ویژه برخی از مدیرعاملها و سرمربیان و در عین حال تفاوت قائل شدن در برخورد با این دسته از افراد، تبعیض قائل شدن و به عبارت بهتر تعبیر کردن به خودی و غیر خودی منجر به گسترش فساد میشود.
۲ - این مساله اثرات تخریبی اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و اجتماعی دارد. بد اخلاقیها در فوتبال، سقوط اخلاق برخی مدیران، مربیان و بازیکنان نمونه این اثرات است.
پیامد دیگر در اختیار داشتن لاتها و اوباش روی سکوهای ورزشگاهها است که اذهان جوانها را تحریک میکنند. در همین حال باعث تخریب بیت المال میشود. از آنجایی که قرار بوده فوتبال ابزار رشد فرهنگی، اقتصادی، سیاسی باشد، اما اکنون فقط برای گروه و ضعف خاصی شده و ابزاری شده برای خود نمایی.
۳ - مطمئنا برخورد با این مساله با مقاومت این دسته روبرو میشود، چون با انگها و تهمتهای مختلف آنها را بدرقه میکنند. آنها سکوها را به عنوان ابزار فشار در دست دارند. فوتبال ما به بازسازی نیروی انسانی نیاز دارد. نیروهای خلاق و جوانی داریم که آمادگی مربیگری دارند، اما مافیا به آنها اجازه کار نمیدهد. بیشتر مدیران ما هم از حال و هوای مدیریت آماتوری وارد مدیریت حرفهای شدهاند و نمیتوانند به خوبی از عهده کار برآیند به همین دلیل هم هست که نمیتوانیم پیشرفت کنیم.
۴ - بارها گفتهام که اراده برخورد با این پدیدههای پلشت در وزارت ورزش و جوانان و فدراسیون نبوده و نیست. اگر بنا بود برخوردی باشد، افراد را به خودی و غیر خودی تقسیم نمیکردند. تنها راهکار این است که روشها و مدیران تغییر کنند. افرادی که به ارتباطات نامربوط در فوتبال اعتراف میکنند باید تکلیفشان روشن شود. باید به مربیان جوان بها بدهیم و مدیران جدید را تربیت کنیم. در همین حال به تغییرات بنیادی در نیروی انسانی نیاز داریم، چون فوتبال گرفتار مافیایی شده که سعی میکند در جهت منافع خود گام بردارد و اجازه نمیدهد کسانی که دارای هوشمندی و انرژی جوانی هستند به کار مشغول شوند.
** خداداد عزیزی – ملی پوش پیشین فوتبال ایران
1- به نظر من علت اصلی ناپاکی فوتبال ما پول است. بعد از پول، شهرت عامل مهمی در این ناپاکیهاست. الان دیگر همهی توجهات چه در تلویزیون و چه در رسانهها به فوتبال است و این عشق شهرت خیلیها را اسیر کرده است. فکر میکنم خیلی از افراد به خاطر همین شهرت به فوتبال آمدهاند و حتی حاضر شدند اعتبار خود را از دست بدهند اما در این فوتبال نامی دست و پا کنند.
2- این مسائل مردم را از فوتبال زده میکند و اگر برخورد قاطعی با آن صورت نگیرد فوتبال کمکم هواداران خود را از دست میدهد. ضمن اینکه به نظر من فدراسیون به تنهایی نمیتواند وارد این پرونده شود و نیاز است که وزارت اطلاعات، نیروی انتظامی و ارگانهای امنیتی وارد کار شوند و با متخلفان به هیچ وجه تعارف نکنند.
3- به نظر من باید آدمهای سالم را در فوتبال روی کار بیاوریم. اگر آدمهای سالم در راس مدیریت باشند خیلی زد و بندها کمتر میشود. باید در انتخاب مدیران باشگاهها دقت کنیم. هرچقدر از افراد سالمتر استفاده کنیم به نفع این فوتبال است.
** منصور قنبرزاده – مدیرعامل باشگاه نفت تهران
۱ - علت عمده ماجرا نبود نظام باشگاهداری مدون در فوتبال ایران است که منطبق با استانداردهای بینالمللی باشد. همچنین آژانسهای معتبر نقل و انتقالات بازیکن به آن صورت که کشورهای صاحب فوتبال هست در ایران وجود ندارد. در آن کشورها افراد متخصص و خوشنام مسئولیت آژانسهای رسمی را در اختیار دارند، ولی این گونه آژانسها در ایران خیلی کم است. علت سوم، بحث فرهنگی است. متاسفانه بحث فرهنگی همگام با مسائل فنی در فوتبال ما حرکت نکرده است. مسائل فرهنگی به معنای واقعی کلمه نه اینکه در سال، چهار مراسم تجلیل برگزار و مسائل به همین جا محدود شود.
