موسسه سلطنتی «روسی» انگلیس نوشت: وتوی رئیسجمهوری در یک مقوله سیاست خارجه نیازمند دو سوم آرا مجلس
نمایندگان و مجلس سنا است، اما چنین چیزی از زمان لغو تحریمهای تحمیلی
رئیسجمهور «ریگان» در 1986 علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی توسط کنگره رخ
نداده است –امروز، «اوباما» فقط به سی و چهار سناتور وفادار نیاز دارد.
به
گزارش سرویس بین الملل تیک Tik.ir، یکی از بزرگترین ترسهای اسرائیل در
زمینه توافق با ایران آن است که این توافق کوتاه مدت موجب توافقی طولانی
مدت شود که برنامه هستهای گسترده ایران را مشروع قلمداد کند. این توقف
برای محدود ساختن برنامه هستهای ایران با دقت نوشته شده و چنین میگوید:
اگرچه این دوره شش ماهه قابل تمدید است، اما هر دو طرف باید ظرف یکسال به
مذاکرات خاتمه داده و توافقی نهایی را اجرایی کنند. اما پر کردن شکاف بین
توافق موقت و نهایی بسیار دشوار خواهد بود.
- پایان بازی در سه پرده
به یک دلیل، بازی پایانی واضحتر از گذشته است –اما هنوز هم ابهاماتی دارد. برای درک این مطلب، باید توافق را به سه بخش تقسیم کنیم.
ابتدا
خود دوره شش ماهه توافق است. مقامات ایران گفتهاند که آغاز این دوره در
ژانویه خواهد بود. این دوره «با توافق طرفین قابل تمدید» است، اگرچه،
همانطور که در زیر توضیح داده میشود، قطعاً چنین اقدامی با فشار برای
اعمال تحریمهای جدید و اختلاف نظر بر سر تعهد برای رسیدن به توافق نهایی
در یک سال همراه خواهد بود.
دوم «توافق جامع» است. طی این دوره،
ایران دارای «برنامه غنیسازی مورد قبول طرفین با محدودیتهای عملی و
معیارهای شفافسازی» است و تمام تحریمها برداشته میشود. باید یادآور شد
که این از لحاظ فنی شرایط پایانی محسوب نمیشود زیرا چنین توافقی تنها یک
دهه به طول میانجامد. این امتیازی از سوی ایران است که میخواهد
محدودیتهای طولانی خود را رفع کند. «جوفی جوزف» ، که تا همین اواخر مقام
ارشد شورای امنیت ملی در زمینه ایران بوده و در مذاکره با ایران حضور داشت،
احتمال داده که شاید قدرتهای غربی بتوانند توافقی بیست یا ۳۰ ساله را
اجرا کنند، زیرا احتمال حرکت ایران در جهت سیاسی بسیار مثبتتر، در یک دوره
طولانی بسیار بیشتر است. تحلیلگران دیگر کشورهای E3+3 احتمال دورههای
کوتاهتر چند ساله را در نظر گرفتهاند. اما این نکته واضح است که اگرچه
توافق ژنو به دنبال این «گام نهایی» است، اما محدودیتهای زیادی وجود دارد.
این
دوره معین میتواند موقتی باشد، اما در عین حال میتوان این دوره را به یک
بازه که آژانس بینالمللی انرژی اتمی آن را «نتیجه گستردهتر» مینامد
متصل کرد که طی آن هیچ فعالیت هستهای نظامی در ایران دنبال نشود. اما
توافق ژنو به وضوح اعلام میکند که در چنین شرایطی با برنامه هستهای ایران
به شکلی مشابه هر کشور فاقد سلاح هستهای عضو معاهده منع گسترش سلاحهای
هستهای برخورد خواهد شد. این نشان میدهد که «محدودیتهای عملی» توافق
جامع حذف خواهد شد. ایران آزاد است تا برنامه هستهای خود را مطابق میلش، و
طبق تعهدات معاهده منع گسترش سلاح اتمی (NPT) تغییر یا پیشرفت دهد.
مذاکره
و رسیدن به مرحله دوم، یعنی توافق جامع، کار دشواری است. ایران حق مشروط
غنیسازی را دریافت کرده، اگرچه آمریکا این حق را رد کرده و ایران آن را حق
«مسلم» خود میداند. ایران میتواند در قالب «معیارهای مورد قبول طرفین
مطابق با نیازهای عملی خود، با محدودیتهای معین در زمینه میزان و سطح
فعالیت غنیسازی، ظرفیت، محل انجام، و ذخایر اورانیوم غنیشده، برای دوره
مورد توافق» اقدام به غنیسازی کند. این مصالحهای ابداعی است که به هر دو
طرف اجازه میدهد به پیروزی مدنظر خود برسند. اما این «معیارها» جای بحث
بسیاری خواهد داشت.
