پایگاه خبری تحلیلی انتخاب (Entekhab.ir) : «سطحینگری و خرافینگری به مفاهیم دینی چیز تازهای نیست. مختص دین اسلام و تشیع هم نیست. هر جا که بشر از عقل و خرد فاصله بگیرد بازار خرافه و سطحینگری گرم میشود. شاید آنچه تشیع را از همه مذاهب متمایز میسازد تاکید بر عقلانیت است، چندان که میگویند هر جا نزاعی بین عقل و نقل پیش آید حکم نهایی را عقل صادر میکند: العقل میزان الشریعه.»
سیدعبدالجواد موسوی با این مقدمه در وبلاگ نخبگان خبرآنلاین نوشت: «با این همه تاکید بزرگان و عالمان دینی بر اهمیت نگاه تعقلی و خردمندانه به دین هنوز هم هستند کسانی که از دین، قرائتی مبتذل و سطحی ارائه میدهند. همانطور که گفتم این موضوع نه تازگی دارد و نه جای نگرانی. تا بوده چنین بوده. به تعبیر حافظ: چراغ مصطفوی با شرار بولهبی است. چارهای هم نیست اما وقتی خرافات و خرافاتیان قدر میبینند و گاه بر صدر هم مینشینند آن وقت کمی موضوع جدیتر میشود.
چند روز پیش دیدم که نشریهای تیتری زده بود با این مضمون که ما حسنی نیستیم و حسینی هستیم. توهینی آشکار به ساحت مقدس امام دوم و مظلوم شیعیان. من نمیدانم این جناب مدعیالعموم چرا در چنین مواقعی سر و کلهاش پیدا نمیشود؟ یعنی هر کس که دعوی ارزشی بودن و انقلابی بودن داشت به حکم "هر چه آن خسرو کند شیرین بود" حق دارد هر کاری که دل تنگش خواست انجام بدهد و دیگران هم خاموش بنشینند؟ حتما با این برخوردها توقع دارند مردم دعوی عدالتخواهی و بیطرفی آنها را هم باور کنند. بگذریم که فرمود:
سخنم شد بلند و میترسم
که مرا چیزی از زبان بجهد
پیش از انقلاب، معلمان انقلاب همانند زندهیاد شریعتی معترض بودند که چرا از حادثه عاشورا فقط به جنبههای مصیبتآورش توجه میشود اما از جنبههای حماسی آن غفلت میشود. به قول آن بنده خدا ما از خدا باران طلب کردیم اما سیل نصیبمان شد. حالا بعضیها آنقدر روی جنبه حماسی عاشورا و اصولا تاریخ تشیع تاکید میورزند که یکی باید به آنها بگوید عزیز من تشیع فقط بزن بزن و رجزخوانی نیست. یکی باید به آنها بگوید ظلمستیزی فقط یک شکل و یک اجرا ندارد. یکی باید بگوید قرار ما این بود که به "انقلاب" رنگ و بوی اسلامی بدهیم، نه اینکه به اسلام رنگ انقلابی بزنیم.
میترسم اگر همین جور که این برادران زیادی انقلابی ما دارند پیش میروند کار نعوذبالله به تکفیر امام حسن (ع) هم بکشد. شوخی نمیکنم. وقتی سیاستزدگی جای عقل و خرد را بگیرد بعید نیست بدتر از اینها را هم بشنویم. در دینی که دعوی دارد برای زندگی دنیوی بشر برنامه دارد، هر چیزی میتوان یافت. از حماسه و صلح و قهر و مهر و آشتی و جنگ و ستایش زندگی و منقبت مرگ و ... الخ.
تاکید بر یک جنبه از دین و نادیده گرفتن دیگر وجوه آن، آن هم با نیت سیاسی یعنی استفاده ابزاری از دین و استفاده ابزاری از دین شاید در کوتاهمدت به نفع بعضیها باشد اما در نهایت تاک و تاکنشان را از بین خواهد برد.»