۲ - حساسیت کاذب روی جامعه ایجاد میکند و باعث میشود که بداخلاقیها به جامعه کشیده شود. مطرح کردن بحثها به این شکل اصلا صحیح نیست. در مباحث اقتصادی و اجتماعی تا وقتی حکمی اثبات نشود کسی نام افراد را افشا نمیکند، اما متاسفانه در فوتبال خیلی راحت به افراد اتهام زده میشود و سفید و سیاه با هم مخلوط میشود. نکته بسیار بد ماجرا این است که در بازار اتهام زنیها، خیلی از افراد مساله دار در حال سوء استفاده هستند.
۳ - نقشه راه کاملا روشن است. این راهی است که همه دنیا قبل از ما رفتهاند. بخش خصوصی باید وارد عرصه شود و نظام باشگاهداری در ایران تدوین و تصویب شود. بخشی از کار به سازمان لیگ و فدراسیون و متولیان باز میگردد که باید آن را انجام دهند. عادت کردهایم که مسائل را سفیدِسفید یا سیاهِ سیاه ببینیم. این کار عوارضی دارد که انصافا گاهی در آن زیاده روی میشود. متاسفانه این روزها برخی به سمت دیگری غش کردهاند! این اصطلاح امروز مد شده است.
۴ - بررسی کنید که چقدر از بودجه باشگاهها صرف مسائل فرهنگی میشود. مثلا در آییننامه باشگاهها آمده که باید ۳۰ درصد از بودجه در فوتبال پایه کار شود که البته تعریف خود را دارد و اجرا شدن و نشدنش جای سوال دارد. در آییننامه باشگاهها چند درصد از بودجه به مسائل فرهنگی اختصاص پیدا کرده؟ ارتقای فرهنگی با حرف میسر نمیشود. باشگاهها باید موظف شوند که در بحث فرهنگی هزینه کنند. همچنین مدیران عامل و هیات مدیره باشگاهها باید نظارت ویژهای روی کار داشته باشند. باشگاهها باید سرپرستی فنی داشته باشند و اجازه ندهند که این مسائل در فوتبال ریشه بدواند.
بحث دیگر این است که باید روی تیمها به اندازه بودجه و اعتبارشان ارزیابی عملکرد انجام شود. شاخصهای قابل اندازه گیری باید مشخص شود. ارزیابی علمی در ایران صورت نمیگیرد.
راهکار دیگر این است که باید در برخوردها عزم جدی باشد و با یک برخورد کوچک سر و صدا درست نشود. مهمتر از همه این موارد باید نظام باشگاهداری استاندارد در مجلس شورای اسلامی تدوین و تصویب شود. باید یک بسته جامع ارائه شود که ضمن آن بخش خصوصی به فوتبال وارد شود و دولت هم به آن کمک کند.
همچنین اگر حق فوتبال از پخش تلویزیونی، تبلیغات دور زمین و تبلیغات صدا و سیما پرداخت شود بسیاری از مشکلات حل میشود. بحث دیگر، اصلاح مالیات است. باشگاهها باید بتوانند خودگردان شوند و با کمکهای دولت روی پای خود باشید. اگر باشگاهها کاملا در چارچوب خصوصی شکل بگیرند، سود و زیان آنها مشخص میشود. همچنین افراد متخصص باید در راس کمیتهها قرار بگیرند که تجربه کافی را برای کار در آن حوزه داشته باشند.
این روزها پدیده شومی هم در حال رخ دادن است. معتقدم که افراد شاغل در خبرگزاریها و روزنامهها انسانهای پاک و شریفی هستند که با کمترین چشمداشت، زحمت زیادی میکشند، اما تعداد خیلی کمی - حتی کمتر از انگشتان دست - هستند که از تولید خبر سوءاستفاده میکنند. بعضا بازیکنانی را که قابلیت چندانی ندارند، آنقدر مطرح میکنند که منافعی از کنارش به دست بیاورند یا برعکس، افرادی که احساس میکنند جایی در یک باشگاه ندارند و نمیتوانند در ارکان آن رسوخ کنند، شروع به تخریب مدیریت آن باشگاه میکنند. البته برخی از روزنامهنگاران بعد از این کار متوجه میشوند که فریب خوردهاند.