برای مثال به «نیازهای عملی» دقت کنید. ایران در
گذشته مدعی شده که 10 تا 20 مرکز برق هستهای خواهد ساخت. در واقع، درست
به محض ثبت توافق ژنو، سازمان انرژی اتمی ایران اعلام کرد که به دنبال ساخت
دو یا سه مورد از این مراکز (پس از نیروگاه ساخت روسیه بوشهر) است.
رئیسجمهور ایران، «حسن روحانی» در مصاحبه نوامبر 2013 خود با «فایننشال
تایمز» اعلام کرد، «وسعت برنامه غنیسازی ما یا ... اندازه این برنامه به
نیازهای ما به سوخت هستهای بستگی دارد» . قدرتهای غربی تمایلی به پذیرفتن
ظرفیت غنیسازی یا ذخایر اورانیوم غنیشده متناسب با چنین برنامهای را
ندارند –این برنامه شامل گسترش غنیسازی فعلی ایران خواهد بود- و در عوض
انتظار دارند که ایران سوخت مورد نیاز، مثلاً برای بوشهر را، وارد کند.
- پس از توافق جامع
با
به پایان رسیدن توافق جامع –حتی اگر سالها یا دههها به طول انجامد- باز
هم بحثهای بیشتری وجود خواهد داشت. توافق میگوید که با ایران همانند یک
کشور فاقد سلاح هستهای عضو معاهده منع گسترش سلاح رفتار خواهد شد. مطمئناً
ایران مدعی میشود که این به معنای حذف تمام محدودیتها است، در حالی که
قدرتهای غربی اشاره میکنند که بسیار از اعضای این معاهده به صورت
داوطلبانه محدودیتهایی بر برنامه خود را پذیرفتهاند و ایران نیز باید
چنین کند. در اینجا، همه چیز به رفتار سیستم سیاسی ایران در دوره توافق
موقت بستگی دارد. اگر ایران به سمت دموکراسی پیش رود و با جهان و همسایگان
خود روابط بهتری داشته باشد، نگرانی غرب برطرف میشود.
اما اگر و
زمانی که آژانس بینالمللی انرژی اتمی با اطمینان اعلام کند که هیچ فعالیت
نظامی در ایران رخ نمیدهد، تحمیل چنین محدودیتهایی ناممکن خواهد بود.
حتی اگر ایران اراک را به راکتور آبسبک تبدیل کند، پس از پایان این
محدودیتها، باز هم حق تولید یک راکتور آبسنگین را خواهد داشت. این مسئله
از سوی E3+3 به درستی مورد توجه قرار نگرفته زیرا کشوری مثل فرانسه، بر سر
مقوله اراک در دور اول مذاکرات ژنو در ماه گذشته طوفان به پا کرده اما
دیگران مانند روسیه به دلیل منافع تجاری برجسته خود به ایران آزادی عمل
دادهاند.
در نهایت، ایران هر توافقی را که با این کشور مغایر با
دیگر اعضای معاهده برخورد کند مخالفت خواهد کرد. به همین دلیل توافق ژنو با
ظرافت از قول «همکاری هستهای بشردوستانه بینالمللی» گستردهتر سخن گفته
که به ایران انگیزه میدهد که حتی پس از پایان توافق جامع به صورت
داوطلبانه برنامه هستهای خود را محدود کند. از آنجا که ایران دموکراتیک با
روابط بهتر با جهان تهدید کمتری خواهد داشت، مصالحه غیر هستهای –اگرچه
امروز دور از دسترس است- میتواند موجب اعتماد بیشتر در ایران، پس از پایان
زمان توافق باشد.