گاهی هم میشود که بازیکن در تست فنی باشگاه رد میشود، اما جاهایی به باشگاه فشار میآورند و وقتی فشارها هم بیحاصل میشود، شروع میکنند به تخریب باشگاه. آنها شائبه و انگهایی را مطرح میکنند که باشگاهها را به اصطلاح "بزنند". آنها میخواهند با تهمت و افترا افراد را تخریب کنند و با ایجاد هیاهو همه چیز را به نفع خود کنند و به اهدافشان برسند.
** خسرو ابراهیمی – مدیرعامل پیشین باشگاه ذوب آهن
۱ - علت وجود فساد در فوتبال ایران نبودن اراده لازم برای از بین بردن آن است. این اراده در کل سیستم ورزش ما وجود ندارد. هر از گاهی پروندهای به صورت نمایشی رو میشود و کل مطلب را با همان پرونده میپوشانند. مثلا بحث محسن قهرمانی را مطرح میکنند و میپرسند که دو میلیون تومان به چه کسی و سه میلیون تومان به چه جایی داده شده است! فساد فوتبال ایران بحث دو و سه میلیون تومان نیست، بلکه میلیاردی است.
۲ - فوتبال در جامعه امروز ما ویترین ورزش است و جوانها و نوجوانهای زیادی آن را تماشا میکنند. طرفداران تیمها از وقایع رخ داده الگو میگیرند. وقتی جامعه میبینند که این اتفاقها در محبوبترین نهادی که در جامعه تاثیر دارد میافتد و از آن راحت میگذرند به صورت غیر مستقیم تاثیر میگیرند. آن وقت نباید بگوییم که چرا در جامعه مشکلات هست، اعتیاد و دزدی هست.
۳ - باید تفکر لازم برای از بین بردن این فساد از وزارت ورزش و جوانان گرفته تا فدراسیونها ایجاد شود. مخصوصا در فوتبال که فسادش از همه جا بیشتر است.
۴ - به نظرم بیشترین تقصیر بر گردن شخص اول باشگاههاست. نمیخواهم خدای نکرده کسی را متهم کنم. اما مدیری نیست که نداند در زیر مجموعهاش چه میگذرد! اگر نداند ضعف خود را نشان داده است. اکثر مدیران میدانند که در باشگاهشان چه میگذرد و اگر در این میان مدیری به این پولها نیم نگاهی داشته باشد، دیگر فاجعه است.
ابتدا باید داراییهای مدیران را قبل و بعد از آمدن به باشگاهها ارزیابی کنند. حقوق و مزایای مدیران کاملا مشخص است. چطور میشود که یک نفر با دو یا سه سال مدیریت، خودروی ۲۰ میلیونیاش میشود، ۳۰۰ میلیون؟ اول باید به این چیزها شک کرد.
با آوردن یک داور و بحث دو میلیون، پنج میلیون راه انداختن نمیشود جلوی فساد را گرفت. باید واقعیت را بپذیریم که توزیع ناعادلانه ثروت منجر به از هم پاشیدگی نهاد خانواده و جامعه میشود و ضررش را هم میبینیم. راهکار کلی این است که هرگاه منِ نوعی تخلفی کردم و محرز شد، مرا از اینجا بر ندارند و در جای دیگر به کار بگیرند! اگر هم سالم کار میکنم، از من حمایت کنند.
** امیر حاجرضایی – کارشناس فوتبال
۱ - فکر نمیکنم جاذبههای فوتبال را هیچ پدیده دیگری داشته باشد. فوتبال جزو هنرهای هفتگانه نیست اما هنر یگانهای است. شهرت و ثروت، هر دو در فوتبال وجود دارند، مخصوصا در جامعهای مثل ایران با شرایط اقتصادی موجود در آنکه میشود به راحتی در فوتبالش پول جابهجا کرد و پولهای زیاد غیراخلاقی و غیرقانونی برداشت کرد، خیلیها سروکلهشان پیدا میشود. بزرگترین عامل نابسامانیهای فوتبال ایران، پول و قانون است؛ قانونی که بتواند جلوی رانت، سوءاستفاده و غارت را بگیرد، وجود ندارد یا اگر هست با تشعشعات این پول برابر نیست.
۲ - اگر بخواهیم با این قوانین جلوی فساد را بگیریم مثل این است که بخواهیم یک خونریزی شدید را با چسب زخم بند بیاوریم. این دو مشکل اساسی ما هستند. قانونی که با غارت و چپاول غیرقانونی و غیرانسانی برخورد کند وجود ندارد یا اگر هست و من از آن خبر ندارم اعمال نمیشود. متاسفانه مسامحه، مماشات و بخششها باعث شده که مفسدان فرصت بیشتری برای یکهتازی پیدا کنند.
۳ - این مساله برای مردم سوالاتی ایجاد میکند. آدمهای شریف به خود نگاه میکنند و برایشان علامت سوال ایجاد میشود. آنها تمام عمر، سالیان سال با شرافت کار کردند و عمر خود را صرف کردند اما نه تنها کسی به آنها نگفت «دستت درد نکند» بلکه همین افراد ناپاک با ریشخند به ایشان نگاه کردند. تاثیر تخریبی این مساله خیلی زیاد است، چون راههای خلاف را نشان میدهد. میگویند «یک عمر میخواهید تلاش کنید که چه بشود؟ اگر بیایید سمت ما پول یک عمرتان را یکساله در میآورید!» در این صورت جوانها به جای آنکه به شرایط مملکت کمک کنند، از این راهها کسب درآمد میکنند. این مساله فساد راه آسان خوری و تلاش نکردن را نشان میدهد.
۴ - مساله فوتبال ما فرهنگی است. مساله فرهنگی با دو، سه پلاکارد و یک بیانیه و انتخاب بازیکن اخلاق درست نمیشود. این مساله "آدم" به معنی واقعی کلمه میخواهد که فرهنگسازی کند نه ظاهرسازی. باید در تعطیلات نیمفصل با برگزاری همایشهایی مساله فرهنگی فوتبال را آسیبشناسی کنیم. باید از زوایای متعدد روانشناسی، جامعهشناسی، حقوق و... به این مساله بپردازیم. درست است که پس از برگزاری یک همایش مشکل حل نمیشود، اما قطعا راهکارهایی برای کاهش آن پیدا میشود. سرطان یک بیماری خطرناک است که حتی اسمش پشت آدم را به لرزه میاندازد، اما این مساله باعث نشده که دانشمندان بگویند کاری از دستمان بر نمیآید و تلاش برای یافتن درمان را متوقف کنند. مشکل ما از سرطان سختتر نیست.
** کاظم اولیایی – مدیرعامل پیشین باشگاههای استقلال و پاس
۱ - زمانی فوتبال ما آماتور بود و میخواستیم آن را به حرفهای تبدیل کنیم. برای این کار باید فرآیندی را طی میکردیم که این کار اتفاق نیفتاد. به عبارت بهتر در ساختار و مدیریت، این روند طی نشد و تنها در هزینهها حرفهای شدیم. مسئله اصلی هم اینجا بود که این هزینهها از جیب دولت بود و اصلا مهم نبود آن تیم صنعتی است، یا دولتی و نیمه دولتی. دولت در هشت سال گذشته پول هنگفتی را به فوتبال ایران تزریق کرد و برخی از مدیران تربیت بدنی خواستند از شهرت دو تیم استقلال و پرسپولیس برای محبوبیت استفاده کنند و پولهای زیادی را به این دو تیم تزریق کردند. به راحتی آنها پول بیت المال را در فوتبال بدون برنامه ریزی وارد کردند و مشکل هم وقتی ایجاد شد که تمرکز اصلی این پول روی هرم بالایی باشگاهها بود و به دلیل هنگفت بودن این پولها، مفسدههایی ایجاد شد.
۲ - این مفسدهها ابتدا در دلالی خودش را نشان داد. در این برهه برخی دلالان یا عناصر مدیریتی باشگاهها درصد کم یا زیادی را از بازیکن میگرفتند و موجب انتقال او به یک باشگاه میشدند. بعد از آن، مربی دلال پیدا شد و الان هم به داوری کشیده شده است. اعتقاد دارم که این روند در صورت ادامه یافتن، تبدیل به یک سونامی میشود که فراگیر شده و برای فوتبال ایران خطرناک میشود. متاسفانه آسیبهای این فساد تنها فوتبال را در بر نمیگیرد و موجب دلزدگی مردم از ورزش میشود. فوتبال با آحاد جامعه ارتباط دارد و اکثر مردم ایران با آن درگیر هستند. مردم به فوتبال مثل یک هنجار نگاه میکنند و اگر مردم آن را یک ناهنجاری ببینند، به ورزش بدبین میشوند، این درحالیست که ورزش عامل زیبایی است.
۳ - باید یک ساختار مناسب و منظم برای فوتبالمان ایجاد کنیم. حداقل ماجرا این است که باید ساختار فعلی فوتبال ایران را محترم بشماریم و آن را درست اجرا کنیم.
۴ - باید نهادهای مدنی را تقویت کنیم و اجازه دهیم تشکل مربیان، بازیکنان و داوران شکل بگیرد. اگر در این مسئله نهادهای امنیتی ورود کنند غلط است و فیفا هم اصل را روی خود کنترلی گذاشته است.
انتهای پیام