سیاستهای ایران
در نهایت، حتی اگر دو
طرف بتوانند زمینه مشترکی را برای موضع نهایی بیابند، هر طرف با موانع
سیاسی داخلی برای توافق روبرو هستند. تاکنون، تندروهای ایران تا حد زیادی
تردیدهای خود را کنترل کردهاند که شاید دلیل آن حمایت رهبر عالی ایران از
توافق بوده است. اما در داخل مجلس ایران در زمینه قدرت این مجلس بر توافق
دائم اختلاف نظر وجود دارد
حداقل، مجلس باید پروتکل الحاقی ایران را
تصویب کند، که توافقی بین ایران و آژانس بینالمللی انرژی اتمی است که
امکان بازرسیهای ناخوانده را میدهد و دولت «خاتمی» در 2003 آن را امضاء
کرده اما بعدها انکار شد. بعلاوه، توافق موقت بیان میکند که فقط تحریمهای
هستهای در توافق جامع برداشته خواهد شد: اگرچه این تحریمها هزینههای
اقتصادی سنگینی را به ایران تحمیل کردهاند، اما شاید بسیاری از
قانونگذاران ایران متوجه نیستند که برخی تحریمهای غیرهستهای پابرجا
خواهند ماند.
- سیاستهای آمریکا
از سوی دیگر، کنگره آمریکا
تردید دو حزب خود را نسبت به توافق موقت بیان کرده و ظاهراً بسیاری از
قانونگذاران به اشتباه گمان میکنند که این توافق میتواند یا باید به حذف
برنامه هستهای ایران منجر شود. ب
ا توجه به اینکه این توافق
بزرگترین دستاورد سیاست خارجه دولت فعلی تا به امروز است، و اینکه
تحریمهای جدید قطعاً برخلاف شرایط این توافق است، رئیسجمهور «اوباما»
یقیناً تمام لوایح تحریمهای مورد تصویب کنگره را وتو خواهد کرد. وتوی
رئیسجمهوری در یک مقوله سیاست خارجه نیازمند دو سوم آرا مجلس نمایندگان و
مجلس سنا است، اما چنین چیزی از زمان لغو تحریمهای تحمیلی رئیسجمهور
«ریگان» در 1986 علیه آپارتاید در آفریقای جنوبی توسط کنگره رخ نداده است
–امروز، «اوباما» فقط به سی و چهار سناتور وفادار نیاز دارد.
اما
اگر یک لایحه تحریم شامل تحریمهای شرطی برای بعد از دوره شش ماهه باشد
–همانطور که رئیس کمیته روابط خارجی سنا، «رابرت منندز» پیشنهاد کرده است-
آنگاه وتو با مقاومت بیشتر هر دو حزب مواجه خواهد شد. هرگونه تلاش گروه
E3+3 یا ایران برای تجدید این توافق از نگاه کنگره به عنوان نشانهای از
تبانی آمریکا و ایران برای تبدیل این توافق موقت به توافقی دائمی، با وجود
اعتراضات آمریکا به این مسئله تلقی میشود. همانطور که «مایکل کرِپون»
یادآور میشود، درسی که از کنترل تسلیحات جنگ سرد آموختهایم این بوده که
برای رسیدن به توافق ثانویه باید مذاکرات را در اولین فرصت ممکن آغاز کنیم
تا از خرابکاری در این روند جلوگیری کنیم.
مهمتر آنکه با توجه به
تحریمهای فعلی که شامل 16 دستور اجرائی و ۹ قانون کنگره میشود، توافق
جامع نیازمند قوانین جدید از سوی کنگره است، که به خودی خود نیازمند آن است
که مذاکرهکنندگان ایران و E3+3 به مصالحه بر سر لیست مسائل برجستهای که
قبلاً ذکر شده برسند. اختیارات رئیسجمهوری برای به تعویق انداختن تحریمها
میتواند در مراحل اولیه توافق جامع بکار آید، اما در نهایت ایران باید
گامهایی غیرقابل بازگشت را بردارد. در عین حال، بسیاری از نمایندگان مجلس
قصد دارند این مسائل را با توجه به این حقیقت پیش برند که مسائلی مانند
برنامه موشکی ایران مورد توجه قرار نگرفتهاند، و سعی میکنند شرایطی
غیرواقعی را بر E3+3 تحمیل کنند که خارج از مسیر توافق این هفته است.
توافق
موقت ایران را از سلاح هستهای دور کرده و نشان داد که آمریکا و ایران
میتوانند در مذاکرات سطح بالای موثر و مداوم موفق عمل کرده و یکی از
بزرگترین معضلات این مذاکرات –حق ادعایی غنیسازی ایران- را حل کرده و
برنامه زمانی مطلوبی را برای حل کل مسئله ارائه کنند. این یک اقدام
دیپلماتیک عالی است. اما تقریباً تمام جزئیات باید تعیین شود و حتی پس از
آن نیز موانع سیاسی مختلفی بر سر راه توافق نهایی وجود دارد.